نوآوری در شعر عاشورایی
محمدرضا مهدیزاده، حسین اسرافیلی و جلیل صفربیگی از نوآوری در شعر عاشورایی گفته اند.
دو قاعده برای سرودن شعر عاشورایی
محمدرضا مهدیزاده (شاعر): این موضوع، موضوع بسیار دقیقی است. خود من هم که در شام غریبان سال گذشته نیت کردم مجموعه دوبیتیهای عاشورایی کتاب «سری خونین در آغوش خدا بود» را بسرایم، دیدم چه قدر دشوار است درباره موضوعی که بیش از هزار سال همه دربارهاش شعر گفتهاند به گونهای شعر بگویید که در آن تکرار نباشد.
مثلا اگر کسی بخواهد سریالی درباره اعتیاد بسازد، چون بارها درباره این موضوع سریال ساختهاند، باید کار نویی ارائه کرد تا جذاب باشد. درباره شعر عاشورایی هم اگر نوآوری نباشد کار به تکرار میرسد و جاذبهاش را از دست میدهد. من هم سعی کردهام در کار خود این نوآوری را انجام دهم.
من درباره همه شهدای کربلا شعر گفتهام منتها با یک دید تازهتر. اولا سعی کردم شعرها شعاری و تکراری نباشد و دوم اینکه از زاویه دیگر ببینم.
برای سرودن شعر مذهبی دو قاعده وجود دارد. یکی اینکه باید مضمون اصلی حفظ شود و نمیتوان از تخیل درباره رخدادهای واقعی به بهانه اینکه شعر میگوییم، استفاده کرد و باید به سند و واقعیت وفادار بود. نکته دیگر هم بعد عاطفی و احساسی شعر است که باید از این نظر هم خوب در بیاید و این هم کار را مشکل میکند. به هر حال کار مشکلی است ولی خودشان توفیق میدهند.
عنایت شهدای کربلا باعث گیرایی یک شعر میشود. ما هیچ هستیم. بعضی وقتها شاعران در تکمیل شعرهایشان گیر میکنند و خود این بزرگواران کمک و عنایت میکنند تا شعر سروده شود.
شعر عاشورایی گفتن آداب و ترتیب دارد
حسین اسرافیلی (شاعر) : به نظر من عاشورا یک تابلوی وسیع و بزرگ است که زوایای نامکشوف فراوان دارد و به همین دلیل است که هر چه تاکنون در این سالها شعر عاشورایی گفته شده و میشود، باز هم هنوز در اول راه است.
این تابلوی وسیع مجالی است برای تعمق در آن و بسته به اینکه از چه زاویهای به آن نگاه کرد، میتوان در آن باره شعر سرود. موضوع عاشورا جلوههای گوناگون دارد و هر کس به اندازه ظرفیت خود میتواند درک و بهرهای از ماجرا داشته باشد.
نوآوری در این گونه شعر بستگی به توانایی شاعران دارد که چه قدر از این جلوهها بهره ببرند و از زاویه جدید به موضوع نگاه کنند.
از سوی دیگر نکته مهمی که وجود دارد این است که نباید زنگاری در وجود شاعر باشد و آیینه هر چه که زلالتر باشد بهتر میتواند نور خورشید را انعکاس دهد آینههای زنگ زده نمیتوانند نور خورشید را انعکاس دهند.
نکته مهم دیگر اینکه همان طور که وقتی وارد مرقد اهل بیت علیهم السلام میشوید باید آداب و ترتیب را رعایت کنید و پاکیزه باشید و اذن دخول بخوانید، شعر گفتن برای اهل بیت هم آداب و ترتیب دارد و نمیشود کسی در تمام عمرش شعر عاشقانه خیابانی بگوید بعد یک دفعه شعر عاشورایی بگوید.
در این صورت شعر عاشورایی این افراد هم از جنس همان شعرهای عاشقانه خیابانی، سطحی در میآید. فقط اسم امام حسین را توی شعر قرار دادهاند که اگر اسم حذف شود مثل همان شعرهای دیگرشان است. یعنی آن پاکی ضمیر و شفافیت روح باعث گره خوردگی موضوع با جان مخاطب میشود و شعر را خواندنی و تاثیر گذار میکند.
پیوند انتظار و عاشورا دریچه جدیدی پیش روی شعر عاشورایی است
جلیل صفربیگی( شاعر):ما درباره واقعه عظیم عاشورا با چند مطلب روبرو هستیم که من در ادامه به آنها اشاره میکنم.
نکته مهم و اول این است که ما اجازه دستکاری این واقعه را نداریم و در موضوع روایت جریان عاشورا باید با همان جزییاتی که اتفاق افتاده به ذکر مسائل بپردازیم.
