تبیان، دستیار زندگی
اهمیت وحدت و انسجام اجتماعى در تغییر سرنوشت جامعه حتى از رهبرى و ارزش‏هاى دینى هم بالاتر است و در شرایطى كه جامعه از انسجام درونى برخوردار نیست، حتى رهبرى بزرگ‏مردى چون امام على‏علیه‏السلام هم كارساز نخواهد بود. در موارد دیگر، آن حضرت صریحا همدلى و انسجام
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایراد مسئولین! و ضربه خوردن مردم!

تفرقه

عامل اصلی که براى دگرگونى‏هاى اجتماعى در نهج‏البلاغه بر شمرده شده انسجام اجتماعى است. وحدت و تفرقه از جمله مفاهیمى هستند كه بارها در بیانات امیرالمومنین‏ علیه‏السلام آمده و آثار و نتایج هر یك توضیح داده شده است. همچنین مفاهیمى از قبیل الفت و ائتلاف، جمع و اجتماع، فرقه و تشتت، اختلاف و تشعب و مانند آنها در همین زمینه به كار برده شده‏اند.

از نظر آن حضرت، انسجام و وحدت اعضاى جامعه از جمله مهم‏ترین عواملى است كه موفقیت آنها را تضمین نموده، جامعه را به سوى رشد و تعالى به پیش مى‏برد. از سوى دیگر، تفرقه و پراكندگى دربسیارى از جوامع، موجب زوال و انحطاط است. در خطبه قاصعه، تحلیل جالبى از علل ظهور و سقوط تمدن‏هاى پیشین و نقش وحدت و تفرقه در این موضوع ارائه شده است:

«فانظروا كیف كانوا حیث كانت الاملاء مجتمعة و الاهواء موتلفة و القلوب معتدلة و الایدی مترادفة و السیوف متناصرة و البصائر نافذة و العزائم واحدة، الم یكونوا اربابا فی اقطار الارضین و ملوكا على رقاب العالمین؟ فانظروا الى ما صارواالیه‏فی‏آخر امورهم حین وقعت الفرقة و تشثت الالفة و اختلفت الكلمة و الافئدة و تشعبوا مختلفین و تفرقوا متحاربین قد خلع الله عنهم لباس كرامته و سلبهم غضارة نعمته و بقى قصص اخبارهم فیكم عبرا للمعتبرین‏»

پس‏بنگرید چه‏سان مى‏نمودندآنگاه كه گروه‏ها فراهم بودند و همگان ‏راه‏ یك ‏آرزو مى‏پیمودند و راست و با هم سازوار و دست‏ها یكدیگررا مددكار بود. شمشیرهابه یارى هم آخته و دیده‏ها به یك سو دوخته و اراده‏ها در پى‏ یك چیز تاخته، آیا مهتران سراسر زمین نبودند و بر جهانیان پادشاهى نمى‏نمودند؟ پس بنگرید كه پایان كارشان ‏به ‏كجا كشید، چون ‏میانشان جدایى ‏افتاد و الفت ‏به پراكندگى انجامید و سختى‏ها در دل‏هاشان گونه‏گون گردید. از هم جدا شدند و به حزب‏ها گراییدند و خدا لباس كرامت ‏خود را از تنشان بیرون آورد و نعمت فراخ خویش را از دستشان بدر كرد و داستان آنان میان شما ماند و آن را براى پند گیرندگان عبرت گردانید.

«فاذا تفكرتم فی تفاوت حالهم فالزموا كل امر لزمت العزة به شانهم و زاحت الاعداء له عنهم و مدت العافیة به علیهم و انقادت النعمة له معهم و وصلت الكرامة علیه حبلهم من الاجتناب للفرقة و اللزوم للالفة و التحاض علیها و التواصى غ بها و اجتنبوا كل امر كسر فقرتهم و اوهن منتهم من تضاغن القلوب و تشاحن الصدور و تدابر النفوس و تخاذل الایدی‏»

اهمیت وحدت و انسجام اجتماعى در تغییر سرنوشت جامعه حتى از رهبرى و ارزش‏هاى دینى هم بالاتر است و در شرایطى كه جامعه از انسجام درونى برخوردار نیست، حتى رهبرى بزرگ‏مردى چون امام على‏علیه‏السلام هم كارساز نخواهد بود. در موارد دیگر، آن حضرت صریحا همدلى و انسجام اعضاى جامعه را موجب قدرتمندى و توفیق آنان مى‏شمارد و جمعیت كثیر آنها را، در صورتى كه همراه با هماهنگى نباشد، بى‏اثر و خالى از فایده تلقى مى‏كنند

