رسانه و افکارعمومی
مهمترین وسیله ارتباط جمعی و تبلیغات که میتواند در بین اقشار جامعه نفوذ کند، رادیو و تلویزیون است.
عصر حاضر را عصر ارتباطات واطلاعات می نامند ، زیرا اطلاعات ابزاری لازم برای تصمیم گیری بجا وبموقع است. و درمیان وسایل ارتباطی، تلویزیون در اثر توانایی اش در ارائه اطلاعات همزمان از طریق مجاری شنیداری دیداری وسیله چشمگیری است و در شکل گیری افکار عمومی نقشی انکار ناپذیر دارد.
امروزه، شناخت میزان تاثیرگذاری برنامه های خبری تلویزیون بر افکار عمومی و شناخت نیاز واقعی مخاطبان و نحوه ارائه خبرها، برای دستاندرکاران این رسانه بسیار ضروری است. به منظور امکان بهرهگیری مفید و موثر از قابلیتهای خبری تلویزیون، برنامهریزی اصولی در ارتباطات خبری کشورهایی که از تعداد رسانههای محدودی برخوردارند، اهمیت مضاعف مییابد. چرا که به سبب محدودیت منابع خبری ملی، امکان رویآوری مخاطب به رسانههای بیگانه فزونی یافته و سازماندهی و هدایت افکار عمومی در جهت منافع ملی، در معرض تهدیدات آشکار رسانههای خبری مقتدر و مسلط جهانی قرار میگیرد. به همین دلیل تلویزیون، برحسب ماهیت خود باید نسبت به بافت جامعه مخاطبان کاملا دارای بینش بوده و قادر باشد سلسله نیازهای تعریف شده و منطقی مخاطبان را با نقشها و وظایف خبری خود پیوند دهد. این تلاش، دستاندرکاران رسانه ای چون تلویزیون را به همخوانی و انطباق با شرایطی میرساند که مخاطب در آن زندگی میکند. در سایه چنین پیوند معقولی است که زمینه جلب اعتماد عمومی برای پیشبرد اهداف پیشبینی شده، فراهم میآید.
در عصر ما هیچ خبری را نمیتوان مخفی کرد
مجید ابهری جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی معتقد است: اطلاعرسانی به مردم یکی از اصلیترین وظایف رسانههای نوشتاری و تصویری است و در این زمینه صداوسیما جایگاه قابل توجهی دارد. از نگاه رفتارشناسی اجتماعی، بزرگنمایی بعضی از اخبار یا کوچکتر جلوه دادن آنها موجب بیاعتمادی اجتماعی به رسانهها میشود و عدم بیان بعضی از اخبار، مردم را به سوی رسانههای بیگانه سوق میدهد.
در عصر ما هیچ خبر و حادثهای را نمیتوان مخفی کرد؛ بنابراین در جهت بالا بردنِ سواد رسانهایِ مردم و برای جلوگیری از گسترش شایعات، باید رسانهها اخبار را در حد و اندازه واقعی و در وقت مناسب به اطلاع مردم برسانند.
با توجه به مشکلات اقتصادی و ضعف اعتماد اجتماعی، انعکاس اخبار منفی، چه در قالب نوشتاری و چه در قالب خبرهای تصویری، باعث ایجاد منفینگری در مردم میشود. سقوط هواپیما، نمایش تصاویر جنگ، خونریزی و کشتار به طور مرتب، باعث آزار روانی مردم میشود و به همین دلیل در جامعه گسست رسانهای ایجاد میشود. گسست رسانهای بیتوجهی مردم به اخبار است. علت اساسیِ بیتوجهیِ مردم به اخبار تکراری بودن، یکنواختی آنها و کثرت اخبار منفی است.
درست است که باید افکار عمومی در جریان حوادث داخلی و بینالمللی قرار گیرند، اما باید بین نشاط و اخبار منفی تعادل منطقی ایجاد شود. هر چه از این اصل فاصله بگیریم، به افسردگی اجتماعی نزدیکتر میشویم. در غیبتِ واقعیتها، شایعات متولد میشوند و رشد میکنند. غلیظ شدن اخبار منفی هم موجب کسالت روحی میشود که برای جلوگیری از آن، باید رفتارشناسان و روانشناسان بر چینش و تدوین اخبار رسانهها نظارت کنند. این به معنای سانسور نیست، بلکه رعایت شرایط روحی مردم در فضای فشارهای اقتصادی، گرانی و تورم است.
درست است که باید افکار عمومی در جریان حوادث داخلی و بینالمللی قرار گیرند، اما باید بین نشاط و اخبار منفی تعادل منطقی ایجاد شود. هر چه از این اصل فاصله بگیریم، به افسردگی اجتماعی نزدیکتر میشویم. در غیبتِ واقعیتها، شایعات متولد میشوند و رشد میکنند
لازم است رفتارشناسان و روانشناسان نظارت کنند و ببینند کدام خبر را باید چه زمانی و به چه صورتی اعلام کنند تا در جامعه رسانهای تعادل روانی وجود داشته باشد. یعنی به اندازهی اخبار منفی، اخبار امیدوارکننده هم وجود داشته باشد. وقتی همه خبرها از بدبختی و کشت و کشتار باشد، فضای منفی و ناهنجاریهای اجتماعی گسترش پیدا میکند.
انعکاس اخبار امیدبخش الویت رسانه ها
اکبر نصراللهی کارشناس رسانه معتقد است: با این همه مشغله و دغدغه های که امروزه مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند راه حلی برای به آرامش رساندن تا حد نسبی مردم نیاز است.
معتقدم به طور کلی رسانهها در راستای افکار امیدبخش مسئولانه تر باید عمل کنند چون در کشور ما ظرفیتهای مختلف و بهانههای مثبت خوبی وجود دارد. مخترعان زیادی داریم که به سمت رشد و توسعه میروند.
انعکاس اخبار و تحولات مثبت و رشد کارشناسان باتجربه در این زمینه تاثیر بسزایی در افکار عمومی خواهد داشت. در واقع مواد خام لازم فراهم است و باید اراده شود.
مقام معظم رهبری صراحتا بر امیدزا بودن فعالیت های رسانه ای تاکید کردند و شاهد این هستیم که با توجه به رویدادهای سیاسی جریان سازی میشود که باید رویکردهای مثبتی هم در این بین داشته باشیم برای مثال اخبار یک اختراع یا ابداع را هم باید منعکس کرد.
خبرنگاران نسبت به اتفاقهای خوب باید جریان سازی کنند و با چینشی مناسب و مصاحبه های متناسب با ظرفیت خبر امیدسازی کنند. خبرنگاران با آگاهی از ارزشها و اهمیت خبر باید آن را به زبان عامه مردم تنظیم کنند. آنچه مهم است اراده جمعی رسانهها است که این مشکلات را حل کند. خبرنگاران باید تلاش کنند در کنار انعکاس اخبار منفی اخبار امیدزا رو بیشتر نشر بدهند.
از آنجا که رسانه ها نقشی به سزا در شکل گیری افکار عمومی دارند، تلویزیون به جهت در دسترس بودن برای همگان می تواند نقش پررنگ تری در جهت دهی افکار عمومی داشته باشد. بنابراین آنچه که از تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی پخش می شود باید موارد ذکر شده را در نظر داشته باشد و در ارائه اخبار خود شرایط و موقعیت مخاطب را در نظر بگیرد تا ذهن مخاطب به درستی هدایت شود.
فرآوری: زهرا فرآورده
بخش ارتباطات تبیان
منابع: ایسنا/ همشهری