جلسات نقد یا سوهان روح نویسنده؟!
فصل تابستان،فصل اوج برگزاری نشست های ادبی درحوزه كودك و نوجوان است.ازدیدگاه حرفه ای می توان برگزاری چنین جلساتی را به فال نیگ گرفت اما منتقدان و دست اندركاران این حوزه همواره نگرانی خود از بی راهه رفتن نشستهایی از این دست واظهارنظرهای بدون پشتوانه علمی راابراز كرده اند. بر همین دلیل سراغ چند نویسنده و منتقد رفتیم تا نظراتشان را در مورد خوب و بدهای این مقوله جویا شویم.
جلسات باید از اظهار نظرهای احساسی و سلیقه ای دور باشد
جمشید جهانشاهی گفت: امروزه با توجه به گستردگی ارتباطات در سطح فرامرزی، طلب میکند تا با توجه به مباحث به روز و خواستهها و خاستگاههای دنیای مدرن، این جلسات در جاهای گوناگون و با حضور استادان و پیشکسوتان آثار داستانی، به شکلهای مختلف برپا شود، چرا که ایدههای داستانی و خلاق نویسندگان نوپای امروز یا آثار نوشته شده آنها میتواند در چنین جلساتی مورد نقد و بررسی و از دیدگاههای مختلف، مثل مباحث تکنیکی و مفهومی، مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو، لازم است آنچه قرار است به عنوان یک اثر داستانی مورد مطالعه در مقابل مخاطبان مختلف اجتماعی بررسی شود، اثری ارزشمند و از همه لحاظ قابل تامل باشد.
این نویسنده افزود: این گونه جلسات باید به دور از اظهارنظرهای فرمایشی، سلیقهای یا احساسی باشد و نقد مفهومی و ساختاری یک اثر، با توجه به عناصر بینشی و تکنیکی صاحبنظران، مورد بررسی قرار گیرد.
لزوم قدرت تحلیل و شناخت همه جانبه ادبی
فاطمه مشهدی رستم، نویسنده و منتقد حوزه كودك و نوجوان نیز در این باره گفت: نقد، قدرت تحلیل میخواهد و شناخت همه جانبه ادبی و درک و نشانهشناسی و معناگرایی و مفهومشناسی و ... ، نقد نگاه ساده و آشکار میخواهد نه استفاده از کلمههای پیچیدهای که فقط اهدافشان به منظور اظهارفضل بیهوده صورت میپذیرد. رسالت نقد، گذر از کالبد اثر و رسیدن به روح و روان یك كتاب است. نقد جراحی و گشودن بدنه و دری است که نویسنده و مخاطب را از یك لا، تا هزار لاهای داستان میبرد و اجزای خوب و بد و ناقص و کامل موجود در کار را بازگو می كند.
مشهدی رستم افزود: نگفته پیداست كه سخنرانی و حرافی، با نقد متفاوت است. در هر حال نقد را باید از زبان کاردان و وارد در این حوزه شنید و از غیر آن به طور جدی پرهیز كرد. موارد بالا نکاتی است که گردانندگان جلسات ادبی برای كودكان و نوجوانان باید خیلی شفاف در جلسهها، مدنظر قرار دهند.
گاهی گوش سپردن به صحبتهایی که به دلیل عدم شناخت جهان ادبیات و خاصه نقد ادبیات، بی ربط واضافی است نمیدانید چه اعصابی از مخاطب خرد میکند!
پشتوانه نقد دلسوزانه عقلانیت است
محمود تاری یكی دیگر از دست اندركاران ادبیات كودك و نوجوان هم با اشاره به این موضوع كه یکی از راههای درست شدن کارها در مجرای صحیح قرار گرفتن همه امور، «نقد» است و ادبیات كودك و نوجوان هم از این امر مستثنی نیست گفت: البته ناگفته نماند که منظور «نقد دلسوزانه و نقد عقلانی» است و نه «نقد مغرضانه و نقد مخرب». این دو مقوله را باید از یکدیگر تفکیک کرد. در این تفکیک، بیشتر «نقد دلسوزانه»، که پشتوانه آن عقلانیت و شناخت است، مدنظر است.
