تبیان، دستیار زندگی
وفاى به عهد در تمام موارد زیر لازم است: الف: عهدى كه خداوند از طریق فطرت یا انبیا با انسان‏ها بسته است. ب: عهدى كه انسان با خدا مى‏بندد. ج: عهدى كه انسان با مردم مى‏بندد. د: عهد رهبر با امّت و بالعكس.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شعار، كار ساز نیست، مرد عمل باش!

عهد

وفاى به عهد در تمام موارد زیر لازم است:

الف: عهدى كه خداوند از طریق فطرت یا انبیاء با انسان‏ها بسته است.

ب: عهدى كه انسان با خدا مى‏ بندد.

ج: عهدى كه انسان با مردم مى‏ بندد.

د: عهد رهبر با امّت و بالعكس.


وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ یُوَدِّهِ إِلَیْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لاَّ یُوَدِّهِ إِلَیْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَآئِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (آل عمران ـ 75)

و از اهل كتاب كسى است كه اگر او را بر مال فراوانى امین شمرى آن را به تو برگرداند و از آنان كسى است كه اگر او را بر دینارى امین شمرى آن را به تو نمى ‏پردازد مگر آنكه دائماً بر [سر] وى به پا ایستى این بدان سبب است كه آنان [به پندار خود] گفتند در مورد كسانى كه كتاب آسمانى ندارند بر زیان ما راهى نیست و بر خدا دروغ مى‏ بندند با اینكه خودشان [هم] مى ‏دانند.

نكته‏:

در روایات آمده است كه امانت را به صاحبش برگردانید، حتّى اگر صاحب امانت، فاسق باشد. (تفسیر مجمع البیان، ج 2، ص 778)

پیام ‏های آیه:

1ـ در مورد مخالفانِ خود، انصاف را مراعات كنید و همه را خائن ندانید. «مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ»، «یُوَدِّهِ إِلَیْكَ»

2ـ امانتدارى، ملاكى براى ارزشیابى افراد است. «یُوَدِّهِ»، «لا یُوَدِّهِ»

3ـ ارزش هاى اخلاقى، ثبات دارند. حفظ امانت، در نزد همه نیكو، و خیانت در آن، نسبت به هر كسى باشد زشت است. ردّ امانت، یك ارزش است، گرچه از یهود باشد. «یُوَدِّهِ»، «لا یُوَدِّهِ»

4ـ قیام و مقاومت، براى گرفتن حقّ لازم است. «لا یُوَدِّهِ إِلَیْكَ إِلَّا ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً»

5ـ استثمار، استحمار و نژادپرستى، ممنوع است. «لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ»

6ـ یهود و نصارى، خود را اندیشمند، و مسلمانان را بى‏سواد و امّى مى ‏پنداشتند. «لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ»

در حدیث معروفى از امام سجاد علیه السلام نقل شده كه فرمود: " اداى امانت بر همه شما لازم است سوگند به خدایى كه محمد صلی الله و علیه وآله را به حق مبعوث كرده است، اگر قاتل پدرم حسین بن على بن ابىطالب علیه السلام همان شمشیرى را كه با آن مرتكب قتل او شد به رسم امانت به من مى ‏سپرد (و من از او مى ‏پذیرفتم) امانت او را ادا مى‏ كردم"

بالاتر از گناه، توجیه گناه است. یهود اموال مردم را به ناحق مى‏ خوردند و مى ‏گفتند: خداوند به این كار راضى است. «یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ»

بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ (آل عمران ـ 76)

آرى هر كه به پیمان خود وفا كند و پرهیزگارى نماید بى ‏تردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد.

نكته‏:

وفاى به عهد در تمام موارد زیر لازم است:

الف: عهدى كه خداوند از طریق فطرت یا انبیاء با انسان ‏ها بسته است. «1»

ب: عهدى كه انسان با خدا مى ‏بندد. «2»

ج: عهدى كه انسان با مردم مى ‏بندد. «3»

د: عهد رهبر با امّت و بالعكس. «4»

پیام ‏های آیه:

1ـ در برابر تفكّرات غلط، موضع بگیرید. «بَلى‏» «5»

2ـ تقوى، انسان را از دروغ بستن به خدا و ضایع كردن حقّ مردم بیمه مى‏ كند. «یَقُولُونَ»، «الْكَذِبَ»، «بَلى‏ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‏»

3ـ شعار، كار ساز نیست، عمل و تقوا لازم است. «أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‏»

4ـ وفاى به عهد، از نشانه‏ هاى تقواست. «أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‏»

5- وفاى به عهد و تقوا، ملاك محبوبیّت است، نه اهل كتاب بودن. «یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»

تفسیر اجمالی دو آیه:

آیات فوق چهره دیگرى از اهل كتاب را مشخص مى‏ كند، زیرا جمعى از یهود عقیده داشتند كه مسئول حفظ امانت هاى دیگران نیستند، حتى حق دارند امانات آنها را تملك كنند.

منطق آنها این بود كه مى‏ گفتند ما اهل كتابیم، و پیامبر الهى و كتاب آسمانى او در میان ما بوده است، بنابراین اموال دیگران براى ما احترامى ندارد، ولى همه اهل كتاب با این طرز تفكر غیر انسانى موافق نبودند، بلكه گروهى از آنان خود را موظف به پرداخت حقوق دیگران مى ‏دانستند.