و چون در خوشبختى و بدبختى‏شان اندیشیدید، آن را عهده‏دار شوید كه عزیزشان گرداند و دشمنان را از سرشان راند و زمان بى‏گزندى‏شان را به درازا كشاند و با عافیت از نعمت ‏برخوردار و پیوند رشته بزرگوارى با آنان استوار ساخت و آن از پراكندگى دورى نمودن و به ساز فردى روى آوردن بود و بپرهیزید از هر كارى كه پشت آنان را شكست و نیرویشان را گسست: چون كینه هم در دل داشتن و تخم نفاق در سینه كاشتن و از هم بریدن و دست از یارى یكدیگر كشیدن.

تحلیل فوق كاملا مبتنى بر عوامل اجتماعى است و نیازى به تفسیر و توضیح بیشتر ندارد. روشن است كه انسجام، یگانگى و اتحاد مردم یك جامعه اسباب حركت آنها به سمت هدف‏هاى مطلوب است و موجب رشد جامعه مى‏گردد، در حالى كه تفرق، ناهماهنگى و اختلاف درونى جامعه موجب مى‏شود قدرت و قوام جامعه دچار تزلزل گردد و امتیازات موجود از دست‏برود.

امیرالمومنین ‏علیه‏السلام با تكیه بر همین اصل، مردم جامعه خود را توبیخ مى‏كند و شكست آنان را على‏رغم برخوردارى از رهبر صالح و پذیرش ارزش‏هاى دینى، پیش‏بینى مى‏نماید: «به خدا سوگند، مى‏بینم كه ‏این مردم به زودى بر شما چیره مى‏شوند.

آنان بر باطل خود فراهم‏اند و شما درحق خود پراكنده، شما امام برحق خود را نافرمانى مى‏كنید و آنان در باطل پیرو امام خویش‏اند.»

انسجام و وحدت اعضاى جامعه از جمله مهم‏ترین عواملى است كه موفقیت آنها را تضمین نموده، جامعه را به سوى رشد و تعالى به پیش مى‏برد. از سوى دیگر، تفرقه و پراكندگى دربسیارى از جوامع، موجب زوال و انحطاط است

طبق این عبارت، اهمیت وحدت و انسجام اجتماعى در تغییر سرنوشت جامعه حتى از رهبرى و ارزش‏هاى دینى هم بالاتر است و در شرایطى كه جامعه از انسجام درونى برخوردار نیست، حتى رهبرى بزرگ‏مردى چون امام على‏علیه‏السلام هم كارساز نخواهد بود. در موارد دیگر، آن حضرت صریحا همدلى و انسجام اعضاى جامعه را موجب قدرتمندى و توفیق آنان مى‏شمارد و جمعیت كثیر آنها را، در صورتى كه همراه با هماهنگى نباشد، بى‏اثر و خالى از فایده تلقى مى‏كنند.

ایشان در خطبه‏146، درباره موفقیت اعراب صدر اسلام مى‏فرمایند:  «عرب امروز اگر چه در شمار اندك‏اند، اما با یكدلى و یك‏سخنى در اسلام نیرومند و بسیارند.»  در خطبه‏119 نیز مى‏فرمایند:  «سودى ندارد كه شما در شمار بسیارید، مادام كه دل با یكدیگر ندارید.»

براساس خطبه‏119، از نظر امیرالمومنین‏ علیه‏السلام، تاثیر انسجام اجتماعى و اتحاد اعضاى جامعه و متقابلا اختلاف و عدم انسجام مردم تا جایى است كه كمیت افراد و كثرت جمعیت، بدون برخوردارى از این خصوصیت‏ بى‏اثر خواهد ماند و حتى رهبر و حاكم توانمند نیز در شرایطى كه جامعه از همدلى برخوردار نبوده، دچار تفرق باشد و به یگانگى نرسد، امكان اقدامى اساسى در تحول جامعه نخواهد داشت.

زینب مجلسی راد      

بخش نهج البلاغه تبیان   


منبع:

نهج البلاغه

شرح بر نهج البلاغه ابن ابی الحدید

غررالحکم و دررالکلم

عوامل تغییرات اجتماعى در نهج‏البلاغه، سید ضیاء هاشمى

پایگاه امام علی

مطالب مرتبط:

قابل توجه مسئولین! مشکل فقط آمریکانیست!

جامع‌ترین آیه درباره اصلاح جامعه کدام است؟

جامعه اسلامی در وحدت، تعالی می یابد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.