تبیان، دستیار زندگی
«نگاه جنسی به زنان جیغ!» عنوان مقاله ای ست که سایت فرهنگی اطلاع رسانی تبیان در نقد سیاستهای حوزه حجاب و عفاف تهیه و در محیط مجازی منتشر کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبیان سیاستهای حوزه حجاب و عفاف را نقد کرد

مد

«نگاه جنسی به زنان جیغ!» عنوان مقاله ای ست که سایت فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان در نقد سیاستهای حوزه حجاب و عفاف تهیه و در محیط مجازی منتشر کرده است.

به گزارش روابط عمومی، بخش اجتماعی موسسه فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان این مقاله را بر اساس اخبار موجود در خصوص برپایی سالن ها مد تهیه و منتشر کرده است.
امیر رضوانی در این مقاله می نویسد:« پوشش ملی و اسلامی قصه درازی دارد که هنوز چند خط اول آن بیشتر نوشته نشده است. هنوز زن ایرانی در بازار بیش از آنکه بتواند از جنس و طرح ایرانی استفاده کند باید سعی کند از میان اجناس خارجی پوششی را برای خود انتخاب نماید. بعد از چند سال از تصویب قانون عفاف و حجاب و ساماندهی مد و لباس و تشکیل کارگروه و بنیاد ملی برای لباس ملی هنوز این مدل های غربی، برندهای خارجی و دست پر زور ماهواره ها و شبکه های اجتماعی هستند که در رقابت فرهنگی در عرصه پوشش توانسته اند مچ چندین ماده قانونی و میلیاردها بودجه را به زمین بزنند. نیازی نیست به مانتوهای بدون دکمه، کوتاه وهلالی اشاره ای کنیم یا به حجم ساپورت های رنگارنگ و جدید و یا حتی سری به شوهای زیرزمینی و مانکن های پاساژگرد بزنیم، فروشگاه های لباس و مانتو و پیاده روها خود شاهدی هستند که هنوز مشکلی به نام لباس و مد ملی وجود دارد.  ما نه تنها در این عرصه در زمینه تولید و عرضه مشکل داریم بلکه ضعف اساسی مان در پله قبل از این مرحله یعنی طراحی، فرهنگ سازی و تبلیغ است. گویا قرار است همچنان عدم اولویت بندی در سیاستگذاری ها و جنبه های گوناگون تعریف، طراحی، تولید، تبلیغ و توزیع لباس و مد و همچنین کج سلیقگی ها باعث شود شاهد مانور مانتوهای بدون دکمه با ساپورت در خیابان ها باشیم. از پوشش های ملی که تا به حال تولید شده و توانستند خبر ساز باشند می توان به چادر های رنگی و همچنین مانتوهایی که چند ماه قبل با عنوان ورزشگاهی توسط خانه مد رونمایی شد، اشاره داشت اما طرح های ملی که قرار است هم بومی باشد و هم خصوصیت اسلامی بودن را حفظ کند تا چه میزان به این ویژگی ها تن داده اند؟ در اسلام در کنار پوشیده بودن، عدم جلب توجه کردن نیز از اصول پوشش می باشد اما آیا چادر رنگی و طرح ورزشگاهی اینچنین نمایان شده اند؟سایر طرح ها چطور؟ آیا رفع کننده نیازها و خلاهای ما بوده اند یا ذائقه سوز و صرفا موازی اجناس خارجی محسوب می شوند؟ البته نفی تنوع، جذابیت و ابتکار در طراحی ها مد نظر نگارنده نیست اما مسلما باید برون داد های ما ناظر به مولفه های فرهنگی و اقتصادی باشند و از ادبیات اولیه حجاب نیز دور نمانند. مانتوهای ورزشگاهی نمونه ای است که کمترین بهره را از این ادبیات و مولفه ها برده و حتی جامعه مصرف آن نیز توجیه اقتصادی و منطقی در پس خود نداشت. باید در زمینه مد و لباس در کشور نگاه بنیانی، سیاستگذاری ها، اولویت بندی ها و کارهای اجرایی پیرامون این مسئله مورد بازبینی قرار گیرد. سیاستگذاری و نگرشی که در اوضاع کنونی،نتیجه آن مانتوهای ورزشگاهی و چادرهای رنگی می‌شود. یعنی آنقدر در عرصه مد توانسته ایم خلاها و نیازهای بازار مصرف را برای حضور درجامعه، مهمانی ها و یا حضور زنان در عرصه های مختلف دیگر پر کنیم که حال اینگونه نمونه ها به‌عنوان محصول عرضه شده اند؟ این وضعیت نشان از عدم سیاستگذاری، برنامه ریزی و دیدگاه های مطلوب برای موسسات، نهادهای مربوط و سیستم نظارتی نهاد مادر آنها دارد. خیلی از طرح های لازم هنوز جایشان خالی است و آنان هم که مطرح شده اند دارای توجیه فرهنگی و اقتصادی نمی باشد. آیا این کارنامه با توجه به شرایط حاضر پوشش، حجاب و مد گرایی جامعه و نیازهای ایرانی اسلامی جامعه مصرف مورد قبول می باشد؟ بسیاری از طرح های ملی بدون توجه به نیاز جامعه مصرف و شرایط بومی و دینی طراحی شده اند که یا مصرف نمی شوند و یا روی دست نمونه های غربی خود می زنند!»

علاقه مندان می توانند متن کامل مقاله حاضر را در بخش اجتماعی مشاهده کنند.

تنظیم: هومن بهلولی