از طرف دیگر بخشی از شعر عاشورایی به مرثیه اختصاص دارد و شاعران در طول هزار سال گذشته در سوگ واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان شعرهایی در قالب مرثیه سرودهاند که مردم از اینها برای مراسم عزا استفاده کردهاند و این اشعار در راستای گریه کردن بر مصائب اهل بیت استفاده شده و اتفاقا آثار گرانسنگی هم هستند.
اما بخش دیگری از شعر عاشورایی مربوط به بخش حماسی این واقعه است که نسبت به مراثی کمتر به آن پرداخته شده است. به هر حال این واقعه حماسی عظیمی هم بود که با دست خالی یک لشکر کوچک به مصاف یک لشکر بزرگ رفت و در نهایت پیروز شد. این جنبه، نگاه خوبی است که دست شاعر را باز میگذارد تا با استفاده از قدرت تخیلش و با استفاده از صنایع لفظی شعر جدیدی بگوید.
یک بخش دیگر هم جنبههای عاطفی عاشورا است. در حادثه عاشورا این قدر وقایع زیادی وجود دارد که میتوان از جنبههای مختلف به آن نگاه کرد و دربارهاش شعر سرود. مثلا در بحث تشنگی کودکان، شهادت کودکان، اسارت زنان و کودکان، وقایع انسانی عاشورا، دست شاعران باز است و میتوانند از تخیلشان استفاده کنند و انصافا آثار ارزشمندی در طی این سالها خلق شده است. گاهی هم این جنبههای عاطفی با رگههای عاشقانه و عشق پاک مثل عشقی که بین پدر و پسر وجود داشته یا بین برادران بوده مثل حضرت عباس و حضرت امام حسین(ع)، بین حضرت زینب و امام حسین(ع) و دیگر ارتباطات و عواطف، دستمایه شاعران قرار گرفته و آثار گرانسنگی خلق شده است.
اما در حوزه شعر معاصر به جنبههای دیگری از شعر عاشورایی پرداخته شده است. یکی از مهمترین جنبهها، آسیب شناسی رفتار مردم معاصر زمان امام حسین(ع) و همین طور مسلمانان در سدههای مختلف از جمله دوره معاصر است. یعنی با این نگاه سراغ موضوع برویم که بخشی از عاشورا را مردم زمان امام حسین(ع) خلق کردند. آنها با کم کاریهایشان و عدم بیداری و عدم همراهی و با خلف وعده و با گول خوردن و سکوت دربرابر ظلمی که بر اهل بیت امام(ع) رفت، بخشی از ماجرای عاشورا هستند. این بخش تقریبا دریچه جدیدی است که بر روی ادبیات عاشورایی گشوده شده و در واقع نقد مردم و نقد دوستان و محبان و نقد جامعه مسلمان در دستور کار شاعران قرار گرفته و به نوعی ادبیات اعتراضی هم در آن شکل گرفته است.
آسیب شناسی رفتار اجتماعی مردم زمان امام حسین(ع) و عصر ما که عصر امام زمان(عج) است و پیوندی که عاشورا با انتظار دارد از دریچههای مهمی است که به روی ادبیات عاشورایی باز شده است. ادبیات عاشورایی تقریبا یک ادبیات شیعی است، میگویم تقریبا، چون شاعران اهل سنت حتی غیر مسلمان هم درباره عاشورا شعر دارند. اما شیعی بودنش از این جهت مهم است که عاشورا با ظهور پیوند خورده و شاعران شیعی به درستی اعتقاد دارند که امام زمان خونخواه امام حسین(ع) است و همین باعث شده پیوند بین عاشورا و انتظار برقرار و باز هم آثار جدیدی خلق شود.
نکته دیگر اینکه قالبهای شعر جدید فارسی هم در سده اخیر به کمک شعر عاشورایی آمدهاند. در شعر نیمایی و شعر سپید اشعار عاشورایی خوبی سروده شده است. مجموعه گنجشگ و جبرئیل مرحوم سیدحسن حسینی یک نمونه خیلی خوب در همین راستا در ادبیات عاشورایی است و همین طور در حوزه شعر کوتاه، قالبهای دوبیتی و رباعی مورد توجه شاعران قرار گرفته که در ادبیات ما سابقه نداشته است.
بخش مهم دیگر در شعر عاشورایی معاصر شعر هیاتی است که خوشبختانه ظرف دو دهه اخیر به آن پرداخته شده و از باب تغذیه مداحان عزیز کارهای خوبی انجام شده و تعداد زیادی شاعر عاشورایی و نوحه سرا تربیت شدهاند و این به غنای نوحههای ما کمک کرده است.
در مجموع میتوانم بگویم رویکردی که به ادبیات عاشورایی در شعر وجود دارد، رویکرد رو به جلویی است.
منبع:
فارس