تبیان، دستیار زندگی
77 ه. ش تا 1113 ه. ش مکتب تبریز (877 تا 964 ه. ش ) "صفویان" وارثان میراث هنر درخشان دربار تیموریان درهرات بودند که بعد از امیر تیمور، شاهرخ تیموری و پسرش بایسقر، آنها را در شمار حامیان هنر و کتاب دوستان به شمار می ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صفویان 877 ه. ش تا 1113 ه. ش

مکتب تبریز (877 تا 964 ه. ش )

"صفویان" وارثان میراث هنر درخشان دربار تیموریان درهرات بودند که بعد از امیر تیمور، شاهرخ تیموری و پسرش بایسقر، آنها را در شمار حامیان هنر و کتاب دوستان به شمار می آورند. برخی از زیباترین و نفیس ترین کتاب های مینیاتور ایران در زمان حیات آن ها تدوین و مصور گردید.

سلطان حسین بایقرا که آخرین شاه سلسله ی تیموریان بود به همراه  وزیر با تدبیرش امیرعلیشیر نوایی حامی مکتب هرات بودند و "بهزاد" نماینده ی برجسته ی این مکتب به شمار می رفت. پس از مرگ سلطان حسین، ازبکان، خراسان را تسخیر کردند و حدود سه سال در هرات حکم راندند. در سال 878 ه. ش شاه اسماعیل اول سپاه ازبکان را در جنگ مَرو نابود کرد و خراسان را تحت قیمومیت خود درآورد و هرات را به عنوان مهمترین شهر بعد از تبریز قرار داد و اولین جانشین خود را حاکم این شهر کرد. بدین ترتیب شاه اسماعیل میراث هنری هرات را تصرف کرد و اولین اقدام او، به همراه بردن  نقاش بزرگ – بهزاد - به تبریز بود. بهزاد سرپرستی گروهی از هنرمندان را که قبلاً از هرات گریخته بودند، به عهده گرفت و مکتب تبریز را در نقاشی ایران پایه گذاری کرد. شاه اسماعیل برای بهزاد احترام خاصی قائل بود. به طوری که در جنگ چالدران با عثمانی (892 ه. ش ) چنان نگران سلامتی بهزاد بود که دستور داد این نقاش بزرگ و نیز خوشنویس معروف، شاه محمود نیشابوری را در غاری امن پنهان کردند.

از مهمترین کارهای بهزاد، سعی او در رها ساختن نقاشی ایران از مکتب تیموری بود. وی قوانین و سخت گیریهای خطاطی را در نقاشی، نادیده گرفت و بر مبنای به کارگیری ظرایف حسی خود تقسیم بندی فضا و طراحی را ترتیب داد. او گاهی نقاشی هایش را در دو صفحه ادامه می داد. در مورد به کار گیری رنگها نیز استعداد و تنوع زیادی از خود نشان داد.

در کارهای بهزاد انسان ها از آزادی حرکت بیشتری برخوردار هستند. چهره ها از لحاظ روانشناسی دارای شخصیت ویژه و خاص خود می باشند. این ویژگی فنی در کار نقاشی توسط شاگردان بهزاد ادامه پیدا کرد.

یکی از مشکلاتی که در مورد آثار بهزاد وجود دارد، امضاء های زیادی است که زیر بسیاری از مینیاتورها آمده است. عده ای این قبیل آثار را معمولاً به بهزاد منسوب می دانند.اما بیشتر این امضاء ها را هنرمندان هم دوره ی بهزاد بر آثار هنری خود رقم زده اند. تعدادی از این آثار به نظر می رسد که واقعاً توسط استاد ترسیم شده است. بسیاری از این آثار را هنرمندی به نام "عمل العبد بهزاد" امضاء کرده است و در بعضی دیگر از آثار، استاد نام خود را بسیار کم رنگ در گوشه ای از اثر گنجانده است.

بهزاد، شاگردان زیادی  را تربیت کرده است که معروفترین آن ها قاسم علی، آقا میرک، مظفر علی، سلطان محمد، میرزا علی، صادق و میرمصور است.

