سوره ی نساء - آیات 95 الی 103
درى از درهاى بهشت
على(ع) در خطبهی جهاد مىفرماید: «جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى دوستان خاص خود گشوده است. جهاد، لباسِ پر فضیلت تقوى است. جهاد زره نفوذناپذیر الهى است. جهاد سپر محكم پروردگار است. كسى كه جهاد را ترك كند، خداوند لباس ذلت بر اندام او مىپوشاند و او را در نظر مردم، خوار و ذلیل مىكند.»
در هنگامهی جهاد، گاه مومنانى هستند كه دوست دارند در جهاد شركت كنند؛ ولى به دلیل مشكلاتى كه دارند یا به این دلیل كه تعداد شركتكنندگان در جهاد كافى است و باید عدهاى در شهر باشند كه به امور دیگر رسیدگى كنند، به جهاد نمىروند. جهاد در اسلام بسیار اهمیت دارد و خداوند مهربان مجاهدان را با خانهنشینان مقایسه مىفرماید:
مومنان خانهنشین غیر از آسیبدیدگان، و مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد مىكنند، یكسان نیستند. خداوند كسانى را كه با مال و جان خود به جهاد مىروند، بر خانهنشینان، برترى بخشیده است. و خدا به همه، وعدههاى نیكو داده است و مجاهدان را بر خانهنشینان، به پاداشى بزرگ برترى بخشیده است. این درجات و آمرزش و رحمت از جانب اوست و خدا آمرزندهی مهربان است.
آیات 95 و 96
مگر زمین خدا پهناور نبود
سران قریش براى رفتن به جنگ بدر، به همهی افرادِ ساكن مكه اخطار كردند كه هر كس آمادگى شركت در میدان جنگ را دارد، باید براى نبرد با مسلمانان حركت كند. و اگر كسى مخالفت كند، خانهاش ویران و اموالش تاراج مىشود.
عدهاى از مردم مكه كه قبلاً مسلمان شده بودند، ولى به خاطر علاقه به خانه و زندگى و اموال خود، حاضر نشده بودند به مدینه مهاجرت كنند، ناچار شدند با بتپرستان به سوى میدان جنگ بروند. در جریان جنگ بدر عدهاى از آنان كشته شدند و عدهاى نیز اسیر شدند.
آنان كه اسیر شده بودند به پیامبر(ص) گفتند: «یا رسول الله، شما مىدانید كه ما مسلمان شده بودیم، ولى از ترس جان و مال، با مشركین به جنگ شما آمدیم.»
خداوند مهربان به آنان و همهی مسلمانانى كه به خاطر جان و مال حاضر نیستند در راه عقیدهی خود مهاجرت كنند، مىفرماید:
هنگامى كه فرشتگان، جان كسانى را كه به خویش ستم كرده بودند، مىگیرند مىگویند: چگونه بودید؟ مىگویند: ما در زمین مستضعف بودیم. مىگویند: آیا زمین خدا پهناور نبود كه در آن مهاجرت كنید؟ پس جایگاه آنان جهنم است و چه سرانجام بدى است. به جز مردان و زنان و كودكان ناتوانى كه هیچ چارهاى ندارند و هیچ راهى نمىیابند. پس امید است كه خداوند آنان را ببخشد و خداوند بخشاینده آمرزنده است. و هر كس در راه خدا مهاجرت كند، در روى زمین نقاط امن فراوان و گشایش مىیابد و هر كس كه از خانهاش به سوى خدا و پیامبر او مهاجرت كند، سپس مرگش فرا رسد، به یقین پاداش او بر عهدهی خداست و خدا آمرزندهاى مهربان است.
آیات 97 الى 100
نماز خود را كوتاه كنید
پیامبر اكرم(ص) با عدهاى از مسلمانان قصد كردند براى زیارت به مكه بروند. به قریش خبر رسید كه پیامبر(ص) همراه مسلمانان در سرزمین حدیبیه فرود آمدهاند و مىخواهند به مكه بیایند. خالد بن ولید با یك گروه دویست نفرى براى جلوگیرى از ورود مسلمانان به مكه، در كوههاى نزدیك مكه مستقر شدند و از دور مراقب مسلمانان بودند.
هنگام ظهر، بلال اذان گفت. پیامبر(ص) و مسلمانان، نماز ظهر را به جماعت خواندند. خالد كه از دور شاهد نماز خواندن آنان بود، به افراد خود گفت: «اى كاش در حال نماز به آنان حمله مىكردیم. حالا منتظر نماز بعدى مىشویم؛ وقتى شروع كردند، به سویشان هجوم مىبریم.» اما پیامبر(ص) با دریافت وحى و دستور نماز خوف(8)، نقشههاى آنان را نقش بر آب كرد. مىگویند خالد بن ولید با مشاهده این صحنه، ایمان آورد و مسلمان شد. خداوند مهربان به پیامبر(ص) چنین وحى فرمود:
و چون در زمین سفر كنید، اگر از فتنهی كافران بیم داشتید، گناهى بر شما نیست كه نماز را كوتاه كنید؛ زیرا كافران، دشمن آشكار شما هستند.
و هنگامى كه در میانشان باشى و برایشان نماز برپا دارى، باید گروهى از آنان با تو به نماز بایستند و سلاح خویش بردارند. و هنگامى كه سجده كردند باید به پشت سر شما بروند و آن دسته كه نماز نخواندهاند بیایند و با تو نماز بخوانند و باید احتیاط كنند و سلاح خود را بردارند. كافران دوست دارند كه شما از وسایل و سلاحتان غافل شوید تا یك مرتبه بر شما هجوم آورند و هر گاه از باران ناراحت بودید یا بیمار باشید، گناهى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمین بگذارید؛ ولى مراقب باشید. خداوند براى كافران عذاب خواركنندهاى آماده ساخته است.
پس وقتى نماز را تمام كردید، خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده یاد كنید. و هنگامى كه آرامش یافتید نماز را برپا دارید به راستى نماز بر مومنان در وقتهاى معین واجب شده است.
آیات 101 الى 103
آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
سوره ی نساء - آیات 24 الى 147