تبیان، دستیار زندگی
همه ما در ساعات مختلف زندگی، بارها با شرایط متفاوت و حتی متضادِ روحی خود و دیگران مواجه شده ایم. اوقات انسان بین خوشحالی و بدحالی، آرامش و نگرانی، صبر و غضب و... در گذر است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طبع تو سرد است یا گرم؟


همه ما در ساعات مختلف زندگی، بارها با شرایط متفاوت و حتی متضاد روحی خود و دیگران مواجه شده ایم. اوقات انسان بین خوشحالی و بدحالی، آرامش و نگرانی، صبر و غضب و... در گذر است.

در مسیر خودشناسی، اولین نکته‌ای که خودنمایی می‌کند، دو بُعدی بودن انسان است. بَعد از آن، آنچه نمایان بر همه است، حالات مختلفی است که بر روح و جسم انسان حاکم اند.

طبع

انسان ترکیبی از جسم و روح است. همه می دانیم که این حالات مختلف، مربوط به روح انسان است. شاید این مطلب به دور از ذهن باشد که اختلافات روحی انسان می تواند نشأت گرفته از جسم آدمی باشد!

از خصوصیات شگفت انگیزی که جسم انسان دارد، طبیعت چهارگانه‌ای است که در طبّ سنتی نیز معروف‌اند. نیروهای متضاد و اخلاط مختلف، از حرارت و برودت و رطوبت و خشکی. گرچه پزشکان کنونی این تقسیم بندی را در لفظ قبول ندارند ولی با تعبیرات دیگری آن را در کلمات خود می‌آورند. در واقع از جمله سنتهای الهی، طراحی مزاج خلقت است. اطباء سنتی حتی بر این باورند که اخلاق‌های ویژه هر شخص می‌تواند بر اثر طبعِ غالب فرد باشد. برای مثال کبر و حسد، حرص و آز، کینه و بخل جلوه‌هایی از پندارهای طبع سردند و تواضع و مهر، بخشش و سخاوت و همنوع دوستی جلوهایی از پندار طبع گرم هستند. اینها نشان می‌دهد که حتی نوع آفرینش جسم انسان ـ به عنوان یکی از عوامل ـ در روح و تربیت او اثر دارد و در بسیاری موارد، با تعدیل مزاج‌ها که مربوط به جسم انسان‌اند، روح نیز تعدیل می‌شود.

اما قطعا محرکِ این آمیزه‌های مختلف، روح انسان است. روحی که خداوند در جسم نحیف ما دمید و ما را ویژه پرستش خود نمود. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»

آنچه همه ما در طول زندگی خود شاهد آن هستیم، این است که انسان از یک سو دارای خِرد و اراده و ایمان و... است از سوی دیگر دارای حس خودپسندی و فراموشی و نادانی و... است و اینها او را با جاذبه‌ها و دافعه‌ها به سمت آرزوها می‌کشانند، آرزوهای باقی و فانی، دانی و عالی. گاهی نتیجه جدال این دو عالَم متضادِ انسان، به خودپرستی می‌رسد و گاهی به خداپرستی، در حالی که قوام و اساس آفرینش انسانیتِ انسان بر خداپرستی اوست.

داشتن اعضاء و جوارح گوناگون و نیروهای مختلف و قدرت‌های متفاوت، مرکّب از عناصر متضاد و متشکّل از عوامل گوناگون، به گونه‌ای که به صورت معجونی بسیار زیبا و پیچیده‌ای درآمده است و همه چیز در او جمع است. در واقع انسان نمونه کوچکی است از تمام جهان هستی

همه ما کم و بیش می‌دانیم که خلقت انسان و حیوان و فرشتگان با وجود شباهتهایی، با هم متفاوت است. امام علی علیه السلام آگاهی بیشتری از این تفاوتها به ما می دهند و می فرمایند:

«خداوند فرشتگان را عقل داد، بدون شهوت. حیوانات را شهوت داد بدون عقل و در انسان هر دو را جمع نمود. پس هر کس که عقل خود را بر شهوتش غالب ساخت، از ملائکه برتر است و هر کس شهوتش را بر عقلش غالب نمود، از چهارپایان نیز پست‌تر می شود».

انسان در حقیقت شگفت انگیزترین پدیده عالم هستی است. داشتن اعضاء و جوارح گوناگون و نیروهای مختلف و قدرت‌های متفاوت، مرکّب از عناصر متضاد و متشکّل از عوامل گوناگون، به گونه‌ای که به صورت معجونی بسیار زیبا و پیچیده‌ای درآمده است و همه چیز در او جمع است. در واقع انسان نمونه کوچکی است از تمام جهان هستی.

این همه عظمت و شگفتی بشر، موجب شده که هیچ بشری دوست نداشته باشد در مقام ارزش، در صف حیوانات قرار گیرد. اما چه می شود که در عمل، برخی، همیشه یا در مراحل و صفاتی، شبیه حیوانات میشوند و چه بسا از آنها هم پست تر!؟

طبع

امام (ع) عنایت خداوند برای خلقت شگفت او و عطای اعضا و ابزاری دقیق و کارآمد به انسان را به این دلیل می‌داند که آن‌ها را برای انجام مقاصدش به خدمت گیرد. از آنجا که خداوند به انسان قوّه تشخیص حق از باطل را نیز عنایت فرموده، به نظر می‌رسد که این اعضا و جوارح برای خدمتی جز به حق نیستند. آنگاه که در جدال عالَم دانی و عالی، انسان به دنبال بُعد دانیِ خود میرود، به جز بیراهه و گمراهی، نصیبی نمی‌برد.

امام علی (ع) ما را به نکته‌ای مهم و اساسی از مقوله ارتباطات روح و جسم خبر می‌دهند و منشاء این اختلافات را در جسم انسان، بیان می کنند. از نظر ایشان خداوند حکیمانه جسم انسان را از خاک آفرید و خصوصیات ویژه‌ای به طبیعت وی داد که آن‌ها نیز راهنمای او به سوی آفریدگارند.

ایشان در خطبه 1 نهج البلاغه پرده از راز خلقت بر می‌دارد و می‌فرماید:

«خداوند سبحان از بخش‌هاى هموار و ناهموار و حاصل‌خیز و شوره‏زار زمین خاكى فراهم آورد، سپس از روح خویش در آن دمید تا هیأت آدم شکل گرفت... بدین سان، آمیزه‏اى شگفت پدید آمد با سرشتى متضاد از رنگ‌هاى مختلف و شباهت‌هایى همگرا و عنصرهایى در ستیز با یكدیگر و مزاج‌هایى جداگانه از گرمى و سردى و خشكى و ترى و بدحالى و خوشحالى».

 لیلا علیخواه

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

حواست به خودت هست؟

هیچ عملی در دنیا گم نمی شود

خودت را دست کم نگیر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.