تبیان، دستیار زندگی
آب نداریم! یعنی منابع آبی رسماً رو به اتمام است. به این راحتی هم اوضاع درست نخواهد شد. به نظر شما اصلاً موضوع به ما ربط دارد یا نه؟!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بحران را باور نداریم!

آب نداریم! یعنی رسماً منابع آبی رو به اتمام است. به این راحتی هم اوضاع درست نخواهد شد! به نظر شما این موضوع چقدر به ما مربوط می‌شود؟

راضیه کتابچی - بخش نظرسنجی تبیان
بحران را باور نداریم!

بعید می‌دانم کسی باشد که این اواخر در مورد بحران کم‌آبی نشنیده باشد. حتی اگر عده‌ای معتقد باشند که این بحران چندان جدی نیست٬ اما باز هم لااقل موضوع به گوش‌شان خورده است! حتماً برای شما هم پیش آمده است که درست در همین اوج کم‌آبی٬ کسی را ببینید که آب را به راحتی اسراف می‌کند٬ مصرانه اتومبیل خود را با آب پرفشار می‌شوید٬ یا شلنگ آب را در کوچه باز می‌گذارد و قصد دارد تمام کوچه را با آب بشوید!

چندی پیش یک نظرسنجی برگزار کردیم که نظر شما را در مورد راهی برای رهایی و عبور از بحران کم آبی بدانیم. در این نظرسنجی خواستیم بدانیم که علت این بی‌تفاوتی نسبت به این موضوع جدی چیست؟ شاید بخشی از مردم باورهای متفاوتی دارند و اصولاً متوجه این بحران نیستند که بخواهند سبک مصرف خود را برای آن تغییر دهند. نتیجه‌ای که از نظرسنجی به دست آمد٬ تا حدودی این موضوع را روشن می‌کند.

شما این‌گونه پاسخ دادید

1. 52٪ معتقدند که باید از طریق رسانه‌ها اطلاع‌رسانی کرد و مردم را به صرفه‌جویی بیشتر ترغیب نمود.

2. 35٪ معتقدند که مسئولین باید مشکل را ریشه‌ای حل کنند و دخیل کردن مردم در این مسئله کار اشتباهی است.

3. ١٢٪ معتقدند که بهترین راه جیره‌بندی آب در مناطق مختلف است.

4. ١٪ معتقدند که کم‌آبی با توجه به فصل گرم طبیعی بوده و با بارندگی در فصول دیگر جبران خواهد شد.

شاید انتظار می‌رفت گزینه اول طرفداران بیشتری داشته باشد! این یعنی تعداد قابل توجهی از نظردهندگان به‌طور کلی دلیلی برای صرفه‌جویی و تغییر سبک مصرفی خود نمی‌بینند؛ که ٣٥ درصد آنها را می‌توان در گزینه دو دید؛ کسانی که معتقدند اصلاً نباید مردم عادی را در این مشکل دخالت داد. چرا باید مسئله به این مهمی که تمام ابعاد زندگی مردم و در آینده فرزندانشان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد٬ تا این اندازه مورد بی‌توجهی و بی‌تفاوتی باشد؟ چرا باز مثل خیلی مسائل دیگر٬ مردم خود را خارج از این مسائل می‌بینند و انگشت اتهام خود را به سمت مسئولین دراز می‌کنند؟ چرا تنها ١٢ درصد رأی‌دهندگان حاضرند به گزینه جیره‌بندی آب فکر کنند و سایر مردم دلیلی نمی‌بینند که سختی جیره‌بندی شدن آب را تحمل کنند؟

می‌توان دو دلیل برای این واکنش مردمی یافت:

روزهایی بود که هنوز قنات منبع اصلی آبیاری زمین ها بود. روزگاری که کشاورز حجم آب قنات را می دید و می دانست چقدر آب هست و نیست. حواسش به آب باقیمانده در قنات بود. اما حالا چند نفر ما واقعاً می دانیم چقدر ذخیره آبی داریم؟

1. مردم -به دلایل مختلف- بحران کم‌آبی را باور نکرده‌اند و یا حداقل معتقدند چندان مشکل جدی نیست و تا حدودی بزرگ‌نمایی شده است.

2. مردم بحران را باور کرده‌اند٬ اما معتقدند وظیفه‌ای در قبال آن ندارند و این یک بحران کشوری است که ناشی از تصمیمات اشتباه مسئولین است٬ در نتیجه دلیلی برای سختی کشیدن وجود ندارد. متأسفانه در هر دو مورد می‌توان نوعی بی‌اعتمادی به مسئولین را برداشت کرد. شاید موضوع آن‌قدر دیر و درست در بحرانی‌ترین اوضاع مطرح شده است که دیگر به راحتی مورد پذیرش واقع نمی‌شود.

تعدادی از شما نیز در بخش نظرات٬ راهکارهایی عملی را برای مقابله با این بحران برشمردید٬ مانند جدا کردن آب آشامیدنی از مصارف دیگر. این راهکاری خوب است و تا کنون بارها به عنوان راهی جدی مطرح شده است٬ اما مشکل اصلی در مرحله‌ای قبل از این هاست. مشکل در باورها و فرهنگ مصرفی است. گمان می‌کنید اگر این راه را نیز مورد نظرسنجی قرار دهیم٬ مخالفت مردمی که دلیلی برای صرفه‌جویی نمی بینند را بر نمی‌انگیزد؟ قطعاً این مسئله نیز مخالفان کمی نخواهد داشت٬ مضاف بر اینکه راهی زود بازده نیست و هزینه و زمان قابل توجهی را صرف خواهد کرد و با توجه به عمق بحران٬ تا آن روز هم‌چنان نیازمند عملی کردن راه‌های دیگر هستیم. دلیلی دیگر که شما برای بحران کم‌آبی بشمردید٬ الگوی مصرفی برخی از کشاورزان است که کاملاً انتقادی جدی و به‌جا است. حجم قابل توجهی از آب‌های زیرزمینی ما صرف آبیاری زمین‌های کشاورزی می‌شود. نکته اینجاست که همین مسئله نیز با رفتار و باورهای کشاورزان ارتباط دارد٬ حتی این‌که چه محصولی با توجه به اوضاع کمی‌آبی کشت کنند نیز مسئله قابل تأملی است. درنتیجه وقتی به آن بخشی از مردم اشاره می‌کنیم که دلیلی برای صرفه‌جویی نمی‌یابند٬ طبعاً منظورمان در هر صنف و جایگاهی است.

یادش بخیر...

شاید اگر خود مسئولین دغدغه‌مندانه به میدان می‌آمدند و بحران را خیلی جدی‌تر از این‌ها مورد بررسی قرار می‌دادند و قدم به قدم برای ما توضیح می‌دادند که تاکنون چه تلاش‌هایی کرده‌اند و سپس از مردم برای همکاری بیشتر کمک می‌خواستند٬ مردم نیز بیشتر خود را در این موضوع سهیم می‌دانستند

روزهایی بود که هنوز قنات منبع اصلی آبیاری زمین‌ها بود. روزگاری که کشاورز حجم آب قنات را می‌دید و می‌دانست چقدر آب هست و نیست. حواسش به آب باقی‌مانده در قنات بود. اما حالا چند نفر ما می‌دانیم واقعاً چقدر ذخیره آب داریم؟ چرا تا امروز نمی‌دانستیم که آب رو به اتمام است؟ چرا درست حالا که تمام منابع زیرزمینی خشک شده‌اند و بحران کم‌آبی سر به فلک گذاشته٬ تازه باید به گوش‌مان برسد؟

ما انگشت اتهام تمام کم‌آبی‌ها را سوی مسئولین امر نمی‌گیریم٬ چراکه می‌دانیم تصمیماتی در دست اتخاذ است و رفتار مصرفی ما نیز مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند. اما واقعاً چقدر برای این فرهنگ‌سازی وقت و هزینه صرف شده است که انتظار می‌رود امروز همه ما به این مشکل واقف باشیم و به محض مطرح شدن به طور کامل آن را بپذیریم؟ چرا تنها برای دو سه هفته در رسانه‌ها به طور جدی به این موضوع پرداخته شد و باز به دست فراموشی سپرده شد؟ چرا باز هم درست وقتی زنگ خطر به صدا در آمد مردم در جریان قرار گرفتند؟ آیا تصمیمی برای اصلاح سیستم آبیاری زمین‌های کشاورزی و حتی در مواردی توقف کشت برخی محصولات که آب زیادی می‌طلبند٬ گرفته شد؟ شاید اگر خود مسئولین دغدغه‌مندانه به میدان می‌آمدند و بحران را خیلی جدی‌تر از این‌ها مورد بررسی قرار می‌دادند و قدم به قدم برای ما توضیح می‌دادند که تاکنون چه تلاش‌هایی کرده‌اند و سپس از مردم برای همکاری بیشتر کمک می‌خواستند٬ مردم نیز بیشتر خود را در این موضوع سهیم می‌دانستند.