کریمی سوسوی آخرین ستاره
علی کریمی از جمله ستاره های فوتبال ایران است که با پایان دوره بازیگری در زمینه مربیگری گام هایی برداشته است. فوتبال ایران سوسوی این ستاره اش را در این باره به چشم می بیند.
کریمی برای چهره شدن در فوتبال خیلی صبر نکرد. آنهایی که فوتبال را جدی تعقیب می کنند خیلی زود او را شناختند. کافی بود تا علی جوان پا به توپ شود تا هر کس که کمی از این رشته سر رشته دارد نوید تولد یک فوق ستاره را بدهد. در کنار مسایل فنی علی شخصیت جالبی داشت.
درخشش در مسابقات فوتسال جام رمضان و یک جنجال در مسابقات مقدماتی المپیک خیلی زود او را به اهالی فوتبال شناساند. علی کریمی طی سالهای اخیر همیشه یکی از خبرسازترین بازیکنان فوتبال ایران بود. از حضورش در بایرن مونیخ گرفته تا بازگشت به ایران و حتی اتفاقات اخیر در کسوت مربیگری تیم ملی در کنار کروش از او چهره ای ساخته که هم مردم و هم رسانه ها توجه ویژه به او دارند. در حالیکه زمزمه حضور کریمی در انگلیس برای شرکت در دوره مربیگری به گوش می رسد مرور آنچه پیرامون این ستاره فوتبال ایران گذشته خالی از لطف نیست.
علی را بیشتر بشناسید.
علی کریمی ستاره پیشین تیم ملی ایران در ۱۷ آبان ۱۳۵۷ در کرج و در یک خانواده ۷ نفرهٔ دارای اصالتی گیلانی (چهار پسر و یک دختر) به دنیا آمد. کریمی در سن ۲۰ سالگی ازدواج کرد و ثمره زندگی او دو پسر به نامهای هاووش و هیرسا است. کریمی بهجز فوتبال به والیبال ساحلی نیز علاقه دارد و اوقات فراغت خود را با سفر به شمال می گذراند. وی طرفدار تیم ملی آرژانتین و دوست دار بازی دیگو مارادونا است. کریمی همواره دوستدار کمک به کودکان بودهاست،
به طوری که بارها در مدارس ابتدایی و راهنمایی فردیس کرج حاضر شده و وقت خود را با بچهها گذرانده است. همچنین وی به ثبات زندگی و همسرش علاقه دارد و به دلیل اینکه دوست ندارد فرزندانش در فرهنگ کشورهای دیگر بزرگ شوند، بارها از پیشنهاد تیمهای مطرح اروپایی گذشته است.او قصد دارد پس از بازنشستگی از فوتبال، به دفاع از حقوق اساسی کودکان بپردازد. شاید همین چند جمله کافی باشد تا پی به شخصیت او ببرید. کریمی در دوره بازیگری خود حوادث زیادی را رقم زد تا این که طی سال جاری با دعوت کروش و نشستن روی نیمکت تیم ملی فصل تازه ای را تجربه کرد.
فصلی که با کشمکش های شدید هم همراه شد. حضور علی روی نیمکت به زعم بسیاری ترفندی از سوی کروش برای آشتی مردم با تیم ملی بود اما کریمی خیلی زود با آنچه بدرفتاری مرد پرتغالی با کمک هایش عنوان می شود از این تیم وداع کرد. این در حالی بود که کریمی در ابتدا و برای اثبات برادری بیکار ننشسته بود.
پاک کردن پست های اینستاگرام
در شرایطی که به نظر می رسید علی دوست نداشت در جایگاه مربی تیم ملی پست های قبلی اش دیده شود( او پیش از این بارها در اینستاگرام به فوتبالی ها طعنه و کنایه زده بود) در اقدامی عجیب تمام پست ها و عکس های خود را پاک کرد.
کریمی در تمرین تیم ملی
حضور کریمی در تمرینات تیم ملی با توجه با ارتباط خوبش با بازیکنان روزهای خوبی را برای این تیم رقم زد. علی حتی پا به پای بازیکنان بازی کرد تا شاید وسوسه بازگشت به میدان برای خودش و دیگران به وجود آید.
انتقادها
وقتی علی کریمی در یک غافلگیری دستیار کی روش شد پرسشهای زیادی در ذهنها شکل گرفت.
