تبیان، دستیار زندگی
مهدی فخیم زاده پس از 10 سال با فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در مقام بازیگر به سینما بازگشته. او در گفت و گویی از این تصمیم گفته و روایت جالبی از بازی در سریال «مختارنامه» بیان کرده است که بخش های از آن را می خوانید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فخیم‌زاده رقیب میرباقری نیست


مهدی فخیم‌زاده پس از 10 سال با فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در مقام بازیگر به سینما بازگشته. او در گفت و گویی از این تصمیم گفته و روایت جالبی از بازی در سریال «مختارنامه» بیان کرده است که بخش هایی از آن را می خوانید:

آذر شهدخت پرویز و دیگران

چنین به نظر می‌آمد که در ساخت آثار تاریخی - مذهبی، شما و ‌آقای میرباقری با یکدیگر رقیب هستید ولی در مختارنامه بازی کردید.

خیر! اصلا این تفسیر درست نیست. من و آقای میرباقری خیلی با هم دوست هستیم و اتفاقا هر دو هم کارهای تاریخی انجام می‌دادیم. من هم «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» را کار کرده بودم. شاید دیگران احساس کنند ما با هم رقیب هستیم در حالی که اصلا اینطور نیست. ما رابطه بسیار دوستانه و صمیمانه‌ای با هم داشتیم و داریم. حجت‌الاسلام «رسول جعفریان» در آثار تاریخی من و آثار آقای میرباقری، به عنوان مشاور حضور داشتند که تاریخدان بسیار برجسته‌ای هم هستند و تألیفات متعددی دارند. آقای جعفریان از من و میرباقری و بحرانی دعوت کرده بود به حوزه علمیه قم برویم و با طلاب مدرسه درباره آثار تاریخی - مذهبی صحبت کنیم. در پایان جلسه، آقای میرباقری از من برای حضور در سریال «مختارنامه» دعوت کرد ولی من گفتم قصد تولید سریالی را دارم و درگیر هستم. راستش پیشنهاد آقای میرباقری را جدی نگرفتم و حتی به شوخی به او گفتم چرا از بین پیغمبران، جرجیس را انتخاب کرده‌ای؟! اتفاقا همان موقع قصد داشتم «حس سوم» را تولید کنم که خودم هم قرار بود در آن نقش اصلی را بازی کنم. میرباقری هم گفت من فعلا باید برای کاری به شاهرود بروم اما بزودی با تو تماس می‌گیرم. من هم فکر کردم این پیشنهاد صرفا نوعی تعارف یا شوخی بوده تا اینکه چند وقت بعد دستیارش از من خواست بیایم سر صحنه! خلاصه رفتم و لوکیشن‌هایی که در احمدآباد مستوفی برای این سریال آماده کرده بودند را نشانم دادند و...

خودتان هم به حضور در چنین آثاری علاقه‌مند هستید، اینطور نیست؟

بیشتر به خاطر خود آقای میرباقری و علاقه‌ای که به ایشان داشتم قبول کردم، همانطور که بازی در «آذر، شهدخت...» را به خاطر بهروز افخمی قبول کردم. به هرترتیب بازی در «مختارنامه» باعث شد این توبه 17 ساله من شکسته شود البته در طول دوران ساخت «مختارنامه» بود که من مجموعه‌های «حس سوم»، «بیصدا فریاد کن» و «ساختمان 85» را ساختم ولی به تناوب بر سر فیلمبرداری مختار هم حاضر می‌شدم. این سریال مجموعا 8 سال طول کشید که البته کار من در آن 5 سال طول کشید.من از خانواده مذهبی هستم، خودم هم یک مذهبی سنتی هستم ولی اینکه کسوت مذهبی داشته باشم نه! بعد از «ولایت عشق» هم دیگر به دنبال کارهای تاریخی- مذهبی نرفتم.

غیر از بازی در سریال «مختارنامه»؟

بله! قبل از اینکه آقای بحرانی تولید فیلم «امام حسین (ع)» را شروع کند آقای رضا بالا - مدیر بخش فرهنگی سیمافیلم - به من پیشنهاد این فیلم را داده بود که قبول نکردم. خیلی از فیلم‌های مذهبی دیگر هم پیشنهاد شد که نپذیرفتم.

من و آقای میرباقری خیلی با هم دوست هستیم و اتفاقا هر دو هم کارهای تاریخی انجام می‌دادیم. من هم «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» را کار کرده بودم. شاید دیگران احساس کنند ما با هم رقیب هستیم در حالی که اصلا اینطور نیست. ما رابطه بسیار دوستانه و صمیمانه‌ای با هم داشتیم و داریم.

