تبیان، دستیار زندگی
همه می دانند که برای رسیدن جلوی دوربین چه راه سخت و پر مشقتی پیش رو است. به هر حال اعتبار هر شبکه معتبر به توانمندی مجریانش است. با این حال گویا مدتی است بعضی مجریان راه میان بر را انتخاب کرده اند و همین انتقادهایی را به دنبال داشته . این گزارش را بخوانید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مجری شدن با پارتی؟


همه می دانند که برای رسیدن جلوی دوربین چه راه سخت و پر مشقتی پیش رو است. به هر حال اعتبار هر شبکه معتبر به توانمندی مجریانش است. با این حال گویا مدتی است بعضی مجریان راه میان بر را انتخاب کرده اند و همین انتقادهایی را به دنبال داشته . این گزارش را بخوانید:

مجری شدن با پارتی؟

« امیراقبال شفیع مجری برنامه «ورزش و مردم» شد» ، « محمد گبرلو، فرزند محمود گبرلو به عنوان مترجم زبان انگلیسی در برنامه « هفت » حاضر شد»، «حامد حاجیلو ، پسر محسن حاجیلو مجری برنامه « به روز» شد» و ... خیلی هم خوب . به هر حال در این شغل هم مثل حرفه های دیگر پسر می تواند جای پای پدر بگذارد و مسیر او را طی كند. این را همین چند هفته پیش در گزارش مربوط به تبارشناسی سینمایی گفته بودیم. گفته بودیم كه فلان كارگردان می تواند استعداد پسرش را پرورش دهد و جلوی دوربین بیاورد. سرمایه و اعتبار خودش است و خودش می داند با داشته هایش چه كند. یك نكته اما نباید مغفول بماند : این چرخه سیر طبیعی خود را طی كند. این جا است كه در برابر شنیدن مجری شدن پسر جناب شفیع علامت سوال های بیشماری ایجاد می شود : آیا فرزندان محترم شفیع و گبرلو سیر طبیعی را طی كرده اند تا جلوی دوربین بیایند؟ این مجریان خودشان صاحب اعتبار و وجاهت هستند كه حالا بخواهند جایگزین معرفی كنند؟ تكلیف استعدادهایی كه بدون پشتوانه فامیلی قدم در مسیر مجری شدن گذاشته اند چه می شود؟ این چرخه معیوب آیا به خاطر مدیریت ضعیف تلویزیون نیست؟ چرا مسولان محترم براحتی بر داشته هاشان چوب حراج می زنند و بجای آن عرصه را برای كارنابلدها باز می كنند؟ مگر یكی از فاكتورهای اصلی پویایی شبكه های معتبر دنیا مجریانش نیستند پس چرا این اصل مهم در تلویزیون ما گم شده؟ تلویزیون مجری توانمند ندارد یا نمی خواهد داشته باشد؟

آیا پسر شفیع مراحل اداری را طی کرده؟

پی گیران برنامه «ورزش و مردم» مدتی است با نام و چهره امیر اقبال شفیع آشنا شده اند. او ابتدا در قامت گزارشگر در برنامه حاضر شد و حالا به عنوان مجری كارش را پی می گیرد. سوال از جناب شفیع این است: آیا فرزندتان مراحل طبیعی و اداری تلویزیون را برای مجری شدن طی كرده؟

با وجود نقدهایی كه به اجرای امیر اقبال است ، آیا این همكاری ادامه خواهد داشت؟

دفاع از فرزند

او ضمن دفاع تمام قد از فزرندش برای اجرای «ورزش و مردم» این گونه گفته : « چه ایرادی دارد ، ماشاء‌ الله خوش تیپ و قد بلند است ، کامپیوتر هم که بلد است. روزی کلی از وقتش را در اینترنت می گذراند و همه چیز را می خواند. چه ایرادی دارد؟ آینده برای این هاست!» او البته تز دیگری هم دارد. می گوید حالا که پسرش در شبکه ورزش مدتی کار کرده ، می تواند به ورزش و مردم هم بیاید. می گوید :« اگر من پسرم را به تلویزیون آوردم ، پدر مزدک میرزایی هم کارگردان بود و او هم همین طور وارد تلویزیون شده است!» این حرفی است که امیر اقبال هم درباره حضورش در این برنامه تلویزیونی می زند و می گوید:« چه ایرادی دارد که روی آنتن برنامه ای برود که پدرش تهیه کننده و مجری آن است.»