اولینش این بود؛ قرار است علی کریمی به تیم ملی کمک کند یا تیم ملی به علی کریمی؟نگرانیهایی که در پی انتخاب کریمی به عنوان دستیار کروش به وجود آمد بخشی از آن مربوط به رفتارهای کیروش با صالح و نمازی بود و مصاحبههای سنگین این سرمربی و بخش دیگر از این جهت است که اصالتا کریمی با کدامین کارنامه و تجربه آنجا در کنار سرمربی تیم ملی فوتبال ایران مینشیند و قرار است او به تیم ملی کمک کند یا تیم ملی به او؟
پرسش دوم این بود که آیا این انتخاب تا روز آخر دوام و قوام خواهد داشت؟ یا مثل امید نمازی ،کروش پای عباس آقای تدارکاتچی را وسط می کشد و ارزش کار نمازی را نابود می کند؟ یا مثل مجید صالح که در بازی دوستانه از مربی اش خواست که کمک داور بایستد، با کریمی رفتار می کند؟و پرسشهای نهایی به اینجا می رسید که در صورت چنین برخوردهایی آیا کریمی تحمل میکند؟ و مثل نمازی می رود و پشت سرش را هم نگاه نمی کند؟ یا اینکه مثل صالح کلامی در رابطه به کارلوس حرف نمی زند؟ یا اینکه کریمی داستانی بزرگ به راه می اندازد که کی روش در آن تاوان پس بدهد؟در واقع این یک پارتی بازی مدرن بود که کریمی را کنار کی روش بنشانند و البته که به دلیل محبوبیت بالای کریمی حتی در میان اهالی فوتبال هم کسی اعتراضی به این وصلت نداشته باشد. اما این انتخاب اصولی نبوده و علاوه بر اینکه ممکن است عواقب داشته باشد و موجب برخی اختلافها با نکونام و کروش شود بلکه سودی هم برای تیم ملی ندارد.
پاسخ به اعتماد ها
علی کریمی در شروع به کار در تیم ملی سخن از پاسخ دادن به اعتماد ها داشت. حتی در مصاحبه ای ضمن اذعان به این مطلب طعنه ای هم به برخی ها زد. علی گفت: جا دارد در اینجا از کسانی که انتظار داشتن این سمت (دستیاری کروش ) را در تیم ملی بر عهده داشته باشند، عذرخواهی کنم و از آنها حلالیت بطلبم. امیدوارم که بتوانم جواب اعتماد کفاشیان و کروش را بدهد.
کریمی در نشست خبری که به منظور معرفیاش به عنوان دستیار جدید تیم ملی فوتبال ایران برگزار شد، با اشاره به این که این افتخار را قبلا داشتهام به عنوان بازیکن در تیم ملی همکاری کنم، گفت: هم اکنون این افتخار نصیبم شده که به عنوان مربی در تیم ملی حضور داشته باشم.
او با تاکید بر این که میخواهم تمام تلاشم را در تیم ملی برای موفقیت تیم ملی به کار ببرم، اظهار کرد: خیلی خوشحالم که برای شروع کار مربیگری فرصت کار کردن با کارلوس کروش برایم پیش آمد. او سرمربی بزرگی است که قطعا میتوانم از تجربیات او استفاده کنم.
شروع رویایی
حکایت های اولیه همه از شروع رویایی سخن می گفت. به نظر می رسید طرفین برای روزهای خوب کاملا حسابشده گام به پیش گذاشته اند. تحت این شرایط همه منتظر روزهای آینده و اتفاقات آن شدند.
واکنش ها
کریمی در کسوت مربیگری تیم ملی خیلی زود بر سر تمرین پرسپولیس و سپس استقلال حاضر شد تا بحث آشتی بیشتر اهالی فوتبال با تیم ملی و کروش کلید جدی بخورد. همان روزها اظهارنظر قلعه نویی از نگرانی ها حکایت کرد.
قلعه نویی و شان کریمی
سرمربی استقلال در واکنش به مربیگری کریمی در تیم ملی گفت: کریمی با قبول مسئولیت مربیگری تیم ملی به سخت ترین شغل دنیا بویژه در ایران بازگشته است و امیدوارم آبرویش در فوتبال حفظ شود. کریمی دیروز به عنوان بازیکن کار آسانتری را در زمین بر عهده داشت اما با قبول مسئولیت مربیگری تیم ملی به سخت ترین شغل دنیا مبادرت کرده است. در گذشته علی کریمی به عنوان بازیکن می توانست با گذشت و تلاش بیشتر برخی مشکلات را حل کند اما امروز آبروی کریمی در گروی ساق های بازیکنان است. کریمی از انسان های خوب فوتبال ایران است زیرا یکسال با او زندگی کردم و شناخت کافی از وی دارم. درفوتبال ایران حب و بغض زیاد است و خیلی ها دوست ندارند دیگران به موفقیت برسند اما از آنجا که می دانم علی کریمی انسان بسیار خوبی است برای او در سخت ترین شغل دنیا آرزوی موفقیت دارم.
