با افکار کودکمان چه کنیم؟
(قسمت دوم)
در قسمت قبل گفتیم که کودکان برای توسعه مهارتهای فکری خود در قالب چهار حالت گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، به تلاش زیادی نیاز دارند و به مرحله اول در روشهای توسعه ساختارهای فکری از طریق پنج حالت زبان پرداختیم. در این مطلب روش دوم را بیان می کنیم.
صحبت کردن و گوش دادن و تفکر کودک
ما اغلب فکر میکنیم که اگر کودکان در یادگیری دچار مشکل باشند، این بدان معناست که نیاز به زمان بیشتری برای یادگیری وجود دارد. اما فقط زمان صرف شده نیست که نقش مهمی دارد، بلکه بهکارگیری ذهن کودکان در مسأله یادگیری است که باعث افزایش موفقیتهای او میگردد. کلاسهای درسی باید بهگونهای سازماندهی شوند تا دانشآموزان به جای نشان دادن واکنشی منفعل، ترغیب شوند تا به شکل فعال در یادگیری شرکت کنند. چنین سازماندهی شامل ایجاد محرکهایی از طریق بحث کلاسی با رهبری معلم و همینطور انجام پژوهشهایی در قالب گروههای کوچک و فعالیتهای ویژه فردی میشود. بهترین روش یادگیری برای برخی از کودکان، یادگیری فردی و برای بقیهی آنها یادگیری گروهی است. اما همه دانشآموزان فقط زمانی مطلبی را به خوبی فرا میگیرند که ذهنشان مشغول و تفکرشان تحریک و حمایت شده باشد.
یکی از روشهای تشویق کودکان برای تلاش در جهت ساخت یک نظام ادراکی این است که افکار آنان مورد سوال قرار گیرد. کودک اغلب تلاش میکند تا هر اندازه که یک سوال عجیب بهنظر برسد، مفهوم آن را بیابد. درخواست از کودکان برای پاسخ به سوالات عجیب و غریب میتواند نتایج جالبی داشته باشد. در نمونهای وقتی از کودکان سوال می شود «سه حشره به شکل سینه خیز از دیوار بالا میرفتند، کدام یک زودتر به سقف رسید؟» یکی جواب داد: «آن حشرهای که در سمت چپ قرار داشت». وقتی علت را از او سوال کردند، وی پاسخ داد: «به خاطر اینکه او از همه بزرگتر است».
کودکان در معنا بخشیدن به موقعیتهای ارائه شده به آنها و خلق چارچوبهای ادراکی خویش بسیار مبتکرانه عمل میکنند. آنها از بخشهای مختلف، مفاهیمی که در پرسشها پیدا میکنند، استفاده کرده، آنها را به مقولهای منسجم و قابل شناسایی تبدیل میکنند.
از طریق گفتوگو و گوش دادن است که بزرگسال بیشترین مطالب را در مورد افکار کودک و چگونه فکر کردن او فرا میگیرد و چشم انداز جدیدی از نگاه کودک به جهان برای او مشخص میشود. همچنین کودک یاد میگیرد چگونه افکار خویش را در قالب کلمات شکل دهد و چگونه ادراک خود از جهان را به دیگران منتقل کند. روشهای تشویق کودک به توسعهی افکار خود از طریق گفتوگو شامل موارد زیر است:
- درنگ کردن: در طی بحث با سوال و جواب «زمانی را برای تفکر» کودک اختصاص دهید. انتظار کشیدن برای دریافت پاسخ از طرف کودک، نشاندهنده اعتماد به توانایی کودک در پاسخ گفتن و چشمداشت جوابی اندیشمندانه از اوست، حتی اگر گاهی این سکوت و انتظار بهطور ملالآوری طولانی بهنظر برسد.
- پذیرفتن: زمانی که پاسخ کودک را میشنوید در قضاوت عجله نکنید. زمان لازم را در اختیار او قرار دهید و همچنین به خودتان نیز وقت دهید تا بتوانید به طریق اندیشمندانه به کودک پاسخ دهید. روشهای پذیرفتن ایدهی یک کودک، عبارتند از: تکرار آن ایده، بهکارگیری آن ایده، شناخت آن ایده، مقایسه آن ایده با ایدهای دیگر یا فقط تأیید آن ایده. پذیرش انفعالی میتواند یک حرکت غیرکلامی مانند تکان دادن سر باشد. پذیرش فعال ایده عبارت خواهد بود از درک یا احتمالاً شرح گستره آن ایده.
- توضیح دادن: این روش وقتی بهکار گرفته میشود که معلم کاملاً مطالب گفته شده توسط کودک را درک نکرده باشد. به جای دستپاچه کردن کودک برای دادن توضیح بیشتر، بزرگسال از کودک میخواهد تا در این مورد اطلاعات بیشتری را در اختیار او قرار دهد و او را به شرح گسترده ایدههای خود دعوت میکند. «آیا میتوانی به من توضیح بدهی که منظور تو از ... چیست؟»، «دوباره بگو، من کاملاً متوجه نشدم که ...».
- تسهیل کردن: این مفهوم به معنای ادامه گفتوگو و تأمل روی پسخوراندها و پاسخهاست. معلم باید فرصتهایی را برای کودک ایجاد کند تا او ایدههای خود را بررسی و در مورد درستی آنها اطمینان حاصل کند. «آیا شما مطمئنید؟»، «بیایید این ایده را بررسی کنیم و ببینیم».
- به چالش کشاندن: درک شدن توسط دیگران فقط بخشی از انگیزههایی است که کودک به آنها نیاز دارد. اما کودکان نیاز دارند که به چالش کشانده شوند و همچنین باید تشویق شوند که همدیگر و نیز بزرگسالان را به چالش بکشانند. «آیا تو با چیزی که من میگویم ( یا دوست تو میگوید) موافقی؟»، «آیا مشکلی در این رابطه مشاهده میکنی»، «شما چه فکر میکنید؟».
ادامه دارد...
نرگس انتظامی بیان
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط: