تبیان، دستیار زندگی
تربیت و پرورش کودکان، یکی از اموری است که در اسلام، بسیار مورد اهمیت واقع شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تعلیم و تربیت کودکان در اسلام


تربیت و پرورش کودکان، یکی از اموری است که در اسلام، بسیار مورد اهمیت واقع شده است.


تربیت

حضرت علی (ع) می‌فرماید: «کودک هفت سال آزاد است و هفت سال مورد ادب و توجه و هفت سال دیگر مورد خدمت و یاور است» (بحارالانوار ج 23 ص 65) از روایات اسلامی استفاده می‌شود که آغاز تعلیم مدرسه‌ای کودک، در هفت سالگی است.

امام صادق (ع) می‌فرماید: «کودک هفت سال بازی می‌کند و هفت سال خواندن و نوشتن می‌آموزد و هفت سال (مقررات زندگی) حلال و حرام را یاد می‌گیرد». (اصول کافی ج 6 ص 47 و 46) در هفت سال دوم، کودک آمادگی لازم را برای فراگیری معلومات و آداب اسلامی پیدا می‌کند.

نکته‌ای که باید در همه مراحل در نظر گرفته شود، این است که محتوای آموزشی و تعلیم باید با مسائل روز و مورد نیاز فراگیران و نیز شرایط محیطی و اجتماعی آن‌ها مرتبط باشد.

امام علی (ع) می‌فرماید: «فرزندان خود را به عادات و آداب خود مجبور نکنید؛ زیرا آن‌ها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده‌اند.» (نهج‌البلاغه گفتار 240) تربیت و پرورش کودکان، یکی از اموری است که در سنت اسلامی بسیار مورد اهمیت واقع شده است. این در حالی است که بیشتر والدین تنها به طور غریزی به تربیت کودکان خود می‌پردازند و هیچ آموزش یا مطالعه‌ای در این زمینه ندارند. برای رفع این کمبود، کارهای بسیار زیاد و عمیقی لازم است تا پاسخگوی مشکلات روزمره کودکان و نوجوانان باشد.

آنچه در این نوشتار خواهد آمد، نگاهی بسیار کوتاه به دیدگاه‌های سنت اسلامی در زمینه تعلیم و تربیت است. امید است که قدمی در نشان دادن خلأ موجود و ایجاد انگیزه‌ای برای تحقیق در این زمینه برداشته باشیم.

1- فطرت کودکان:

از جمله مهم‌ترین نکاتی که در خصوص آموزش دینی کودکان در روایات آمده است، مسئله فطری بودن توجه به دین و خداست. رسول اکرم (ص) فرمود: «هر نوزادی با فطرت خدایی به دنیا می‌آید و پرورش می‌یابد، مگر این که پدر و مادر، او را به سوی یهودی‌گری یا مسیحی‌گری بکشانند.» (بحارالانوار ج 3 ص 281) و نیز آمده است که موسی به خدا عرض کرد: «پروردگارا؛ کدامیک از اعمال، نزد تو برتر است؟ خطاب رسید: محبت به کودکان؛ چرا که من فطرت آن‌ها را بر پایه اعتماد به یگانگی خود قرار دادم.» (آیین تربیت ص 381) تمام این احادیث نشان می‌دهد که باید پدر و مادر، محیطی مناسب برای کودک فراهم آورند تا حقایق یا عقایدی که ریشه‌های آن در نهاد و فطرت کودک نهفته است، به منصه ظهور برسد.

از جمله مهم‌ترین نکاتی که در خصوص آموزش دینی کودکان در روایات آمده است، مسئله فطری بودن توجه به دین و خداست. باید پدر و مادر، محیطی مناسب برای کودک فراهم آورند تا حقایق یا عقایدی که ریشه‌های آن در نهاد و فطرت کودک نهفته است، به منصه ظهور برسد.

2- کنجکاوی و چراجویی:

کودک از دنیای بسته، پا به دنیای وسیع می‌گذارد، بنابراین می‌خواهد از اسرار آن‌ها سر در آورد. به این علت، غریزه اوست که از منشأ پدیده‌ها بپرسد. از روابط علت و معلولی آن سوال کند. این زمینه مناسبی برای کودک است که والدین؛ فرصت را غنیمت شمارند و واقعیت‌ها را برای او توضیح دهند.

3- رغبت‌ها:

انسان به طور کلی موجودی است اجتماعی و خواهان زیستن در اجتماں از این رو اگر بخواهد با آن‌ها بجوشد و در پس آن‌ها عرض وجود کند، باید تقلید کند. این زمینه‌ای مناسب برای آموزش جنبه‌های مذهبی است.

کودک می‌خواهد رفتار افراد بزرگ‌تر را تقلید کند؛ پس در حضور او نمازتان را بخوانید و یا او را همراه خود به مسجد ببرید. کودک رغبت دارد خود را در جای بزرگ‌ترها قالب بزند، پس زمینه ارتباط او را با بزرگ‌ترها فراهم کنید تا آداب زندگی، معاشرتی، اخلاقی و در کل آداب و رسوم مذهبی را از این طریق بیاموزد.

4- ارائه الگوهای مثبت:

در این روش از داستان انبیا و ائمه به خصوص دوران طفولیت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) استفاده می‌شود.

5- حس غرور و خودپسندی:

امری است که بدون شک در بین تمام انسان‌ها وجود دارد، اما می‌توان از حس غرور مثبت کودک استفاده کرد، مثلاً به او گفت که من مطمئنم که تو می‌توانی نماز بخوانی.

