تبیان، دستیار زندگی
آیات نشان می دهد که مشت نمونه‏ى خروار است و خداوند گوشه‏هایى از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. و البته نمایش قدرت پروردگار براى ارشاد و هدایت مردم است، نه براى سرگرمى و یا حتّى قدرت‏نمایى.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونگی زنده شدن عزیر نبی!

زمان

این گونه آیات نشان می دهد که مشت نمونه‏ى خروار است و خداوند گوشه‏هایى از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. و البته نمایش قدرت پروردگار براى ارشاد و هدایت مردم است، نه براى سرگرمى و یا حتّى قدرت‏نمایى.


أَوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلى‏ قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (بقره ـ 259)

یا همانند كسى (عُزَیر) كه از كنار یك آبادى عبور كرد، در حالى كه دیوارهاى آن بر روى سقف‏هایش فرو ریخته بود (و مردم آن مرده و استخوان‏هایشان در هر سو پراكنده بود، او با خود) گفت: خداوند چگونه اینها را پس از مرگ زنده مى‏كند؟ پس خداوند او را یك صد سال میراند و سپس زنده كرد (و به او) گفت: چقدر درنگ كردى؟ گفت یك روز، یا قسمتى از یك روز را درنگ كرده‏ام! فرمود: (نه) بلكه یكصد سال درنگ كرده‏اى، به غذا و نوشیدنى خود (كه همراه داشتى) نگاه كن (كه با گذشت سال ها) تغییر نیافته است. و به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه متلاشى شده است، این ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوییم) و (هم) تو را نشانه (رستاخیز) و حجتى براى مردم قرار مى‏دهیم.

(اكنون) به استخوان‏ها (ى مَركب خود) بنگر كه چگونه آنها را بهم پیوند مى‏دهیم و بر آن گوشت مى‏پوشانیم. پس هنگامى كه (این حقایق براى آن مرد خدا) آشكار شد، گفت: (اكنون با تمام وجود) مى‏دانم كه خداوند بر هركارى قادر و تواناست.

این آیه كه به صورت عطف بر آیه گذشته ذكر شده است، سرگذشت دیگرى از یكى از انبیاء پیشین را بیان مى‏كند، كه مشتمل بر شواهد زنده‏اى بر مسائل معاد است و عطف این دو آیه به یكدیگر ممكن است از این نظر باشد كه در آیه قبل سخن پیرامون توحید و شناسایى خدا بود و در این آیه و آیه بعد از آن (آیه 260) سخن درباره معاد و زندگى بعد از مرگ است.

این احتمال نیز از سوى بعضى از مفسران داده شده است كه در ذیل آیة الكرسى سخن از هدایت الهى مى‏گوید سپس در آیاتى كه بعد از آن آمده به یكى از طرق هدایت كه بیان دلائل عقلى است اشاره مى‏كند (داستان ابراهیم و نمرود) و در آیه مورد بحث و آیه آینده، از دلایل حسى استفاده شده است كه مسأله را در جنبه‏هاى شهودى مطرح مى‏كند. (تفسیر المیزان، ذیل آیه مورد بحث)

در واقع نمونه‏ى دوّم خروج از ظلمات به نور، در این آیه است كه پیرامون معاد گفتگو مى‏شود و هدایت از طریق نمایش و به صورت محسوس و عملى صورت مى‏گیرد.

با اراده الهى استخوان محكم، متلاشى مى‏شود، ولى غذایى كه زود فاسد مى‏شود، صد سال سالم باقى مى‏ماند. «لَمْ یَتَسَنَّهْ»

شرح مختصر داستان:

آیه اشاره به سرگذشت كسى مى‏كند كه در اثناى سفر خود در حالى كه بر مركبى سوار بود و مقدارى آشامیدنى و خوراكى همراه داشت، از كنار یك آبادى گذشت كه به شكل وحشتناكى در هم ریخته و ویران شده بود و اجساد و استخوان هاى پوسیده ساكنان آن به چشم مى‏خورد. هنگامى كه این منظره وحشت ‏زا را دید گفت چگونه خداوند این مردگان را زنده مى‏كند؟

البته این سخن از روى انكار و تردید نبود، بلكه از روى تعجب بود زیرا همانطور که قبلاً هم ذکر کردیم قرائن موجود در آیه نشان مى‏دهد كه او یكى از پیامبران بوده كه در ذیل آیه‏ مى‏خوانیم خداوند با او سخن گفته است و روایات نیز این حقیقت را تأیید مى‏كند.