پس چرا از میان همه آنها، فیلمی درباره امام حسن(ع) و امام رضا(ع) ساختید؟

امام حسن(ع) که اصلا کار من نبود. شخص دیگری این کار را در سیمافیلم شروع کرده بود و 6 ماه هم فیلمبرداری کرده بودند و همان زمان، من قرار بود برای سیما فیلم کاری از جنس «همسر» انجام بدهم به نام «کلاه گیس». آقای موسوی، تهیه‌کننده سریال امام حسن(ع) بود و من از طریق ایشان شنیدم که مشکلاتی در تهیه آن به وجود آمده است. یک روز آقای حیدریان که مدیرعامل سیمافیلم بودند از من خواستند این سریال را تمام کنم. من هم چون خیلی به آقای حیدریان احترام می‌گذاشتم در ابتدا پذیرفتم ولی وقتی سر صحنه رفتم و دکورها و... را دیدم گفتم نمی‌توانم. آقای حیدریان هم گفتند از ابتدا شروع کن. وقتی که سناریو را خواندم گفتم با این سناریو هم نمی‌توانم کار کنم. گفت پس بنویس! به هرحال وارد این کار شدم. آن موقع فکر می‌کردم یک سریال مناسبتی محدود است. بعد از تمام شدن «تنهاترین سردار»، سریال «ولایت عشق» پیش آمد و من قبول نکردم... «ولایت عشق» اولین سریالی بود که در آن، صدا سر صحنه گرفته می‌شد و خود حضور فیزیکی امام و حرف زدن ایشان؛ همه جدید و تازه بودند. واقعا خطرناک بود. ما برای اولین بار صدا و فیزیک امام(ع) را پخش کردیم.

شما آدم سیاسی نیستید ولی از یک خانواده سیاسی هستید. شنیده‌ام برادرتان با نواب صفوی قبل از انقلاب همکاری‌هایی داشته است.

بله! مادرم زن مذهبی بود. برادر بزرگ‌ترم سیاسی بود و در ابتدا وارد گروه نواب صفوی و خلیل طهماسبی و عبدخدایی شد. بعد از مدتی از آنها برید و توده‌ای شد! بعد وارد ارتش شد و به جرم توده‌ای بودن 6 سال در زندان قزل‌قلعه بود. من خیلی کوچک بودم که همراه مادرم به ملاقات او می‌رفتیم. وقتی از زندان بیرون آمد سیاست را رها کرد و در بانک مشغول به کار شد ولی به خاطر شکنجه‌هایی که متحمل شده بود در سال 63 فوت کرد. برادرم بیشتر از آنکه سیاسی باشد به نوعی تمایل به قدرت داشت! چون به هرحال از نواب صفوی تا حزب توده خیلی تفاوت وجود دارد.

آذر شهدخت پرویز و دیگران

«تشریفات» را براساس درک اتفاقات آن دوران ساختید؟

به هرحال شناخت سیاسی محدودی به دست آورده بودم. حتی بعد از «تشریفات»، فیلم «تاواریش» را ساختم که بسیار نزدیک‌تر به این مسائل بود.

در واقع شما 2 فیلم درباره گروه‌های چپ قبل از انقلاب ساخته‌اید.

در بیوگرافی خودم در کتاب من و سینما از برادرم محسن یکی دو بار بیشتر اسم نبرده‌ام چون اندیشه او چندان در زندگی من موثر نبود. درباره اصغر آقا (برادر دیگرم) خیلی صحبت کرده‌ام چون او در شکل‌گیری شخصیت من خیلی موثرتر بود. یادم هست وقتی بچه بودم برادرم محسن به من یاد داده بود عکس استالین را بکشم بنابراین وقتی استالین مُرد ناخودآگاه برای من مساله شد و وقتی رفتم روسیه، دنبال نشانه‌هایی از وقایع مربوط به استالین بودم. به هرحال حضور محسن در زندگی من با کتاب‌هایی که می‌خواند و افکاری که در سر داشت سبب شد با شکل سنتی چپ قبل از انقلاب آشنا شوم. در واقع یک تأثیر ناخودآگاه بود.

حضور شما در فیلم «آذر، شهدخت...» چطور اتفاق افتاد؟

من و بهروز افخمی در جشنواره فیلم فجر سال 91 هر دو داور بودیم که در آنجا از من پرسید: مشغول چه کاری هستی؟ گفتم: قرار است کاری را برای شبکه نمایش خانگی انجام دهم. البته من و بهروز همیشه رابطه خوبی داشته‌ایم. من به فیلم‌های او علاقه زیادی دارم. مثل «عروس»، «شوکران»، «کوچک جنگلی» و... به هرحال پس از مدتی تماس گرفت و گفت: حاضری در فیلم من بازی کنی؟ گفتم: اگر نقشی باشد که با شخصیت من جور باشد بعد از خواندن فیلمنامه قبول می‌کنم. بعد هم فیلمنامه را خواندم و حضور در این نقش را پذیرفتم.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: وطن امروز(با تلخیص)