نقد و بررسی تطور تاریخی تشیع (١)
گزارش کامل میزگرد علمی
کارشناسان:
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی غروی
حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم طباطبایی
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی
دبیر علمی:
حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباسی
١٤ | ١٣ | ١٢ | ١١ | ١٠ | ٩ | ٨ | ٧ | ٦ | ٥ | ٤ | ٣ | ٢ | ١ |
1- مقدمه
دکتر عباسی:
موضوع بحث، نقد و بررسی نظریههایی است که میتوان از آن با عنوان «دیدگاه تطور تاریخی تشیع» یاد کرد. این دیدگاه بهویژه در دهههای اخیر و شاید از روزگاری که مطالعات شرقشناسانه در باب تشیع شکل گرفت و پس از انقلاب اسلامی گسترش یافت، مطرح شد. این رویکرد در باب دیگر فرق کلامی نیز به چشم میخورد؛ اما طی چند دههی اخیر برخی مستشرقان با این پیشفرض که اصول اعتقادی مذهب تشیع در گذاری تاریخی و طی چند قرن، به تدریج شکل گرفته است به نگارش آثاری پرداختهاند، و اخیراً، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، که مطالعات شیعهشناسی گسترش بیشتری یافت، این دیدگاه را با صراحت بیشتری مطرح میسازند. آنان معتقدند اندیشهی اعتقادی تشیع، به ویژه تشیع امامی، که جریان اصلی این مکتب به شمار میآید، چنین وضعیتی داشته است. محض نمونه، هاینس هالم[١] که از شرقشناسان متأخر است، در کتاب تشیع، میگوید: «تشیع در یک دوره طولانی رشد یافته و طی این دوره، چندین بار ماهیتش اساساً دستخوش تغییر شده است.»[٢] این ادعا که دیدگاههای اعتقادی تشیع طی چند قرن، نه تکامل، بلکه تحول، تغییر و دگرگونی اساسی یافته، نیازمند بررسی و نقد است. بنده قصد آن ندارم که در مقدمه وارد مسائل اصلی شوم، و کارشناسان محترم، در خلال بحث به نمونههایی از این ادعاها اشاره خواهند کرد.
این دیدگاه از کسانی که با نگاه برون دینی و رویکردی پدیدارشناسانه و بدون اعتقاد به آموزههای آن مکتب نظر میکنند، شگفتانگیز نیست، ولی همین رویکرد در دهههای اخیر در میان برخی معتقدان درونی این مکتب نیز پیدا شده و آنان نیز با چنین نگاهی به تحلیل چند قرن نخست تاریخ تشیع و شکلگیری عقاید شیعه پرداختهاند. برای نمونه، عبدالرسول لاری، که بعدها به احمد الکاتب معروف شد، دو دهه قبل، این دیدگاه را با عنوان تطور اندیشه سیاسی شیعه مطرح کرد. به گمان وی، طی یک دوره تاریخی، دیدگاههای سیاسی شیعه دچار دگرگونی شده و از امامت معصوم به ولایت فقیه رسیده است. امروز ما بنا داریم به یکی دیگر از این دیدگاهها بپردازیم. حدود دو دهه قبل (احتمالاً سال ١٩٩٣)، کتابی به زبان انگلیسی در نیوجرسیِ امریکا منتشر شد. البته در همان زمان و به فاصله چند ماه، این کتاب به فارسی برگردان، و در امریکا منتشر شد، و در ایران نیز به صورت غیررسمی در دسترس بود، تا اینکه سال گذشته [سال ١٣٨٦] به صورت رسمی منتشر و چند دوره تجدید چاپ شد و در مجامع علمی مورد بحث و گفتوگوی بیشتری قرار گرفت.
مجمع عالی حکمت اسلامی نیز به دلیل حساسیتی که در زمینه مباحث فکری و اندیشهای دارد تصمیم گرفت درباره این موضوع با حضور کارشناسان و صاحب نظران موضوع، یک گردهمایی برگزار کند، و در جمعی علمی به نقادی عالمانه و منصفانه این دیدگاه بپردازد.
آنچه امروز در این نشست به آن میپردازیم، صرفاً مباحث علمی است و به جوانب دیگر، از جمله انگیزههای نویسندگان و دستهایی که ممکن است در کار باشد، نظری نداریم. بنابراین فقط به محتوا و موضوعی که در کتاب آمده خواهیم پرداخت و ابعاد مختلف این نظریه را با حضور کارشناسانی که در خدمتشان هستیم، بررسی خواهیم کرد.
کتاب مکتب در فرآیند تکامل، نظری بر تطوّر مبانی فکری تشیّع در سه قرن نخستین، نوشته جناب آقای سیدحسین مدرسی طباطبایی است. نویسنده، شخصی است حوزوی، در عین حال در سفری که به اروپا داشته در انگلستان دکترای حقوق گرفته و سالها است در امریکا در پرینستون به تدریس اشتغال دارند. ایشان کتابهای دیگری هم نگاشتهاند که البته موضوعات و رویکردهایی متفاوت با این کتاب دارند. کتابی که امروز مورد بحث قرار میگیرد، با بعضی از نوشتههای پیشین ایشان تفاوتهایی دارد، ولی ایشان خود در مقدمه گفتهاند من یک انسانِ عادی هستم و طبعاً از منِ متوسط انتظار این نیست که اندیشه لایتغیری داشته باشم و تطور و تحولی در اندیشهام رخ نداده باشد و این شاید انتظار درستی نباشد.