در این هنگام خداوند جان او را گرفت و یكصد سال بعد او را زنده كرد و از او سۆال نمود چقدر در این بیابان بوده‏اى؟ او كه خیال مى‏كرد مقدار كمى بیشتر در آنجا درنگ نكرده، فوراً در جواب عرض كرد: یك روز یا كمتر! به او خطاب شد كه یكصد سال در اینجا بوده‏اى، اكنون به غذا و آشامیدنى خود نظرى بیفكن و ببین چگونه در طول این مدت به فرمان خداوند هیچ گونه تغییرى در آن پیدا نشده است؟!!

ولى براى اینكه بدانى یكصد سال از مرگ تو گذشته است، نگاهى به مركب سوارى خود كن و ببین از هم متلاشى و پراكنده شده و مشمول قوانین عادى طبیعت گشته و مرگ، آن را از هم متفرق ساخته است. سپس نگاه كن و ببین چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع‏آورى كرده و زنده مى‏كنیم.

او هنگامى كه این منظره را دید گفت: مى‏دانم كه خداوند بر هر چیزى توانا است یعنى هم اكنون آرامش خاطر یافتم و مسأله رستاخیز مردگان در نظر من شكل حسى به خود گرفت.

درباره اینكه او كدام یك از پیامبران بوده، احتمالات گوناگونى داده شده است؛

بعضى او را "ارمیا" و بعضى"خضر" دانسته‏اند ولى مشهور و معروف این است كه "عزیر" بوده است و در حدیثى از امام صادق علیه السلام نیز این موضوع تأیید شده است. (مجمع البیان، جلد 1 و 2 صفحه 370)

همچنین درباره اینكه این آبادى كجا بوده است؛ بعضى آن را بیت المقدس دانسته‏اند كه بر اثر حملات "بخت ‏نصر" ویران و در هم كوبیده شد اما طبق تفسیر نمونه، این احتمال بعید به نظر مى‏رسد.

مشت نمونه‏ى خروار است. خداوند گوشه‏هایى از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»

پیام‏های این آیه:

1ـ به تمدن‏هاى ویران شده گذشته، باید به دیده عبرت نگریست و درس هاى تازه گرفت. «مَرَّ عَلى‏ قَرْیَةٍ»

2ـ هر چند مى‏دانید، امّا باز هم علم خود را با تجربه و پرسیدن بالا ببرید. «أَنَّى یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ»

3ـ صد سال مردن، براى یك نكته فهمیدن بجاست. «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ»

4ـ گذشت زمان طولانى، خللى در قدرت خداوند وارد نمى‏آورد. «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»

رجعت و زنده شدن مردگان در همین دنیا و قبل از قیامت قابل قبول است. «فَأَماتَهُ»، «بَعَثَهُ»

6ـ نمایش، از بهترین راه هاى بیان معارف دینى است. «فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ»، «وَ انْظُرْ إِلى‏»، «وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ»

7ـ با اراده الهى استخوان محكم، متلاشى مى‏شود، ولى غذایى كه زود فاسد مى‏شود، صد سال سالم باقى مى‏ماند. «لَمْ یَتَسَنَّهْ»

8ـ نمایش قدرت پروردگار براى ارشاد و هدایت مردم است، نه براى سرگرمى و یا حتّى قدرت‏نمایى. «وَ لِنَجْعَلَكَ آیَةً لِلنَّاسِ»

9ـ خداوند صحنه‏اى از قیامت را در دنیا آورده است. «فَأَماتَهُ»، «ثُمَّ بَعَثَهُ»، «وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَیْفَ نُنْشِزُها»

10ـ معاد، جسمانى است. زیرا اگر معاد روحانى بود، سخن از استخوان به میان نمى‏آمد. «وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ»

11ـ مشت نمونه‏ى خروار است. خداوند گوشه‏هایى از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

مجمع البیان، جلد 1 و 2

تفسیر نور ج 1

تفسیر نمونه ج 2

مطالب مرتبط:

مردگان چگونه زنده می شوند؟!

رجعت نوعی زنده کردن مردگان است

چه کسانی از قبر برانگیخته می شوند؟