در نخستین آیه مورد بحث، قرآن به هر دو گروه اشاره كرده و حق هر كدام را ادا مى ‏كند.

به هر حال قرآن مجید به خاطر غلط كارى گروهى از آنها، همه آنها را محكوم نمى ‏كند، و این یك درس مهم اخلاقى به همه مسلمین است. ضمناً نشان مى ‏دهد آن گروهى كه خود را در تصرف و غصب اموال دیگران مجاز مى ‏دانستند هیچ منطقى جز منطق زور، و سلطه را پذیرا نیستند.

امانت داری

یک سوال مهم:

در اینجا ممكن است ایراد شود كه در اسلام نیز همین حكم نسبت به اموال بیگانگان دیده مى ‏شود، زیرا اسلام اجازه مى ‏دهد كه مسلمانان اموال آنها را تملك كنند.

پاسخ:

چنین نسبتى به اسلام دادن بدون تردید "تهمت" است زیرا از جمله احكام قطعى اسلام كه در روایات متعددى به آن اشاره شده این است كه خیانت در امانت جایز نیست؛ خواه این امانت مربوط به مسلمانان باشد یا غیر آنها و حتى مشركان و بت پرستان.

در حدیث معروفى از امام سجاد علیه السلام نقل شده كه فرمود: " اداى امانت بر همه شما لازم است سوگند به خدایى كه محمد صلی الله و علیه و آله را به حق مبعوث كرده است، اگر قاتل پدرم حسین بن على بن ابىطالب علیه السلام همان شمشیرى را كه با آن مرتكب قتل او شد به رسم امانت به من مى ‏سپرد (و من از او مى ‏پذیرفتم) امانت او را ادا مى‏ كردم". (امالى صدوق، صفحه 149 و در امالى مترجم صفحه 246 حدیث 6 مجلس 43 و سفینة البحار)

بنابراین آنچه در آیه فوق در مورد اقدام یهود بر خیانت در امانت و منطق آنها براى توجیه این خیانت گفته شد به هیچ وجه درباره مسلمانان اجازه داده نشده است و آنها موظف‏ اند كه در امانات مردم- بدون هیچ گونه استثناء- خیانت نكنند.

"امیین" به معنى افراد درس نخوانده و بى سواد است، ولى منظور آنها مشركان عرب و اعراب بود كه معمولاً از خواندن و نوشتن آگاهى نداشتند و یا اینكه منظور آنها تمام كسانى بود كه از خواندن تورات و انجیل بى بهره بودند

تشابه با آیات دیگر:

كلمه "بلى" در لغت عرب براى اثبات مطلبى است ولى معمولاً در مواردى ذكر مى‏ گردد كه سوال به صورت منفى طرح شود، مانند اینكه خداوند مى‏فرماید: أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ" آیا من پروردگار شما نیستم" قالُوا بَلى‏" گفتند: آرى" (سوره اعراف، آیه 172)

همچنان كه كلمه "نعم" در جواب سوال اثباتى ذكر مى‏ گردد مانند: فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ" آیا آنچه را پروردگار شما وعده داده بوده به حقیقت یافتید؟ گفتند: آرى." (سوره اعراف، آیه 44)

بحث لغوی:

1ـ "قنطار" در اصل به معنى چیز محكم است سپس به مال زیاد نیز گفته شده، پل را به خاطر استحكامش قنطره، و اشخاص با هوش را "قنطر" مى‏ گویند چون داراى تفكر محكمى هستند، منظور از "قنطار" در این آیه همان مال فراوان است، و منظور از دینار، مال اندك.

2ـ "امیین" به معنى افراد درس نخوانده و بى سواد است، ولى منظور آنها مشركان عرب و اعراب بود كه معمولاً از خواندن و نوشتن آگاهى نداشتند و یا اینكه منظور آنها تمام كسانى بود كه از خواندن تورات و انجیل بى بهره بودند.

3ـ مراد از عهد اللَّه دین خداست كه پیمانى است ما بین خدا و خلق، و منظور از «ایمان» هر عهدى است كه مردم با مردم و یا با خدا مى ‏بندند.

4ـ «یشترون» در اصل به معنى عوض كردن است و در خریدن و فروختن هر دو بكار مى‏ رود در اینجا به معنى فروختن و عوض كردن است‏.

پی نوشت ها:

(1). یس، 60.

(2). توبه، 75.

(3). بقره، 177.

(4). انفال، 56.

(5). كلمه «بَلى‏» غالباً در موردى بكار مى ‏رود كه منطق و تفكّر قبلى را رد مى‏ كند.

آمنه اسفندیاری                

کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث

بخش قرآن تبیان               


منابع:

تفسیر نور، ج 2

تفسیر نمونه، ج 2

تفسیر مجمع البیان، ج 2

امالى صدوق، ص 149

تفسیر احسن الحدیث، ج 2

مطالب مرتبط:

برخوردهای تربیتی امام رضا علیه السلام

نشانه دین، نماز است یا صداقت؟

رابطه استغفار و تقوا با آبادانی

علل عقب ماندگی مسلمانان

استاد شهید مرتضی مطهری و آسیب ‏شناسی دین و دینداری