نکنه احساس بی کسی داشته باشی!
مشكلات و نابسامانی هاى زیادى امروزه جوامع بشرى را تهدید مىكند. اضطراب و افسردگى از معمولىترین و متداولترین مشكلاتِ جوانان ما مىباشد. براى درمان این نابسامانی ها و اختلالات روانى، روانشناسان از روش هاى مختلفى استفاده مىكنند كه از آن جمله روش هاى مبتنى بر نظریه رفتارگرایى، شناختى، روان تحلیلگرى، معنا درمانى مىباشد. تجربیاتِ مشاورهاى این پژوهشگر با افراد مختلف نشان داده است كه توكل به خداوند متعال نه تنها در دادن جرأت، افزایش اعتماد به نفس و میزان ریسكپذیرى افراد موثر است بلكه در كاهش اضطراب و افسردگى و در درمان بسیارى از وسواس هاى فكرى روشى كارآ مىباشد.
چنان که امام علی علیه السلام می فرمایند:
اعْلَمُوا عِلْماً یَقِیناً أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنْ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ وَ قَوِیَتْ مَكِیدَتُهُ أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّیَ لَهُ فِى الذِّكْرِ الْحَكِیمِ وَ لَمْ یَحُلْ بَیْنَ الْعَبْدِ فِى ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِیلَتِهِ وَ بَیْنَ أَنْ یَبْلُغَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِى الذِّكْرِ الْحَكِیمِ وَ الْعَارِفُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِى مَنْفَعَةٍ وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِیهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِى مَضَرَّةٍ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَیْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى وَ رُبَّ مُبْتَلًى مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى فَزِدْ أَیُّهَا الْمُسْتَنْفِعُ فِى شُكْرِكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ .
و درود خدا بر او، فرمود: به یقین بدانید! خداوند براى بندة خود هر چند با سیاست و سخت كوش و در طرح و نقشه نیرومند باشد، بیش از آنچه كه در علم الهدی وعده فرمود: قرار نخواهد داد، و میان بنده، هر چند ناتوان و كم سیاست باشد، و آنچه در قرآن براى او رقم زده حایلى نخواهد گذاشت، هر كس این حقیقت را بشناسد و به كار گیرد، از همة مردم آسوده تر است و سود بیشترى خواهد برد. و آن كه آن را وا گذارد و در آن كش كند، از همه مردم گرفتار تر و زیانكار تر است، چه بسا نعمت شده اى كه گرفتار عذاب شود و بسا گرفتارى كه در گرفتارى ساخته شده و آزمایش گردد، پس اى كسى كه از این گفتار بهره مند مى شوی، بر شكرگزارى بیفزاى، و از شتاب بى جا دست بردار، و به روزیِ رسیده قناعت كن.
آرى توکل بر خداست که آتشها را به گلستان مبدل مىکند، توکلى همچون توکل ابراهیم که حتى از دست زدن به دامان جبرئیل احساس دورى از خدا مىکند و معتقد استباید آب را از سرچشمه گرفت تا صافتر و زلالتر باشد!
ضرورت توکل به خدا یعنی واگذار نمودن کار خویش به قادر علی الاطلاق و اطمینان به تدبیر او و در نتیجه با اطمینان کامل در پناه خدا زیستن است (و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره) هر کس کار خویش را به خدا واگذارد، خداوند مهمات او را کفایت کند که امر او در همه چیز نافذ است.
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) در جایی دیگر می فرماید تو را در توکل همین بس که روزی خویش را جز از خدا ندانی و فرمود: توکل به خدا آدمی را از هر کس و هر چیز بی نیاز می سازد. پیغمبر(صلی الله علیه و آله) از جبرئیل پرسید حقیقت توکل چیست؟ جبرئیل گفت: علم به این که مخلوق نه بتواند جز به خواست خدا سودی بخشد و نه زیانی رساند و تا خدا نخواهد نه چیزی به تو دهد و نه تو را از دادن چیزی منع تواند کرد و نومیدی عملی از مخلوق و چون بنده بدین مقام رسد، جز به خدا امید نبندد و جز از خدا نترسد و از کسی جز خدا چشم داشتی نداشته باشد. علی ای حال حضرت در این حکمت می خواهند بفرمایند که هر چه انسان تلاش کند به جز آن چه برای او در علم الهی مقدر شده دست نخواهد یافت و این که توانگری مایه سعادت و خوشبختی نبوده و چه بسا افراد منعمی که گرفتار عذاب شده و چه گرفتارانی که به وسیله آن گرفتاری آزمایش شده و آن گرفتاری مایه ساخته شدنش و سعادت او شود.
در حدیث پرمعنایی در داستان ابراهیم(علیه السلام) در تفسیر على بن ابراهیم مىخوانیم: هنگامى که ابراهیم(علیه السلام) را در منجنیق گذاشتند عمویش آزر آمد و یک سیلى محکم به صورت او زد و گفت: از مذهب توحیدیتبازگرد!(ابراهیم اعتنایى به او نکرد) در این هنگام خداوند فرشتگان را به آسمان دنیا فرستاد تا نظارهگر این صحنه باشند، همه موجودات از خدا تقاضاى نجات ابراهیم(علیه السلام) را کردند، از جمله زمین گفت: «پروردگارا! بر پشت من بنده موحدى جز او نیست و هم اکنون در کام آتش فرومىرود، خطاب آمد اگر او مرا بخواند مشکلش را حل مىکنم، جبرئیل در منجنیق به سراغ او آمد و گفت: اى ابراهیم! به من حاجتى دارى تا انجام دهم؟ ابراهیم گفت: «به تو نه! اما به پروردگار عالم آرى!».
در اینجا بود که جبرئیل انگشترى به او داد که این جملهها(که در واقع دستور نجات بود) بر روى آن نوشته شده بود: لا اله الا الله محمد رسول الله، الجات ظهرى الى الله، اسندت امرى الى الله، و فوضت امرى الى الله!(این جملهها که مفهوم واقعیش همان توکل همه جانبه بر خدا بود، کار خود را کرد، و هنگامى که ابراهیم(علیه السلام) به میان آتش پرتاب شد به تعبیر روایت: «اوحى الله الى النار کونى بردا، فاضطربت اسنان ابراهیم من البرد حتى قال: و سلاما على ابراهیم; در این هنگام خداوند به آتش، وحى فرستاد که سرد شو! آتش آن چنان سرد شد که دندان هاى ابراهیم به هم مىخورد، سپس خطاب آمد و سلاما على ابراهیم سرد: و سالم باش براى ابراهیم (در این هنگام آتش به محیطى آرامبخش مبدل گشت) و جبرئیل در کنار ابراهیم قرار گرفت و با او به گفتگو نشست».
نمرود از فراز جایگاه خود چنین گفت: «من اتخذ الها فلیتخذ مثل اله ابراهیم; اگر کسى مىخواهد معبودى براى خود برگزیند همانند معبود ابراهیم(علیه السلام) را انتخاب کند»!
آرى توکل بر خداست که آتشها را به گلستان مبدل مىکند، توکلى همچون توکل ابراهیم که حتى از دست زدن به دامان جبرئیل احساس دورى از خدا مىکند و معتقد استباید آب را از سرچشمه گرفت تا صافتر و زلالتر باشد!
فرآوری: فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
نهج البلاغه
تفسیر على بن ابراهیم، جلد 2
خودباختگى و توکل بر خدا از منظر قران کریم،علیرضا یعقوبی سورکی
سایت اسلام کوئیست