کارگاه نقاشی شاه طهماسب (930 تا 964 ه. ش )

شاه اسماعیل به خاطر وقوع جنگهای زیاد در طول حکومتش نتوانست همچون فرزندش، شاه طهماسب به هنر توجه داشته باشد. در مدت پنجاه و سه سالی که شاه طهماسب فرمانروایی کرد، فنون مختلفی را که برای تهیه نسخه های خطی کتابهای نفیس به کار گرفته می شد، به درجه ی نهایت رسانید.

پیشرفت هنر ایران در این دوره به دلیل حمایت شاه از هنر و هنرمند بود و علاوه بر آن شاه طهماسب خود  به هنر نقاشی علاقه داشت. او نقاشی را از سلطان محمد فرا گرفته بود و در تذهیب سرلوح نیز مهارت زیادی از خود نشان می داد. شاه طهماسب حامی خوش قریحه و سختگیری بود که کار هنرمندان کارگاه را مستقیماً زیر نظر داشت. یکی از مهمترین آثار این کارگاه،شاهنامه ی شاه طهماسب است که به وسیله ی سلطان محمد، آقا میرک، مولانا مظفر علی، میر مصور و میر سید علی، مصور شده است.

علاوه بر هنرمندان مذکور، هنرمندان دیگری نیز در مکتب تبریز کار کرده اند که می توان، سیاوش جرجانی، صادق، شاه قلی نقاش، ولی جان تبریزی، معین الدین، مولانا شیخ محمدی شیرازی، کمال تبریزی و محمدی مصور را نام برد.

جلال الدین حسینی معروف به آقا میرک از شاگردان مسلـَم بهزاد بود. وی از سادات اصفهان بود که به همراه میرمصور به دربار شاه طهماسب راه یافته بودند. از این استاد، آثار مهمی برجای مانده که مهمترین آثار او در نسخه ی خطی نظامی و شاهنامه ی طهماسب بر جای مانده است. این استاد شاگردان زیادی را تربیت کرده است. از جمله ی آنها میرزا علی، استاد حسین طوطی و شاه قلی نقاش می باشند.

مولانا مظفرعلی (شاه مظفر) از دیگر هنرمندان این دوره است که نقاشی را ابتدا در محضر استاد بهزاد فراگرفت. از ویژگیهای کار این استاد استفاده ی زیاد از رنگ طلایی در آثارش بود. وی ابتدا در دربار شاه طهماسب کار می کرد و زمانی که پایتخت صفویان به قزوین برده شد، او نیز به آنجا مهاجرت کرد و اواخر عمرش را در دربار شاه عباس گذراند. نقاشی های قصر شاهی و تالار چهل ستون قزوین از آثار این هنرمند است.

یکی از معرفترین شاگردان بهزاد، سلطان محمد بود. وی در اواخر سلطنت سلطان حسین بایقرا و سپس شاه اسماعیل و شاه طهماسب در قید حیات بوده است. سلطان محمد در ابتدا از کارهای خود و همشاگردی هایش مجموعه هایی به نام «مُرقع» تهیه می کرد. او در تبریز مدتی مدیریت کارگاه نقاشی شاه طهماسب را بر عهده داشت. سلطان محمد علاوه بر تسلط بر نقاشی، یک مُنبت کار، طراح نقشه های قالیچه و پارچه های ابریشمی و همچنین صحاف بود. در هنر تذهیب نیز سلطان محمد، رقیب نداشت و مدتی هم سرپرست تذهیب کاران کارگاه شاه طهماسب بود. سلطان محمد هم چنین با علوم دیگر نیز آشنایی داشت. روایت است که برای کتابخانه ی امیرعلیشیر نوایی ساعتی بزرگ به سبک ساعتهای امروز ساخته بود. ولی عمر او برای تکمیل این فکر کفایت نکرد و در سال 933 ه. ش بدرود حیات گفت.

سیاوش جرجانی هم یکی دیگر از هنرمندان دربار شاه طهماسب است. او مدت طولانی را در دربار شاه طهماسب گذراند. پس از درگذشت شاه به قزوین رفت و در کتابخانه ی شاه اسماعیل دوم مشغول بکار شد. وی اواخر عمرش را در اصفهان در دربار شاه عباس گذراند.