تبیان، دستیار زندگی
رد و خوراکش، لباس پوشیدنش، خوابش، کارش، جنگیدنش، اصلاً احساس نمی‌کردی که او فرمانده است و تو زیر دستش هستی. می‌گفت: «من به خدمتگزار کوچیکم، بین خدمت‌گذاری‌های بزرگ‌تر.» خودش را از همه کم‌تر می‌دانست. فیلم در نمی‌آورد، واقعاً ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدمتگزار

هر جا که بود، مثل بقیه بود؛ خورد و خوراکش، لباس پوشیدنش، خوابش، کارش، جنگیدنش، اصلاً احساس نمی‌کردی که او فرمانده است و تو زیر دستش هستی. می‌گفت: «من به خدمتگزار کوچیکم، بین خدمت‌گذاری‌های بزرگ‌تر.»

خودش را از همه کم‌تر می‌دانست. فیلم در نمی‌آورد، واقعاً این جوری بود.

«شرح احوال شهید بروجردی»


لینک ها:

سردار سرلشكر پاسدار شهید محمد بروجردی

خاطره یک اسیر عراقی در مورد امام خمینی(ره)