ما نیز نیازی نمیبینیم که تغییرات فکری نویسنده را در نوشتههای مختلفش بررسی کنیم. آنچه بر آن متمرکز میشویم همین کتاب و مبنایی است که در آن مطرح شده است. طبعاً نوشتههای دیگر ایشان نیز در جاهای دیگر میتواند کانون بحث و بررسی قرار گیرد. البته بعضی از کتابهای ایشان میتواند به فهم این کتاب کمک کند؛ مانند کتاب میراث مکتوب شیعه که مکتوبات کلامی شیعه را در سه قرن نخست گرد آورده، و ارتباطی نسبتاً مستقیم با موضوع دارد؛ ولی دیگر کتابهای ایشان به فهم این کتاب چندان کمکی نمیکند. بلکه شاید تفاوتهای مبنایی هم با این اثر داشته باشد، که بیشتر میتواند نشان دهنده تحول فکری نویسنده باشد و در مقامی دیگر میتواند محل بحث و گفتوگو قرار گیرد. ...
در کتاب مکتب در فرآیند تکامل، ادعای اساسی و موضوع اصلی، این است که اصول اعتقادی شیعه در فرآیندی تدریجی طی سه قرن شکل گرفته است. شیعه به منزله یک مکتب فکری، از ابتدا به صورت کامل تحقق نیافته، یا به تعبیر بعضی از فاضلان، ولادت پیدا نکرده است. بلکه بر اثر پیشامدها و حوادثی که رخ داده، عالمان شیعه و حتی به تعبیری، امامان شیعه، دیدگاههایی را طرح کرده و به مشکلات و پرسشهایی که مطرح شده، پاسخهایی دادهاند که زمینهساز شکلگیری رکنی از ارکان اعتقادی شیعه شده است. این وضعیت، توسط خود امامان - علیهم السلام - و در گفتوگوهایی که میان آنان و شیعیان و پیروان درگرفته، رخ داده، و گاه نیز توسط امامان، نه با بیان مباشر خود ائمه - علیهم السلام -، بلکه از طریق پیشنهادهای صاحب نظران و متفکران شیعه مطرح شده و زمینهساز شکل گرفتن دیدگاهی فکری شده که امروزه ممکن است به منزله مبنای اعتقادی تشیع شناخته شود؛ بحثهایی مانند عصمت، علم غیب امامان - علیهم السلام -، بداء، و حتی مسئله اثناعشری شدن امامیه. این دیدگاهها به منزله نمونههایی از رشد تاریخی و تدریجی تشیع در کتاب مطرح شده است.
نویسنده، رویکرد خود را در این اثر، تاریخی خوانده است. وی میگوید رویکرد کلامی نداشته و در پی نقد مبانی اعتقادی نبوده است. ایشان در واقع به استناد شواهد تاریخی به مثابه یک مورخ و محققِ بیرونی نظر میکند و نتیجه میگیرد که حادثه یا پدیدهای در یک گذر تاریخی رخ داده است. ایشان به صحت و سقم مبانی اعتقادی نظر ندارد و نیز به اینکه حتی در مقام واقع، آیا این دیدگاهها از قبل موجود بوده و بعد ابراز شده یا نبوده و بعدها ساخته شدهاند. این کتاب، به تعبیر ایشان، تاریخ فکر است نه کتابی اعتقادی و کلامی که در نقد یا اثبات یک دیدگاه نوشته شده باشد. البته اینکه چنین رویکردی در کتاب مراعات شده یا نه، جای بحث دارد. ولی اصل سخنِ ایشان، این است که با نگاهی تاریخی به این مباحث پرداختهاند. ولی موضوعاتی که در کتاب مطرح شده به یک معنا ابعاد مختلف دارد: هم ابعاد تاریخی دارد، هم جنبهی روایی؛ چون به هر حال ایشان مجبور بوده به روایات و کتب روایی رجوع و استناد کند؛ زیرا بخش چشمگیری از مستندات ایشان را روایات تشکیل می دهند؛ روایاتی که در کتب و مجامع حدیثی ما وجود دارند. از این روی، به یک معنا نیز بحثها کلامی است. چون مباحث اعتقادی است، بُعد تاریخی و بُعد کلامی و بُعد حدیثی به صورت ممزوج در مباحثی که مطرح شده، وجود دارد.
ما امروز بر آنیم تا در خدمت سروران گرامی، ابتدا به کلیات کتاب و مبانی و روش طرح موضوع کتاب و در واقع، مبانی روششناسانه آن در هر سه بُعد بپردازیم، و بعد به صورت مصداقی به تحلیل آرا و دیدگاهها در هر یک از جنبههای کلامی، تاریخی و روایی خواهیم پرداخت.
بخش بعدی را اینجا ببینید
١٤ | ١٣ | ١٢ | ١١ | ١٠ | ٩ | ٨ | ٧ | ٦ | ٥ | ٤ | ٣ | ٢ | ١ |
پانوشتها:
1. Heinz Halm.
٢. هاینس هالم، تشیع، ترجمهی محمدتقی اکبری، نشر ادیان 1385، ص 16.
منبع: پایگاه اینترنتی مجمع عالی حکمت اسلامی