علاوه بر قلعه نویی و با وجود انتقادهایی هم که وجود داشت تقریبا همه اهالی فوتبال واکنش های مثبتی به حضور کریمی در تیم ملی داشتند. علی هم با متانت رفتار کرد. او مثل گذشته کمتر تن به مصاحبه با رسانه ها داد تا حاشیه ها را از بین ببرد. با این حال جدال لفظی کریمی با دایی مدتها نقل محافل ورزشی بود. جدالی که نمی توان به راحتی از آن عبور کرد.
جدایی باورنکردنی
پیش بینی جدایی کریمی از تیم ملی خیلی عجیب نبود. اما درباره سرعت آن هرگز کسی نمی توانست اظهار نظری به این صریحی کند. تیم ملی فوتبال ایران در آستانه اعزام به جام ملت های آسیا بود. تقریبا همه چیز خوب پیش می رفت که یک خبر چون بمب منفجر شد. علی کریمی از تیم ملی کنار رفت و همراه این تیم به استرالیا اعزام نشد.این شوک بزرگی بود. میانجیگری ها برای بازگشت او بی اثر ماند. در لابلای خبرها آمد که کروش در فرودگاه حاضر به سوار شد به اتوبوس نبود تا دلیل این جدایی را بداند. اما کریمی با خاموش کردن تلفن خود نه تنها به کروش و واسطه ها پاسخ نداد حتی پاسخگوی تماس های علی کفاشیان هم نبود. او سکوت کرد. سکوتی که همچنان ادامه دارد. اما برای پیدا کردن دلایل این جدایی گمانه زنی ها و اظهار نظر های فراوانی را شاهد بودیم.
پیام کریمی
علی کریمی با یک متن مشکوک در اینستاگرام شخصی اش شبه هایی برای ادامه کار در تیم ملی به وجود آورد . در این پست نوشته شد : اگر نمی توانی خدمت کنی برو تا خیانت نکنی . این جمله معنی دار زمانی در صفحه اختصاصی اینستاگرام علی کریمی منتشر شد که ساعاتی قبل از انتشار در تمرینات تیم ملی غایب بود .
بی ادبی کروش
عده ای دلیل جدایی کریمی را بی ادبی کروش با همکاران عنوان کردند. ماجرای کشمکش کروش با مربیان فوتبال ایران به علی کریمی ختم نمی شود. به غیر از علی کریمی ؛ مجید صالح از کادر فنی تیم ملی استعفا داد و دلیل استعفای خود را بی ادبی کی روش اعلام کرد . کی روش معمولا رفتار مناسبی با مربیان ایرانی ندارد و با آنها طوری رفتار می کند که انگار نه انگار اینها مربی هستند و حق مشاوره و تصمیم داردند .
اعلام چند دلیل دیگر
البته این جدایی دلایل دیگری هم داشت که هیچگاه به شکل رسمی از سوی کریمی تایید نشد.
* ماجرای جدایی علی کریمی از تیم ملی از زمانی کلید خود که کروش برای تمرین دادن به بازیکنان از علی کریمی خواست کاورهای ورزشی را بین بچه های تیم تقسیم کند این اتفاق چندان برای علی کریمی به عنوان مربی تیم ملی خوشایند نیامد و از ان زمان به عد دلخوریها ادامه پیدا کرد
* علی کریمی علاقه بسیار زیادی به محمد نوری بازیکن تیم پرسپولیس دارد و همیشه از آمادگی این بازیکنان تمجید و تعریف می کرد . اما علی رغم دعوت نوری به تیم ملی, کی روش اسم وی را از لیست نهایی خط زد . این مسئله باعث شد که علی کریمی در تیمی که ارزشی برای مشاوه و نظرهایش ندارند ادامه کار ندهد .
* گروهی دیگر اما او را مادی گرا می خوانند . کسی که سر 10 میلیون پاداش ناقابل به تیم پشت کرده و رفته است.
