تبیان، دستیار زندگی
كوتاهى من در امر خلافت‏به خاطر ترس از مرگ نبود بلكه به خاطر این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود كه فرمود: امت درباره تو خیانت كرده به عهدى كه من با آنان نموده‏ام وفا نمى‏كنند در حالى كه تو نسبت‏به من مانند هارونى نسبت‏به موسى.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسیدن به مقام به هر قیمتی؟!

غدیر

آیا تا به حال از خود پرسیده ای چرا حضرت على علیه السلام در مقابل ابوبكر و عمر صبر پیشه كرد؟

مسلما مصلحت جامعه اسلامى و حفظ و حراست آنچه كه ثمره زحمات طاقت فرساى پیامبر و خون صدها شهید در صدر اسلام بود از اهم مسائل بعد از رحلت پیامبر بود. بدرستى هر انقلابى پس از آن شور و هیجان اول انقلاب احتیاج به سكوت و آرامش براى سازندگى و تثبیت دارد و اگر این آرامش حاصل نشود دشمنان و منافقان از خارج و داخل انقلاب را ضعیف مى‏كنند و این یك سنت تاریخى است.

پیامبر عظیم الشان اسلام بهترین تمهیدات را براى آرامش جامعه بعد از خود طرح ریزى كرده بود و چنان مقدمات را مهیا كرده بود كه پس از رحلتش جانشینى او بدون هیچ مشكلى به امیرالمومنین منتقل شود و از جمله آن تمهیدات فرمان تشكیل سپاه به فرماندهى اسامه و تاكید بر شركت در آن براى همه غیر از على علیه السلام، بخشیدن فدك به حضرت فاطمه، تاكیدات زیاد بر وصایت و خلافت امیر المومنین كه در تاریخ به ثبت رسیده است ولى با همه این تمهیدات كه در یك جامعه معمولى ثمر بخش مى‏بود پیامبر مى‏دانست كه كسانى از فرمان او سرپیچى خواهند كرد و وصایت على را منكر خواهند شد و حق او را غصب خواهند كرد و این تمهیدات در واقع اتمام حجتى از طرف پیامبر براى اصحابش بود ولى پیامبر از سوى دیگر سفارشاتى به امیرالمومنین علیه السلام كرده بود كه بعد از رحلتش جامعه اسلامى كه ولایت امیرالمومنین را نپذیرفتند دچار كشمكش و جنگ داخلى نشوند چرا كه این دو عامل در كنار هم مى‏توانست كار اسلام را در همان آغاز بسازد ولى در صورتى كه آرامش در جامعه حكم فرما بود پایتخت اسلامى در اتحاد به سر مى‏برد دیگر مناطق شورش نمى‏كردند و در واقع حكومت پیامبر سیطره خود را از دست نمى‏داد. در مورد این سفارشات باید بگوئیم كه قطعى است كه سفارشاتى بوده ولى از مضمون دقیق این سفارشات گزارشى در دست نیست مگر اشاراتى از خود حضرت كه بعد از پیامبر به آنها اشاره كردند.

كوتاهى من در امر خلافت‏به خاطر ترس از مرگ نبود بلكه به خاطر این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود كه فرمود: امت درباره تو خیانت كرده به عهدى كه من با آنان نموده‏ام وفا نمى‏كنند در حالى كه تو نسبت‏به من مانند هارونى نسبت‏به موسى

مثلا وقتى كه عمر بدون اجازه وارد خانه شد و حضرت زهرا، را تهدید كرد حضرت با او درگیر شد ولى بعد او را رها كرد و فرمود اگر عهدى با پیامبر نداشتم قدرت خود را به تو نشان مى‏دادم. یا در جاى دیگر مى‏فرماید: خدایا اگر یارانم به بیست مى‏رسیدند قیام مى‏كردیم یا موارد دیگر كه از آن دو جهت فهمیده مى‏شود یكى بیهوده بودن هر گونه تلاش بر علیه حكومت ابوبكر دوم اینكه بین امیرالمومنین و پیامبر در مورد سكوت بعد از پیامبر عهدى وجود داشته است و باید گفت كه امیر المومنین در آغاز كار را با سكوت كامل شروع نكرد بلكه با احتجاج با ابوبكر و رفتن به در خانه انصار و مهاجرین و درخواست كمك از آنها مخالفت‏خود را با این غصب خلافت‏به صورت آشكارا بیان فرمود ولى بعد به خاطر مصالح اسلام از ادامه مخالف دست‏برداشت نه به خاطر اینكه خلافت ابوبكر را قبول داشت.

در خاتمه با كلامى از حضرت امام علیه السلام جواب را به پایان مى‏رسانیم.

در كتاب الشیعه و الحاكمون ص 18 مى‏فرماید:

كوتاهى من در امر خلافت ‏به خاطر ترس از مرگ نبود بلكه به خاطر این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود كه فرمود: امت درباره تو خیانت كرده به عهدى كه من با آنان نموده‏ام وفا نمى‏كنند در حالى كه تو نسبت ‏به من مانند هارونى نسبت ‏به موسى.

سپس اضافه مى‏كند از او سوال كردم تكلیف من در آن موقع چیست؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود اگر كسى پیدا شد تو را یارى كند با آنان مبارزه كن و حقت را بگیرو گرنه صرف نظر نموده ...

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: مقاله علت صبر امام علی علیه السلام در مقابل اعمال ابوبكر و عمر، سایت امام علی

مطالب مرتبط:

انتخاب حضرت علی علیه السلام برای خلافت

پیشنهاد خلافت به امام!!!

سکوت علی و غصب خلافت چرا؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.