تربیت

6- مراحل پرورش مذهبی کودک:

رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «فرزندان خود را به سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان و محبت خاندان او و قرائت قرآن». شک نیست که هر سنی مقتضایی برای خودش دارد و باید طبق آن برنامه‌ریزی کرد. در کتب روایتی، دوره 21 ساله تعیین شده است که به 3 دوره 7 ساله تقسیم می‌شود و هر کدام به دوره جزیی‌تری قابل تقسیم است.

7 سال اول: دوره تکوین است

پرورش مذهبی، در حقیقت از همان روز تولد با گفتن اقامه و اذان در دو گوش کودک آغاز می‌شود و به تدریج این آموزش‌ها تا 3 سالگی تکامل می‌یابد. مرحله رشد دیگری از 5 سالگی آغاز می‌شود که در این مرحله باید متوجه تفاوت کودکان در امر رشد و نمو باشیم.

تحقیقات روان‌شناسی، تفاوت‌های کودکان را از نظر میزان و ظرفیت یادگیری و نیز رشد و نمو عقلی آن‌ها، مدنظر قرار داده است. اصول تربیتی اسلام، از همان ابتدا توجه و نظر خود را به وجود تفاوت‌های رشدی در 5 سالگی با مطرح کردن سوال زیر جلب کرده است. الیهما یمینک من شمالک؟ راستت از چپت کدام است؟ اگر کودک بتواند به این سوال پاسخ بدهد، مرحله رشد قبلی خود را پشت سر گذاشته است. امام صادق (ع) سفارش کرده‌اند که در 5 سالگی، به کودک، سجده آموزش داده شود. همچنین امام می‌فرمایند: «کودک خود را تا 6 سالگی فرصت دهید، سپس او را در فراگیری کتاب به مدت شش سال تربیت کنید. (وسائل باب 82 حدیث 2) شارع اسلام در زمینه‌های دیگر تشریعی نیز به تفاوت بین کودکان توجه دارد، مانند حدیثی که درباره اقامه نماز میت برای کودک متوفای 5 ساله وارد شده است. از حضرت صادق (ع) سوال شد: اگر کودک 5 ساله‌ای بمیرد، باید نماز میت بر او خواند؟ حضرت فرمود: اگر نماز را فهمید و درک می‌کرد، بر او نماز خوانده شود. (وسائل باب 13 حدیث 4).

کودک می‌خواهد رفتار افراد بزرگ‌تر را تقلید کند؛ پس در حضور او نمازتان را بخوانید و یا او را همراه خود به مسجد ببرید. کودک رغبت دارد خود را در جای بزرگ‌ترها قالب بزند، پس زمینه ارتباط او را با بزرگ‌ترها فراهم کنید تا آداب زندگی، معاشرتی، اخلاقی و در کل آداب و رسوم مذهبی را از این طریق بیاموزد.

7 سال دوم، دوره پرورش دینی است

در این دوره است که کودک از حکم وضعی به حکم تکلیفی باید عمل کند. علاوه بر آموزش اعمال واجب اعم از روزه و نماز در 7 سالگی، امام صادق (ع) در زمینه تعلیم احادیث اسلامی می‌فرمایند: «احادیث اسلامی را به فرزندان خود هر چه زودتر بیاموزید، قبل از آن که مخالفان بر شما سبقت گیرند». (کافی ج 6 ص 76) امام صادق (ع) درباره روزه گرفتن کودکان نیز می‌فرمایند: «ما به کودکان خود در 7 سالگی می‌آموزیم که هر قدر طاقت دارند، نصف روز باشد، یا بیشتر و یا کمتر، روزه بگیرند و هرگاه گرسنگی و تشنگی بر آنان غلبه کرد، افطار کنند، تا این که به روزه گرفتن عادت کنند و آن را تحمل نمایند. پس شما از کودکان خود بخواهید که در 9 سالگی، هر قدر که طاقت روزه دارند، روزه بگیرند و هرگاه که تشنگی بر آنان غلبه کرد، افطار کنند». (فروع کافی ج 2، ص 124) ایمان واقعی به مذهب، از حدود 12 سالگی در کودک پیدا می‌شود و در این سن تا حدود قابل توجهی می‌توان معنای اصیل مذهب را به او منتقل کرد. ضمناً مبانی اخلاقی و تربیتی، آداب معاشرت و رسوم و سنن، در همین دوره باید به کودک آموزش داده شود. پایان این دوره، همزمان با دوره نوجوانی است و کودک با تجاربی که در زمینه‌های مختلف به دست آورده، به فردی مستقل و صاحب نظر تبدیل می‌شود.

7 سال سوم، دوره تمرین و عمل است

در این دوره نیز که خود به 3 مرحله پایان نوجوانی، دوران بلوغ و دوره جوانی تقسیم می‌شود، بیشتر توجه والدین باید به دوران بلوغ باشد که دوره رشد احساسات و نوعی تولد مجدد است و دوره‌ای است که نیاز آنان به راهنمایی، به اوج خود می‌رسد. ایمان به مذهب از 16 سالگی اوج می‌گیرد و در صورتی که به الگوی کاذبی برخورد کردند، در جنبه مذهب، خطراتی برایشان وجود خواهد داشت.

پایان بلوغ و از حدود 18 سالگی، دوره استقلال تقریبی است

در این هنگام، دقت و استدلال منطقی در او رشد می‌کند و می‌توان از این طریق به آموزش مذهبی و دینی او پرداخت.

بیتوته


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: samansaee

برگرفته از انجمن: تعلیم و تربیت

مطالب مرتبط:

قرآن و شاخص‌های تربیت دینی

تربیت فرزندان، از منظر دین

آثار تربیتی تکریم و احترام کودک

5 اصل تربیت اخلاقی فرزندان