*باند نکونام عنوانی است که در سال های اخیر در حاشیه اخبار تیم ملی زیاد به گوش میرسد. بعد از حضور کارلوس کروش در تیم ملی، جواد نکونام کمکم به بازیکن محبوب او در میانه میدان بدل شد و کروش در این چند سال او را با هر سطح آمادگی به زمین فرستاده است. بازوبند هم که بعد از مهدویکیا به نکو رسیده تا او بهعنوان کاپیتان تیم ملی دومین جامجهانی عمرش را هم تجربه کند. دوستی زیاد میان مربی و کاپیتان و تسلط هر دو به زبان اسپانیولی خیلی وقتها مکالمات این دو را در جمع هم به یک گفتوگوی خصوصی بدل کرده است و همین مسئله کمکم شائبه قدرت گرفتن «باند نکونام» را در افکار عمومی و رسانهها زیاد کرد. حالا بیهیچ سابقهای عدهای رفتن کریمی را به اختلاف نظر او با کاپیتان نسبت میدهند. بالاخره کریمی در سالهای حضورش در تیم ملی با باندبازی خیلی از کاپیتان ها مخالفت کرده بود و برایش هم هزینه داده بود. اگرچه این گمانه روی کاغذ جذاب و خواندنی به نظر میرسد اما بازهم چندان نمیتوان به آن اعتماد کرد و باید آن را زاییده اذهان داستان پرداز دانست. چون اساسا وجود چیزی به نام «باند نکونام» در تیم ملی در هالهای از ابهام قرار دارد و مهمتر از آن اینکه نکونام از چنان قدرتی برخوردار باشد که علی کریمی را مجبور به رفتن کند هم چندان باور پذیر نیست.
* در روزی که وزیر ورزش به اردوی تیمملی رفت، علی کریمی در جمع ملیپوشان حضور فعالی داشت و به درخواست وزیر ورزش درباره شرایط تیمملی صحبت کرد و از وزیر خواست به تیمملی توجه بیشتری بشود. او به موضوع لباسها، پرداخت نشدن پاداشها و البته مساله سربازی بازیکنانی مثل پولادی و رفیعی اشاره کرد و از وزیر خواست در این زمینه به فدراسیون فوتبال کمک کند.
اما نکته جالب آنجا بوده که وقتی وزیر در ابتدای جلسه از علی کریمی می خواهد در این زمینه حرف بزند، او با انگشت جواد نکونام را نشان می دهد و می گوید؛ اول کاپیتان تیمملی. این مساله نشان می دهد کریمی احترام خاصی برای نکونام قائل است. او زمانی حاضر به صحبت شده که وزیر دوباره به عنوان افتخار ورزش ایران و اسطوره فوتبال از او نظر می پرسد.
*یک گزینه هم برای خداحافظی علی کریمی وجود دارد و آن اینکه او به همان دلیلی تیم ملی را ترک کرده که مجید صالح را چندی پیش از این نیمکت فراری داده بود. شنیدهها از این حکایت دارند که کارلوس کروش به علی کریمی گفته بود در جام ملت های آسیا او روی نیمکت تیم ملی نخواهد نشست و همین مسئله باعث دلخوری شدید کریمی شده است. عدم اعتماد کروش به مربیان ایرانی در یک سال اخیر محل بحث فراوانی بوده و گنجانده شدن بند انتخاب دستیار ایرانی در قرارداد او یکی از چالشهای مهم تمدید قرارداد با کیروش بوده است. گویا با همین منطق که کریمی روی نیمکت تیم ملی جایی ندارد در تهیه بلیت پرواز هم برای جادوگر تفاوتی قائل شده بودند و کلاس بلیت او با سایر مربیان تیم ملی متفاوت بوده است. با در نظر گرفتن سایر گمانهزنیها تا کنون «ننشستن روی نیمکت تیم ملی» میتواند گزینه قابل قبولتری برای خداحافظی کریمی باشد.
* تیم ملی برای جام ملتها هیچ تدارکات مناسبی نداشت. برنامهها برای جام ملتها چنان به هم ریخته بود که حتی یک مراسم رسمی برای بدرقه این تیم در نظر گرفته نشد و در کنار زمین بازیکنان را از زیر قرآن رد کردند و راهی فرودگاه کردند. وضعیت مالی تیم ملی بد بوده و پاداش بازیکنان پرداخت نشده بود. این در کنار لغو اردوها و نداشتن بازی تدارکاتی مناسب و جمع نبودن تیم در کنار هم شاید علی کریمی را به این نتیجه رسانده که تیم ملی ممکن است نتایج مطلوبی در جام ملتها کسب نکند و چه چیزی برای یک مربی تازهکار برای آغاز کارش بدتر از یک شکست بزرگ. شاید علی کریمی خواسته خودش را در شکست احتمالی که در انتظار کروش و تیمش است شریک نکند و برای همین در آخرین لحظات عطای این تیم ملی را به لقایش بخشیده است.
