خود طنز باید جدی گرفته شود
رویا صدر از آن دست نویسندگانی است که در جدی گرفته شدن فضای طنز نقش مهم و غیرقابل انکاری دارد، او معتقد است که طنز با هنجارشکنی و خط قرمزها ارتباط دارد و کلا حرکت روی خط قرمز است. بخشهایی از گفته های او را در ادامه می خوانیم.
من اول کتاب «بیستسال با طنز» را منتشر کردم، بعد «برداشت آخر» را بعد «شکرستان» و بعد هم «یک، دو، سه» را. آن سه کار قبلی جنبه تحلیلیشان بیشتر بود. در آنها یک جور تحلیل تاریخی از نویسندگان و آثارشان ارائه دادهام. ولی این کتاب بیشتر جنبه گردآوری دارد «یک، دو، سه طنز» در ادامه «طنزآوران امروز ایران» اثر آقای صلاحی و اسدیپور نوشته شده. در واقع «یک،دو، سه طنز» جلد سوم «طنزآوران امروز ایران» است. آقای صلاحی و اسدیپور قبل از آوردن نمونه آثار فقط اسم نویسنده، سال تولد، وفات و نام مجموعه آثار را آورده بودند ولی من یک مقدار کار را تحلیلیتر کردم یعنی قبل از هر اثر، نویسندهاش را معرفی کردم. خلاصهای از زندگینامهاش را آوردم، بعد هم آثار و سبکش را تحلیل کردم.
منابعی که به کار بردم، همه نشریات و کتابهای منتشر شده در این حوزه.لیست کتابها و آثار انتشاریافته طنز را که از اواسط دهه 70به بعد چاپ شده بود، تهیه کردم. آثار منتشر شده نویسندگان شهرستانی را هم مدنظر داشتم. ولی سطح برخی از آنها طوری بود که نمیشد آنها را اینجا معرفی کنم. البته برخی از آنها را در این مجموعه گنجاندم. به هر حال یک نویسنده چه شهرستانی باشد و چه تهرانی باید اثرش منتشر شده باشد تا دیده شود یا حداقل در جشنوارههایی مثل جشنواره مطبوعات یا جشنواره طنز سوره شرکت کرده باشد. کسی مثل راشد انصاری از طریق همین جشنوارهها شناخته شد. نویسنده باید یک طوری کارش را عرضه کند. من امکان این را نداشتم که تمام نشریات محلی را ببینم.
در فضای مجازی، سایتهای تخصصی طنز مثل آیطنز و یا سایت دفتر طنز دارند کار میکنند ولی نتوانستهاند همه طنزپردازان را جمع کنند. فضای طنز قبیلهای شده، تیپهای مختلف که تحت برچسبهای مختلفند، دسته بندی شدهاند. طنزپردازان خیلی پراکنده و متکثرند. برخی از آنها کاری به کار دستهها و قبیلهها هم ندارند و دارند کار خودشان را میکنند. آثار درخشانی هم در کارهایشان دیده میشود. در سایتها و وبلاگها از بچههای گمنام آثار بسیار خوبی دیدهام. متأسفانه اینها متمرکز نیستند. آقای صلاحی میگفت وقتی در اینترنت مینویسم احساس میکنم دارم روی هوا مینویسم. فضای طنز متکثرتر از آن است که بشود همه را یکجا جمع کرد.
یکی از دلایل این پراکندگی، دستهبندیها و قبیلهای شدن اصحاب طنز است. یکی هم به این دلیل که حوزه طنز خیلی وسیع و گسترده است. مهمتر از اینها این مسئله است که طنز با هنجارشکنی و خط قرمزها ارتباط دارد. خیلی از این طنزپردازان نمیخواهند با هویت واقعی خودشان شناخته شوند به همین دلیل در فضای مجازی و با اسم مستعار کار میکنند. کلاً طنز حرکت روی خط قرمز است. نویسندگان گاهی اوقات نمیخواهند شناخته شوند.
در تعریف کارم گفتهام که نگاهم به طنز یک نگاه تخصصی است. وقتی طنز با ژورنالیسم گره بخورد، سیاسی میشود. طنزنویس اگر بخواهد با یک نشریه همکاری کند باید خط و مشی خود را تعیین کند. این امر گریز ناپذیر است. وقتی شما یک اثر طنز را از نظر قوت و ضعف و به لحاظ سبکی تحلیل میکنید، نباید با خط مشی سیاسی اثر و موثر کاری داشته باشید. کار پژوهشی و تحلیلی باید تلاش کند بیطرفانه باشد. خود طنز باید جدی گرفته شود. هنوز هم در مملکت ما موضوعگیریهای فکری و سیاسی بر خود طنز مقدمند.
کتابهای منتشر شده در حوزه طنز را اگر سرچ کنید متوجه این مسئله میشوید که تعداد آثار تولیدی طنز کمتر شده، اواخر دهه هفتاد موجی در انتشار آثار طنز و نه تحقیقات طنز به راه افتاد. فضای آزاد آن دوره زمینهساز رشد آثار تولیدی طنز شد و به تبع آن تحقیقات طنز هم شکل گرفت. از اواسط دهه هشتاد، حالت رخوت و سرخوردگی بین نویسندگان طنزپرداز به وجود آمد. در این میان فضای مجازی هم بیتأثیر نبود. وقتی شرایطی به وجود میآید که نویسندگان نمیتوانند آثارشان را به طور رسمی منتشر کنند به فضای مجازی پناه میبرند و در لاک فضای مجازی فرو میروند.
انتشار آثار فقط به لحاظ کمی محدود نشده. الان به لحاظ کیفی هم کارها خیلی افت کرده است. نشر مروارید یک سری کارهایی منتشر کرد که میتوانست خیلی قویتر از این باشد.
منبع: خبرآنلاین