بحران انسان معاصر
دین و بحران هویت جوانان (3)
بحرانهاى انسانى
الف: بحران مرگ و فنا
این پرسش همواره ذهن آدمى را به خود مشغول داشته است كه من جاودانهام یا با مرگ در بیابان فنا و نیستى فرو مىافتم؟
سردرگمى در جست و جوى پاسخ به این پرسش و تصور نابودى مطلق، اگر براى افراد بصیر به درستى به تصویر كشیده شود، مایه دلسردى، نومیدى و گونهاى از بحران هویت مىتواند باشد
ب: بحران پوچى و بىمعنایى
سلامت و شادابى زندگى و به حنجارى هویت وابسته به معنىدار بودن زندگى و باور به فلسفه معقول زیست آدمى است، اما همواره این معنىیابى آسان به دست نمىآید و چه بسا در اثر نگاه مادى و آدمى از این بابت دستخوش بحران هویت مىشود
ج: تعارض اخلاق و سود
چنان چه كسى نتواند در درون خویش ناسازگارى آزار دهنده سود فردى و عمل اخلاقى را حل كند، انتظار مىرود در چنبره و سیطره چالشها و بحرانهاى هویت قرار گیرد
بر اینها مىتوان بحران مادیت و معنویت را افزود
بحرانهاى انسان معاصر
برخى از بحرانهاى هویت نوپیدا و زاییده عصر و تمدن جدید است . اینك به شاخصترین آنها اشاره مىشود
1- سنت و تجدد
از چالشهاى بزرگ انسان معاصر تحیر میان سنت و تجدد است . تمدن نوین بسیارى از هنجارها و نگرشهاى دنیاى پیشین را كه جزو هویت آدمى محسوب مىشده، به چالش كشیده و تعارض پارهاى از عناصر تمدن جدید و مدرنیته با معیارهاى اعصار پیشین از یكسو در درون آدمها بحران آفریده است و از سوى دیگر، میان بخشهاى گوناگون دنیا و كشورهاى پیشرفته و كشورهاى در حال توسعه جدایى افكنده، منشا بروز بحرانها شده است
یكى از مقولات عصر تجدد، گسترش تردید و نسبیتگرایى مطلق در معرفتشناسى و اخلاق است كه تولید كننده نابه سامانىها و بحرانهاى درونى فراوانى است، و این همان مسیرى است كه علم و اخلاق آن را طى كرده است، عقلانیت الهى و ایمان دینى از پایههایى است كه تا حد زیادى مىتواند این بحران را مهار سازد و آرامش و هویتسالمى را به نسل امروز ارزانى دارد
2- سیطره ماشین و اقتضائات آن
از جمله بحرانهاى زاییده عصر جدید، كه هویت آدمیان را نیز بحرانزده مىسازد، پدیده فنآورى جدید و ماشین و اقتضائات روان شناختى و اجتماعى آن است، فنآورى و ماشین ضمن آن كه پدیدهاى سودمند به حال بشر بوده است، با این حال رشد و توسعه آن موجب نوعى خود بیگانگى انسان از خویشتن و دور افتادن آدمى از طبیعت ناب و سیطره كمیت و حاكمیت روح خشونتشده است . البته همه این امور در هویت آدمى و به ویژه در روح جوان طوفانزا و بحران آفرین است
3- عصر ارتباطات و جهانى شدن
شتاب تحولات زمانه و گسترش ارتباطات و انفجار اطلاعات در دهههاى اخیر و نیز دگرگونىهاى عظیم در جغرافیاى سیاسى، بر سرعتحركتبه سمت دهكده جهانى و جهانى سازى افزوده است، اما جهانى سازى داراى دو قرائت است، بنا بر یك قرائت - كه متاسفانه تا حد زیادتى هم رواج دارد و در شمال بیشتر مطمح نظر است - جهانى سازى یعنى برترى تمدنهاى خاص و اضمحلال هویتهاى دیگر در آن . البته این امر هم مولد بحرانهاى اجتماعى و هم بحران هویت در میان نسل جدید در جنوب و حتى اروپا است و چاره مشكل ارائه، تقویت و تثبیت قرائت دوم از جهانى شدن است و آن عبارت است از قرائت متعادل و سنجیدهاى از جهانى شدن كه در آن تمدنها و فرهنگها پذیرفته شود و هویتها و مقولات فرهنگى ملتها نفى نشود و در صدد تحمیل معیارها و ارزشهاى واحد به صورت اجبار و یك جانبه بر نیایند.
باید بر این نكته تاكید كرد كه شتاب تحولات این عصر و جهش به سمت وضعیتهاى نوین، هم وضعیت هویتشمال و به ویژه بخش اروپایى آن را متزلزل و بىثبات مىكند و هم هویت جنوب را دستخوش بحران مىكند.