اما کدام دلایل درست است؟ عده ای معتقدند تقریبا ملغمه ای از همه این شایعات بوده است. علی شاکی بوده. او که پیشتر خستگی اش از کار شبانه روزی مربیگری در کلاس کروش علنی کرده بود، سرانجام تاب نیاورد.
بازهم علی رفت
علی کریمی ؛ جادوگر،یاغی، عصیانگر یا هر چیز دیگری که بشود اسمش را گذاشت، باز جنجالی به پا کرد و رفت که انگار سرنوشت او را با بریدن و ول کردن گره زده اند. این بار او کارلوس کروش را تنها گذاشت. کسی را که همیشه می گفت خیلی دوستش دارد. تنها مربی ایران که او مشکلی در کنارش نداشت. رفتارشان با هم همیشه محترمانه بود اما این بار هم تاب نیاورد و قبل از بازی های مهم تیم ملی در جام ملت های آسیا اردو را ترک کرد و رفت تا به زعم خودش خیانت نکرده باشد.
او مردی را تنها گذاشت و رفت که همین چند سال قبل برای تولدش ، درحالی که اصلا به تیم ملی هم دعوتش نمی کرد ، سکه طلا هدیه برده بود. او جوشی است. با قلبش تصمیم می گیرد. آمپر می چسباند و یک دفعه لگد می زند زیر همه چیز و بعد پشیمان می شود. این همان اتفاقی بود که برای کریمی افتاد. علی البته از رفتارهای دیگری در تیم ملی شاکی بود.
مثلا سر اینکه چرا در تقسیم پاداش ها باید نظر بازیکنان بزرگتر تیم لحاظ شود . او که از ماه ها قبل می دانست برای بازی های جام ملت ها برای نشستن روی نیمکت می تواند به عنوان مسئول تدارکات روی نیمکت بنشیند و برایش آیدی کارتی با این عنوان صادر شده بود، حتی با این حقیقت هم کنار آمده بود، او که قرارداد نداشت و کفاشیان در دل همه شلوغیهای این روزها بستن قرارداد با مربی جدید تیمش را مدام به تاخیر انداخته بود، وقتی دید برای پرواز سیدنی برایش بلیت عادی گرفته اند منفجر شد. دیگر طاقت نیاورد. او منفجر شد. همه چیز را به هم دوخت. از کروش گلایه کرد. گلایه برای اینکه چرا برای بستن قراردادش پافشاری نکرده.
از چند بازیکن تیم ملی برای رفتارهایشان ایراد گرفت و ماجرای دعوت نشدن نوری را هم بیان کرد. او دیگر به سیم آخر زده بود. باید هرچه در دلش مانده بود را می گفت، پس گیر داد به نوع بلیتی که برایش صادر شده. عصبانی شد و فریاد زد برای بحث پاداش ها . بعد هم ساکش را برداشت و رفت. البته شاید نمی خواست هیچ کدام از این اتفاقات بیفتد. او که آمده بود تا کارلوس کروش نشان دهد فوتبال ایران باید دست ستاره های بزرگش سپرده شود، با این انفجار بزرگ همه رویاهای یک جریان فکری در فوتبال را نابود کرده بود. او که البته بیشتر از هرچیز دلگیر بود سر ماجرای پول هایی که می گفتند حسین هد ایتی به تیم داده است. 900 میلیون تومانی که به واسطه کریمی به تیم داده شد، پولی که تا به حساب فدراسیون رفت ، کفاشیان به جای تقسیم بین بازیکنان ، خرج خرید بلیتش کرد تا تیم از سفر به اردو باز نماند.