تاری گفت:«نقد»، فی نفسه خوب و سازنده است. چرا که عیبها و کاستیها را برملا میسازد و سبب میشود که یک اثر زیباییهایی خودش را بهتر نشان دهد. نقد قوت و ضعف یک کار را به صاحب یا خالق آن اثر ارایه میکند و با حذف ضعفها و کاستیها، کیفیت را بالا میبرد؛ به عبارتی هنر نقد یک اثر ضعیف را به یک اثر خوب و برجسته تبدیل میکند. البته معمولا آثاری «نقد» میشوند که ارزش «نقد» کردن داشته باشند. یعنی صاحبان نقد، با نگاهی عالمانه به بررسی و واکاوی یک اثر که قابلیتهای لازم را دارد، ورود پیدا کرده و ضمن برشمردن محسنّات به کاستیها و ضعفها هم میپردازند.
تاری درپایان گفت: ناگفته پیداست آنچه پیرامون زندگی ما تجلی پیدا کرده است، با زیباییها ممزوج بوده و هر آنچه را برای خویش طلب میکنیم، تمایل تام و تمام به سمت زیباییهاست . با این احوال، نقد زیبا با «ایراد گیری» كه درست درنقطه مقابل قرار دارد متفاوت است.
نقد غلط مخاطب را فراری می دهد
نرگس افروز، نویسنده و فعال درحوزه كودك و نوجوان نیز جلسات نقد و بررسی داستانهای کودکان را یک ضرورت برای همه نویسندگان عنوان كرد وگفت: چه نویسندگان پیشکسوت و چه نویسندگان نوقلمی که تازه قلم به دست گرفتهاند و قدم در این راه طولانی و پرخطر و پرتشویش گذاردهاند بی نیاز از مقوله نقد نیستند.
افروزگفت:نویسندگان نوقلم به کمک نویسندگان پیشکسوت احتیاج دارند تا آنها را با تجربههای خودشان آشنا کنند و به آنها کمک کنند تا سخن و حرف نسل شان را به آیندگان بهتر منتقل کنند. در جلساتی که من خودم شرکت میکنم و سالهاست که به طور جدی این جلسات را دنبال کردهام، قوتها و ضعفهایی وجود دارد. البته این را بگویم كه دراین جلسات خیلی از کسانی که دم از نقد و نقادی میزنند اصولا این كار را بلد نیستند و خیلی اصول نقد را نمیشناسند و گاه نقدشان با حب و بغض درهم می شود.
این نویسنده گفت: بارها خودم مشاهده کردهام نویسندگان نوقلم وارد این محافل شدهاند و با نقد غلطی که از طرف مخاطبان حاضر در جلسه صورت گرفته، دیگر پشت سرشان راهم نگاه نکرده اند. هدف از نقد کمک به نویسنده است نه کوبیدن او. به نظر من یک نقاد واقعی مثل یک پزشک واقعی و دلسوز است که باید درد را تشخیص بدهد و دلسوزانه طرف مقابلش را راهنمایی کند.
افروز در ادامه گفت: متاسفانه کسانی که درحوزه كودك و نوجوان کار نقد می كنند، خیلی دانش آن چنانی دراین باره ندارند و حرف هایشان بیشتر نویسندگان را دلزده و از جلسات فراری میدهد. هنرمندان روح لطیف و شکنندهای دارند که باید حمایت شوند، همه نویسندگان این قدر تحمل ندارند که بتوانند همه حرفها را تحمل بکنند و صبر ایوب داشته باشند، واقعاً در این جلسات خیلی از نویسندگان از طرف کسانی که خودشان چیزی نمینویسند عذاب می كشند. بعضی ها کسانی را که واقعاً زحمت میکشند، رنج میدهند. کسی که دیگران را نقد میکند، خودش باید اهل قلم باشد تا درد اهل قلم را بداند. این افراد باید زحمت نوشتن حتی یك صفحه را به خودشان بدهند تا ببینند که دیگران برای نوشتن یك كتاب چه زحمتی میکشند.
منبع: ایبنا