باید توجه داشت كه به دلیل پیوستگى اقلیمها و مناسبات نزدیك فرهنگها با شتاب فزاینده، بحرانهاى اجتماعى و شخصیتى و هویتى در هر گوشهاى از دنیا بالقوه مىتواند بر همه جهان تاثیرات پایدارى بر جاى نهد، و اندیشه جزیرههاى از هم جدا، امروز نمىتواند مطلوب هیچ جامعه و فرهنگى باشد
4- احساس عدم ثبات و امنیت
در نتیجه آنچه بدان اشاره شد اصولا تمدن جدید ضمن دستاوردهاى بسیار مثبت، زمینه را براى یك عصبیت فراگیر و احساس قرار گرفتن در پرتگاه جهانى فراهم آورده است، امرى كه مطمئنا نسل امروز را دچار بحران هویت و احساس تزلزل و عدم ثبات مىكند . بىتردید راه حل معضل را در تلطیف روح بشر و ترویج فرهنگ معنوى باید جست و جو كرد
در این میان مساله سلاحهاى كشتار جمعى، تروریزم و تخریب محیط زیست از جایگاه ویژهاى برخوردار است و چنان چه مواجههاى آگاهانه و عادلانه و فراگیر و ژرف با آنها به عمل نیاید، آسیبهاى فراوانى مىتواند به بار آورد . اینك كه چهارچوب و طرح مورد وفاق در برابر آنها وجود ندارد، در ذهنیت و هویت آدمى و نسل امروز بحرانهاى جدى به ارمغان آورده است
5- خانواده
تغییرات اجتماعى و اقتصادى تحولاتى را در نگرش به خانواده و زن پدید آورده است كه گرچه دستاوردهاى خوبى را نتیجه داده است، اما از سوى دیگر كانون خانواده را كه جایگاه انسانسازى و عاطفهپرورى است، بسى لرزان و نابه سامان ساخته است، و این حقیقت، در بحران هویت نسلى كه در این بستر رشد مىیابد تاثیرى به سزا مىگذارد، نسلى كه در خانوادهاى اصیل و پر مهر و عاطفه پرورش یابد از احساس هویت مثبت و شخصیت متعالى برخوردار خواهد بود و چنان چه افرادى بىریشه در خانوادهاى استوار پرورش یابند، بىتردید از هویتى بحرانزده مصون نخواهند بود.
ادیان الهى و دین اسلام بر اصالت و صیانتخانواده تاكیدى تام دارند و هماهنگسازى زندگى مدرن با معیارهاى استحكام و اصالتخانواده نیازمند كوششهاى عملى جدید و توافقهاى بینالمللى است
بحرانهاى منطقهاى در كشورهاى جنوب
بیشتر آنچه بر شمرده شد به گونهاى در كشورهاى در حال توسعه نیز مشاهده مىشود كه در این جا به برخى از آنها كه برجستهترین است و پارهاى از بحرانهاى ویژه آنان اشاره مىكنیم . جوانان در میان ملل جنوب بر سر دو راهى سنت و تجدد، جهانى شدن و ملى ماندن، پذیرش معیارهاى عمومى جهانى و معیارهاى خاص فرهنگى خود، هضم در فرهنگ دیگران شدن و صیانت از اصالتهاى ملى، ایستادهاند و این همه در درون آنان آتشى برافروخته و بحرانى در افكنده است . همه چالشهاى بزرگ در خصوص خانواده، شهرنشینى، سیطره جهانىسازى، و مانند آن دامن این نسل را نیز فراگرفته استبا آن كه از بسیارى از امتیازهاى زندگى جدید بىبهره یا كم بهرهاند، و این امر بر سر در گمى و بحران هویت آنان مىافزاید
در كشورهاى جنوب و در حال توسعه به خصوص جوانان از لحاظ معیشت، شغل، منزلت، جایگاه، انتخاب وضعیت و امید به آینده، با دشوارىها گوناگون مواجهاند كه هر یك روح آنان را مىآزارد و بحران هویت مىآفریند
در كشورهاى اسلامى چالش میان ملیت و اسلامیت و ابهامهاى موجود در مرزبندىهاى حلال و حرام دینى نیز از عوامل بحرانزا به شمار مىآید . نگاهى به حجم وسیع مقالات و تحقیقات و نیز جنبشها و چالشهاى اجتماعى در كشورهاى اسلامى از جمله ایران در این باره نشان دهنده جایگاه و اهمیت این موضوع است
علاوه بر این، گسست نسلها، و تعدد منابع هویتبخش و ناهماهنگى و ناسازگارى آنها نیز باید در بحران هویت در این گونه كشورها مورد توجه قرار گیرد