علی اما می گفت این پول باید به طور مساوی بین بازیکنان تقسیم شود چون پول تو جیبی است. می گفت چرا حتی پول تو جیبی را هم درجه بندی می کنند و می گویند یکسری از بازیکنان باید سهم بیشتری بگیرند. او می خواست منجی باشد. فکر می کرد دارد کار درستی انجام می دهد غافل از اینکه دوباره در آستانه تورنمنتی بزرگ به تیمش شوک داده بود. دوباره عصبانیتش داشت مخرب می شد. مثل دعواهای دنباله دارش در تیم قطبی. مثل رفتارش در جام جهانی 2006 با برانکو. شاید او انتظار داشت همه مربیانش مثل بلاژویچ اینقدر نازش را بکشند که یک تیم را 4 ساعت با اتوبوس به زاگرب ببرد تا جادوگر تیمش ساندویچ محبوبش »دوبلمک« مک دونالدش را بخورد.
واکنش کفاشیان و کروش
علی كفاشیان بعد از جدایی او از تیم ملی گفت: علی کریمی به تماسهای مسئولان فدراسیون پاسخ نمی دهد.. کفاشیان در مورد عدم همراهی علی کریمی با تیم ملی گفت: علت این موضوع را نمیدانم. او تا یک روز مانده به اعزام، همراه تیم ملی بود اما به یکباره اردو را ترک کرد.کروش هم در این باره با من تماس گرفت و جویای این بود که کریمی کجاست. ما هم پیگیر این موضوع شدیم. اما او به ما پاسخ نداد. کریمی در فرودگاه حاضر نشد در حالی که ما بلیت او را هم تهیه کرده بودیم. کروش هم از این موضوع ناراحت بود و از ما سوال داشت که چرا کریمی به فرودگاه نیامده است. ما قصد اعزام کریمی را داشتیم اما او بدون هیچ دلیلی به فرودگاه نیامد. وظیفه ما بود از کریمی به عنوان یک مربی بااستعداد جهت همکاری دعوت کنیم. کروش هم به این کار تمایل داشت. اما باید دید چه مشکلی پیش آمده که او تمایل به این کار نداشته است.کروش کریمی را بسیار دوست داشت و حتی در لحظه رفتن بسیار ناراحت بود که چرا او نیامده است اما من اظهار بیاطلاعی کردم، چون خبر نداشتم این اتفاق افتاده است. کفاشیان درباره اینکه گفته میشد کریمی به خاطر محمد نوری به این سفر نرفته گفت: این موضوع دست ما نبود، ما تا آخرین لحظه کنار تیم بودیم و حتی برای بازیکنان مراسم بدرقه برگزار کردیم و آنها را از زیر قرآن رد کردیم.
خبرنگارانی که در تمرین تیم ملی حاضر بودند از عصبانیت بیش از حد کارلوس کروش نوشتند. اوج این ماجرا جلسه عجیب کروش و دستیارانش در اتوبوس بود. در حالی که بازیکنان تیم ملی بعد از رسیدن به فرودگاه امام (ره) سریعا از اتوبوس خارج شدند، کروش و دستیارانش در اتوبوس باقی ماندند. ابتدا گفتوگوهای او با دستیارانش عادی جلوه می داد، اما در نهایت طولانی شدن این جلسه کنجکاوی اهالی رسانه را به دنبال داشت. مارکار آقاجانیان، کروش، گاسپار، نیکو و کروز به همراه آرین قاسمی به عنوان مترجم کادرفنی در اتوبوس دقایقی را به بحث پرداختند و در مورد موضوعی که کسی در بیرون این اتوبوس متوجه آن نشد به گفت و گو پرداختند. کروش در نهایت از مترجم خود خواست از نکونام بخواهد به اتوبوس بیاید و کاپیتان دقایقی بعد روبهروی سرمربی تیمش حاضر شد. در لحظاتی که نکونام با سرمربی تیم ملی با زبان اسپانیایی حرف میزد مارکار آقاجانیان نیز اتوبوس را ترک کرد. از جزئیات این جلسه البته هیچ چیزی به بیرون درز نکرده اما مشخص بود که عدم حضور عجیب و غریب علی کریمی در آخرین تمرین تیم ملی پیش از پرواز موضوع جلسه بوده است. علی کفاشیان هم علت عصبانیت کروش را غیبت کریمی اعلام کرد.
دوره مربیگری در انگلیس
علی کریمی، که از ابتدای این فصل تصمیم گرفت دیگر به فوتبال ادامه ندهد و مدتی نیز در کنار کروش در کادرفنی تیم ملی حضور داشت، تصمیم گرفت تا دوره های حرفه ای مربیگری را خارج از ایران پشت سر بگذارد. علی کریمی به منظور شرکت در کلاس مربیگری حرفه ای هفته اول اسفندماه راهی انگلیس شد.
بهمن اسدی
بخش ورزشی تبیان