تبیان، دستیار زندگی
من استرس دارم چون فکر می کنم دنیا خیلی شلوغ و پلوغ است و کسی به کسی نیست و من اگر مراقب خودم نباشم کلاهم پس معرکه است و چون نیرو و قدرتی ندارم و احساس ضعف زیادی دارم، از درون می لرزم و حس بیچارگی و ترس و... بر من غالب می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : راحله یونسی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه استرس را از بین ببرم؟


من استرس دارم چون فکر می کنم دنیا خیلی شلوغ و پلوغ است و کسی به کسی نیست و من اگر مراقب خودم نباشم کلاهم پس معرکه است و چون نیرو و قدرتی ندارم و احساس ضعف زیادی دارم، از درون می لرزم و حس بیچارگی و ترس و... بر من غالب می شود.

اصلاً استرس یعنی چه؟ آیا همان خوف و ترس است؟ همان چیزی که در مقاله «دل خوش سیری چند؟» در موردش صحبت کردیم. اصولاً چه افرادی استرس می گیرند؟

استرس

انسان زمانی که استرس می گیرد در واقع برای خودش تکیه گاهی نمی بیند. گاهی احساس می کند معلق بین زمین و آسمان، دنبال چیزی است که محکم باشد و احساس می کند ته دلش خالی است. خیالش راحت نیست. اطمینان ندارد و شاید بشود گفت استرس از ایمان ضعیف است.

ایمان یعنی امنیتی که بواسطه اعتقاد مۆمن نصیب او می شود.

اگر ایمان و باور داشته باشی که در دنیایی زندگی می کنی که سلطانی بر آن حاکم است و آن سلطان خالق اهالی آن دنیاست و اول عاشق مخلوقاتش بوده بعد آنها را خلق کرده، از ته دل مطمئن  می شوی که عاشق تحت هر شرایطی معشوقش رو حمایت می کند. معشوق نمی ترسد و می داند همه جا عاشقش مراقب و محافظش هست.

من استرس دارم چون فکر می کنم دنیا خیلی شلوغ و پلوغ است و کسی به کسی نیست و من اگر مراقب خودم نباشم کلاهم پس معرکه است و چون نیرو و قدرتی ندارم و احساس ضعف زیادی دارم، از درون می لرزم و حس بیچارگی و ترس و... بر من غالب می شود. مجموع تمام این حس ها را «استرس» نامگذاری می کنم.

نکته اینجاست که چون تنها به اسم، شیعه و مسلمانم، در جواب اینکه «نترس به خدا توکل کن!» می گویم: «من که توکلم بخداست ولی...». توکل  با لرزش دل و ترس، سازگار نیست. اگر اضطراب داری یعنی توکل نداری. اگر برای خودت حامی حس نمی کنی یعنی توکل نداری.

ماه مبارک آرامش در تو ایجاد می کند. تو را کمی از تلاطم دروغین دنیا دور می کند. ته دلت گرمای خشنودی صاحب عالم از خودت را حس می کنی

شنیده ای که می گویند «با خدا باش پادشاهی کن»؟ «با خدا باش» زیرا «خدا همیشه با توست» چه حضورش را حس کنی چه حس نکنی؛ ولی از این سو، آرامش زمانی بر تو حاکم می شود که تو خدا را همراهت ببینی. به گفته امیرالمۆمنین (ع): «من هیچ ندیدم مگر اینکه با هر چیز و قبل و بعد هر چیز را خدا دیدم».

او امیر و امام مۆمنین بود. من که مأموم اویم اگر این باور را داشته باشم، من نیز مۆمن می شوم. پس مۆمن واقعی و کامل اضطراب و استرس ندارد. درجه اضطراب و استرس نشان دهنده درجه ایمان فرد است. پس به خودت نگاه کن ببین چقدر اضطراب و استرس داری؟  بدان همان قدر اطمینان و ایمانت به خدا ضعیف و کم است.

«یقین» کیمیایی است که حتی پیامبران الهی هم به دنبال آن هستند (وقتی حضرت ابراهیم از خدا می خواهد که چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشون بدهد و پروردگار می فرماید مگر ایمان نداری؟ و ایشان پاسخ می دهند: آری ولکن لیطمئن قلبی).

استرس

این اطمینان اصل مهمی است که ایمان به غیب آن را بوجود می آورد. ایمان و باور قلبی نشانه دارد و آن اطمینان و آرامش است. گنجی که جهنم سختی های دنیا را برایت بهشت می کند.

تفکر پیرامون اعتقاد ها و دانسته ها و قناعت به داشته ها و شکر نعمت ها، و تداوم در این امر به تو آرامش و شعف می دهد. آن وقت است که لبخند روی لبت می درخشد. در روایت داریم که مۆمن همیشه متبسم است؛ این امکان ندارد مگر ایمان در وجود مۆمن ثمر داده باشد و ریشه دوانیده باشد.

ماه مبارک آرامش در تو ایجاد می کند. تو را کمی از تلاطم دروغین دنیا دور می کند. ته دلت گرمای خشنودی صاحب عالم از خودت را حس می کنی. وقتی از ارتباط خودت با آن کسی که همه چیز از او و با او و به خواست اوست مطمئن می شوی، گم شدن استرس و تسلط اطمینان بر درونت را با تمام وجود حس می کنی.

به امید روزی که در عالم ایمان و اطمینان جای اضطراب و استرس را بگیرد.

 راحله یونسی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

من هیچی ندارم، هیچی!

عجیب ترین مهمونی دنیا!

اگر حالت خوب نیست، کلیک کن

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.