تبیان، دستیار زندگی
حدفاصل هنر دینی از هنر به معنای عام آن چیست؟ به واقع چه چیز است که میان هنرها فاصله می گذارد و حوزه ای خاص برای هنر دینی ایجاد می کند؟ اینها پرسش هایی است که در این نوشتار به دنبال یافتن پاسخ برای آنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضور حق در هنر دینی


حدفاصل هنر دینی از هنر به معنای عام آن چیست؟ به واقع چه چیز است که میان هنرها فاصله می گذارد و حوزه ای خاص برای هنر دینی ایجاد می کند؟ اینها پرسش هایی است که در این نوشتار به دنبال یافتن پاسخ برای آنیم.

وقتی از "هنر دینی" سخن به میان می آید، در عین وضوح ، سردرگمی ای نسبی نیز برای مخاطب بوجود می آید. براستی چه چیزی را ما می توانیم هنر دینی بنامیم؟

آیا فقط هنرهایی که مربوط به حوزه دین است هنر دینی است؟ مثلا نقوش کاشی در مساجد؟ یا پارچه و قالی ای که برای اماکن متبرکه تهیه می شود هنر دینی است؟

برای یافتن پاسخ صحیح باید به متن های به جای مانده از ادوار کهن که دربردارنده حکمت و اخلاق اسلامی است مراجعه کرد.

در مقاله گذشته اشاره کردیم که لفظ هنر در دوران کهن ، که هنوز فرهنگ شرق با بلاد غرب مواجهه نشده بود و رنگ نباخته بود، در معانی کاملا متفاوت با تعبیر امروزی آن یعنی Art بکار می رفت.

در آن روزگار از هنر به معنای فضیلت و خوبی بر داشت می شد و بالطبع آن کس که صاحب فضیلت کامل بود و نیک مرد روزگار "ولی الله" شمرده می شد. بنابراین لفظ هنر برای اولیاء و پیامبر (ص) بکار می رفت.

در جای جای آثار شعر عرفانی بجای مانده از فرهنگ اسلامی می توان این معنا زا یافت؛ مثلا خواجه حافظ شیرازی می فرماید:

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید که خاک درگه اهل هنر شوی

مسلما مقصود خواجه برای رسیدن به "وصال حق" آن نیست که خاکسار پای هنرمندان و آرتیست ها باشد! مقصود وی آن است که تنها با خاکساری درگاه اولیا و ولی الله می توان به وصال حق نایل شد.

اما به راستی چگونه مردان خدا دارای هنرند؟ اگر بگوییم واژه هنر در تطور تاریخی خود به هنرمند نسبت داده می شود که مبدع و خالق آثار هنری است، اولیاء الله که هیچگاه اثر هنری (به معنای خلق آرت) نداشته اند چگونه هنرمند لقب گرفته اند؟

"هنر برای آنها عین فضیلت و مُحلّی شدن نفس آدمی به حُلیه ی کمالات و فضایل بوده است. ایشان همواره آراسته به فضایل روحانی و مقرب درگاه خداوندی هستند و روحشان از این عالم استعلا جسته است. در واقع اگر نیک بنگریم می بینیم که وجود این اشخاص خود به مثابه اثر هنری است. این هنرمندان ، روح خود را از آب و گل نجات داده اند و به مرتبه ی "علم" رسیده اند" (هنر زیبایی تفکر: 148)

پس علم خداوند جز در نزد وی و اولیاء او یافت نخواهد شد ، آن علمی که روح را سیراب می کند و تن را آرامش می بخشد و خیر دنیا و آخرت را به ارمغان می آورد.

منظور از این علم نیز نه معنای science بلکه معنای دینی آن است:

در اصطلاحات اسلامی و معارف ما، "صنعت" متوجه وجود جسمانی است؛ در قران کریم آمده است:

"و به او (داوود) صنعت زره سازی را یاد دادیم ، صنعتی که شما را از آسیب ایمن دارد." (انبیا/80)

در اینجا صنعت به حفاظت جسم آدمی و سلامت تن کمک می کند. باید توجه داشت که بسیاری از هنرها در دوران کهن با صنعت یکی بوده و کاملا نقش کاربردی داشته اند مانند سفالگری، قالی بافی و...

اما آنجا که خدا "علم" را ذکر می کند آن را حافظ روح و جان آدمی می داند و عطیه ای از علم الهی خویش ؛ مثلا در سوره کهف آیه 65 می فرماید:

"ما به خضر از نزد خودمان رحمتی عطا کردیم و از آن علم که مخصوص به خود ماست به او آموختیم"

پس علم خداوند جز در نزد وی و اولیاء او یافت نخواهد شد ، آن علمی که روح را سیراب می کند و تن را آرامش می بخشد و خیر دنیا و آخرت را به ارمغان می آورد.

در واقع این هنر اولیاء الله است و مردان خدا جز با توسل و تمرکز بر ذات وی و فنا فی الله به این درجه نخواهند رسید . در این قلمرو وجود ایشان همه هنر است منتهی آن سنخ از هنر که چون چشمه ی جوشان هزاران نفر را از زلال علم و معرفت سیراب می کند و تحت تعلیم قرار می دهد. و این معنای هنر است در متون و اصلاحات عرفانی و دینی ما.

در چنین بستری هر عمل و حرکتی که مردان خدا سر می زند، هنر محسوب می شود و بنابراین هنرمندی که به معنای امروزی بخواهد اثر هنری خلق کند باید ابتدا آیینه دل را صیقل دهد و از روی دست اولیاء الله مشق بنویسد؛ سپس تمامی هم و غم خویش را در تمرکز بر خداوند بگذارد؛ تنها و تنها آن زمان است که اثری که خلق می کند رونوشت جمال خداوندی است و عین هنر دینی محسوب می شود.

می توان اینگونه نتیجه گرفت که اثر تولید شده در عالم اسلام، نشان از هنر دینی ندارد ، بلکه آن چیز که هنر دینی است در خود هنرمند و نیت وی و سلوکش نهفته است.

هنرمندان ادوار کهن با چنین دیدگاهی اثر هنری خلق می کردند و دور از ذهن نیست که اثری با چنین خلوص ، همچنان امروزه هر صاحب ذوقی را به تمجید و تحیر وا می دارد.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

قران کریم

هنر زیبایی تفکر/ دکتر ریخته گران

مطالب مرتبط:

تجلی نور در هنر اسلامی

توحید در طرحهای هندسی

روحانیت در هنر اسلامی

وحدت در آثار هنری اسلام