آیا فرزندان محترم شفیع و گبرلو سیر طبیعی را طی كرده اند تا جلوی دوربین بیایند؟ این مجریان خودشان صاحب اعتبار و وجاهت هستند كه حالا بخواهند جایگزین معرفی كنند؟ تكلیف استعدادهایی كه بدون پشتوانه فامیلی قدم در مسیر مجری شدن گذاشته اند چه می شود؟

اینترنت شرط كافی برای مجری شدن!

گفته های بهرام شفیع نیاز به توضیح اضافه ای ندارد. این كه اگر خوش تیپ و قد بلند باشی و از اینترنت سر دربیاوری می توانی مجری شوی از آن دست توجیهاتی است كه بیشتر شكل شوخی و مطایبه دارد. وگرنه خود شفیع بهتر می داند الان كامپیوتر و اینترنت جزو لوازم ابتدایی و روزمره بچه ها و نوجوان ها شده و سردرآوردن از آن دیگر مزیتی محسوب نمی شود. مجری باید به این ابزار مجهز باشد ولی شرط كافی نیست. این تفكر همانی است كه باعث شده جناب شفیع و برنامه اش سال ها در یك دایره گیر بیفتد.

نقدهای جدی بر اجرای پدر و پسر

پدر و پسر در حالی پشت هم درآمده اند كه برنامه آن ها همواره از سوی منتقدان و كارشناسان با نقدهایی جدی همراه بوده. «ورزش و مردم» كه عنوان قدیمی ترین برنامه ورزشی تلویزیون را یدك می كشد، به خاطر نوع اجرای شفیع و سیاست گذاری خنثای او در مقام تهیه كننده ، عملا به برنامه ای شكست خورده تبدیل شده و نتوانسته در جریانی در عرصه ورزش ایجاد كند. اشتباهات فاحش بهرام شفیع مورد بارز دیگری است كه باعث می شود برنامه اش از سوی مخاطبان جدی انگاشته نشود. همین رویه در پسر او هم مشهود است. یك نمونه را بخوانید:« مجری روی آنتن زنده برنامه برای خداحافظی مهرداد اولادی می گوید: این بازیكن كه در جام جهانی خوش درخشیده بود و حیف بود که خداحافظی کند . او در واقع اولادی را با پولادی اشتباه گرفته ...»

شفیع ، گبرلو و شایسته سالاری

محور اصلی انتقادها خود بهرام شفیع است نه فرزندش. یعنی اگر او مجری ای كاربلد می بود و فرزندش در فرآیندی دموكراتیك روی صندلی اجرا می نشت،‌هیچ نقدی متوجه اش نبود. حالا در مظان اتهام است چون كارنامه قابل دفاعی ندارد. حكایت برای محمود گبرلو هم به شكلی دیگر قابل تسری است. او در حالی از پسرش به عنوان مترجم در برنامه «هفت» استفاده كرده كه شیوه اجرای خودش بارها و بارها مورد انتقاد رسانه های مختلف قرار گرفته است.

اگر در تلویزیون نظارت می بود ...

مساله مجریان در تلویزیون بارها و بارها سوژه شده با این حال گویا اراده ای برای رفع این مشكل وجود ندارد. از یك طرف مجریان با تجربه و كاربلد براحتی كنار گذاشته می شوند و از این سو مجریانی نابلد جای آن ها را می گیرند. بعد از رفتن فریدون جیرانی از «هفت» محمود گبرلو به خاطر نداشتن سابقه اجرا و بدتر از آن عدم تسلط بر حوزه سینما، عملا برنامه را به حاشیه برده. در برنامه «سینما اكران» صبا راد مجری شده آن هم در شرایطی كه اجرای او در «به خانه برمی گردیم» نقدهایی جدی به همراه داشت و حالا با كمترین تجربه برنامه ای سینمایی اجرا می كند. مجریان «ویتامین 3 » هم شرایطی این چنینی ندارند و گویا قرار نیست مشكل بنیادی تلویزیون ما به این زودی حل شود.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منابع: هفت صبح / خبرآنلاین/تماشاگران امروز

مطالب مرتبط:

آقای مجری دقت كنید!

بازیگران پول ساز سیما در سینما