من همسر میخواهم، نه مادر!
خسته شدم از بس که میخوای من رو تر و خشک کنی، من بچه نیستم، میتونم کارامو خودم انجام بدم، خسته شدم از تو و مادریهات، من دلم همسر میخواد، نه مادر!
«خسته شدم از بس که میخوای من رو تر و خشک کنی، من بچه نیستم، میتونم کارامو خودم انجام بدم، اینقدر باهوش هستم که بفهمم کی لباس گرم بپوشم کی لباس خنک، قرار ملاقاتهام یادم نمیره، از تاریخ پرداخت قبضها خبر دارم، کمکم دارم باور میکنم که یه پسر بچه ده ساله احمقم که اگه مامانم باهام نباشه عاجز و ناتوان میشم، خسته شدم از تو و مادریهات، من دلم همسر میخواد، نه مادر!»
خدا میداند که چند وقت بود میخواست این حرفها را به همسرش بزند، همسری که زیادی مهربان است، خیلی نگران است، خیلی زحمت میکشد و آنقدر خوب است که هنوز این حرفها از دهانش خارج نشده، احساس گناه تمام وجودش را میگیرد. آخر به چه کسی بگوید این آدم خیلی خوب، یک مادر همه چیز تمام است، نه یک همسر.
این داستان زنانی است که وقتی ازدواج میکنند، به خیال این که توجه زیاد به شوهر، محبت را زیاد میکند، به جای همسر بودن، مادری کردن را انتخاب میکنند. برای همسرانی که مادرند، میشود یک طومار از پیشنهادها و دلواپسیها و مادرانهایها نوشت.
ـ شوهر جان، ناهارت رو خوردی؟
ـ شوهر جان، قبض برق رو پرداخت نکردیها!
ـ دلت میخواد شام برات ماهی درست کنم؟ زرشک پلو چطور؟
ـ هوا سرده لباس گرم بپوش!
ـ حواست باشه بنزین ماشین تموم شدهها!
ـ شوهر جان ...
غافل از این که این مرد، همسر میخواهد، نه مادر. اگر یک «مادر دوم» میخواست، اصلاً چرا زن گرفت!؟ مادری کردن در حق مردان، شاید در ابتدا جواب دهد و پاداشهای زیادی را نصیب خانم خانه کند، اما در درازمدت، تمام این پاداشها، یکییکی تلافی میشود؛ زیرا مرد، یک همراه میخواهد که شانه به شانهاش حرکت کند، نه یک همخانه که قرار است مدام بگوید چه چیزی برایش خوب است و چه چیزی بد. مادری کردن در حق مردان، گاهی پایان غمانگیزی را رقم میزند. بسیاری از زنان به دلیل ذات مراقبتکنندهای که دارند به اینسو کشیده میشوند، بعضی از زنان هم این الگوی رفتاری را از مادرانشان به ارث بردهاند.
اگر بعضی از این ویژگیها در شما هم وجود دارد، این زنگ خطر را جدی بگیرید و هر چه زودتر دست به کار شوید:
زن خوب، صرفاً یک مادر خوب نیست
همه چیز از فکر شما آغاز میشود. تا زمانی که طرز تفکرتان را اصلاح نکنید، نمیتوانید در رفتارهای بیرونی هم تغییری ایجاد کنید. اگر تصور شما از زن ایدهآل، کسی است که از همه کس و همه چیز مراقبت میکند، یعنی شما همه دنیا را فرزند خود میبینید. اگر گمان میکنید دیگران برای انجام کارها یا سختی کشیدن توانایی ندارند و در عوض شما میتوانید آن کارها را انجام دهید یا شرایط سخت را تحمل کنید، دارید خودتان را قربانی این ذهنیت غلط میکنید.
مثل یک قاضی، دوباره رفتارتان را قضاوت کنید
چند روزی را به دقت به کارها و رفتارهایتان دقت کنید و رفتارهای مادرانه را بازشناسی کنید؛ ببینید کدام یک از این رفتارها از شما انرژی و توان بیشتری میگیرد، دو یا سه تا از آنها را انتخاب کنید و به خودتان قول دهید که تکرارشان نکنید. یادتان باشد به محض این که این تصمیم را میگیرید، اطرافیان شما بیش از پیش، توقع انجام همان کارها را از شما خواهند داشت، صبور باشید و بر وسوسه مادری کردن، لااقل در همین دو سه مورد غلبه کنید.
به همسرتان اعتماد کنید
وقتی شما برای مدتی طولانی همه چیز را کنترل کردهاید، اولین چیزی که به همسرتان تحمیل شده، حس ناتوانی است. بعضی از کارهایی را که قبلاً خودتان انجام میدادهاید به او بسپارید، مراقب باشید که وقتی یک مسئولیت را به او دادید، مثل مادرها نپرسید «میتونی انجامش بدی؟ اگه سخته خودم برم دنبالش؛ مراقب باش فلان چیزش رو فراموش نکنیها!» این، همان مادری به سبک جدید است. به او اعتماد کنید و به خودتان یادآوری کنید که او مرد زندگی شماست. نگران نباشید که لباس نازک در زمستان ممکن است سبب سرماخوردگیاش شود، اما مادریهای نابجای شما سبب نابودی اعتماد به نفسش میشود.
به فعالیتهای مورد علاقهتان بپردازید
وقتی سرویس دادنهای ناتمام شما جمع میشود، شما میمانید و کلی وقت اضافه. حالا وقت آن میرسد که کمی به خودتان برسید. اگر قبلاً از راه خدمترسانی به دیگران مورد توجه قرار میگرفتید، بد نیست حالا یک کلاس جدید را تجربه کنید. به باشگاه بروید و ورزش کنید، کتاب بخوانید (به خصوص کتابهایی که شما را در همین زمینه راهنمایی میکند).
مقاومت کردن دیگران، شما را خسته نکند
طبیعی است که همسرتان در مقابل تغییرات شما کمی جبهه بگیرد یا قبول مسئولیت و تغییر رفتارتان برایش سخت باشد، بالاخره مادری کردن مزایایی هم برای مردان دارد، پس احتمال این که مدتی با لباسهای نامرتب سرکار برود یا این که قرارهایش را فراموش کند، وجود دارد، اما بعد از مدتی یاد میگیرد شما را به چشم همسرش ببیند، نه مادرش.
منبع: jamejamonline.ir