تبیان، دستیار زندگی
محمد بقایی ماکان نویسنده و پژوهشگر؛ به ارائه تعریفش از ادبیات انقلاب پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادبیات انقلاب

اظهارات محمد بقایی ماکان نویسنده و پژوهشگر ، درباره ادبیات انقلاب

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
محمد بقایی

در طول تاریخ بشر انقلاب‌هایی که صورت گرفته پیوسته تحت تاثیر اندیشه‌های روشنفکران و اندیشمندان همان عصر بوده است. برای مثال می‌توان از دو انقلاب بزرگ فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه نام برد که در ‌آن‌ها نویسندگان‌، شاعران و متفکران و سخنوران پیش از بروز این انقلاب‌ها در صحنه‌های اجتماعی ظهور کردند و مشوق مردم برای تغییر ساختار موجود شدند و در تاریخ ایران نیز همین وضعیت را می‌توان دید.

برای مثال در انقلاب مشروطه ایران شاعران و نویسندگانی مانند سید اشرف‌، عارف قزوینی، علامه دهخدا و امثال این‌ها نقش موثری در پرورش دیدگاه‌های جامعه به سوی آزادی‌خواهی داشتند. این جریان به طور طبیعی براساس گفته متفکران و تاریخ‌نویسان بزرگ مانند ویل دورانت به طور ذاتی پیش از هر انقلابی بروز می‌کند.

برانگیختن جامعه علیه وضعیت موجود
در انقلاب سال 57 هم چنان‌که می‌دانیم حرکت‌هایی در همین زمینه از سوی نویسندگان و شاعران صورت گرفت که به طور مشخص می‌توان از فعالیت‌های قلمی کسانی مانند دکتر شریعتی‌، جلال آل احمد، اخوان ثالث و امثال این‌ها نام برد که هر یک به نوعی نقش موثری در برانگیختن جامعه علیه وضعیت موجود داشتند. دکتر شریعتی از نیروی دینی بهره جست. آل احمد از دیدگاه‌های اجتماعی و عناصر سنتی بهره گرفت و شاعرانی مانند اخوان از ویژگی‌های ملی و فرهنگی، و در مجموع آلیاژی پدید آمد برای استحکام بخشیدن به حرکت‌های انقلابی مردمی که طالب تغییرات بنیادی در ساختار سررشته‌داری کشور بودند.

هر انقلابی پس از پیروزی به کودکی‌ می‌ماند
پس از هر انقلابی نیز طبیعتا این اندیشه‌ها فروکش نمی‌کند، زیرا هر انقلابی پس از پیروزی به کودکی‌ می‌ماند که راه رفتن را آغاز می‌کند و طبیعتا به دلیل نداشتن تجربه‌های لازم دچار زمین‌ خوردن‌های پی در پی هم می‌شود. بنابراین اهل قلم و روشنفکران که پیوسته جامعه و مدیریت جامعه خود را زیر نظر دارند این حرکات را مورد تامل و بحث و نقد قرار می‌دهند که گاه ممکن است در قالب شعر باشد یا به صورت نثر.

ادبیات انقلابی در واقع به ادبیاتی گفته می‌شود که محرک و مشوق مردم برای به پاخاستن و احقاق حق و طلب آزادی باشد. ولی آن‌چه پس از پیروی انقلاب به صورت ادبیات مطرح می‌شود در واقع نقد و بررسی دستاوردهای یک انقلاب است که ممکن است در ستایش یا در نفی دستاوردهای یک انقلاب باشد.

انقلاب ایران هم از این قاعده مستثنا نبوده و پس از پیروزی مورد نقد، تامل و ملاحظات اهل فکر و نویسندگان و شاعران قرار گرفته است که این بخش از ادبیات را دیگر نمی‌توان ادبیات انقلابی نامید. زیرا ادبیات انقلابی در واقع به ادبیاتی گفته می‌شود که محرک و مشوق مردم برای به پاخاستن و احقاق حق و طلب آزادی باشد. ولی آن‌چه پس از پیروی انقلاب به صورت ادبیات مطرح می‌شود در واقع نقد و بررسی دستاوردهای یک انقلاب است که ممکن است در ستایش یا در نفی دستاوردهای یک انقلاب باشد.

تعریف آکادمیک
از این‌رو باید دید هر انقلابی تا چه میزان به قول‌ها و وعده‌هایی که عاملان آن داده‌اند وفادار بوده است و تنها در این صورت است که می‌توان به صحت و سقم ادبیات پس از انقلاب پی‌ برد و دیدگاه‌های جمعی را معیاری قرار داد برای پذیرفتن یا نپذیرفتن ادبیاتی که پس از پیروزی یک انقلاب به آن وابسته است.

این‌که برخی همچنان پس از گذشت چندین دهه از یک انقلاب نوشته‌های شاعران و نویسندگان را انقلابی می‌دانند در حقیقت تعریفی آکادمیک و پذیرفتنی نیست.


منبع:
ایسنا