نکته های خواهر برادری
اگرچه خواهر-برادرها میتوانند نزدیک ترین دوستان همدیگر باشند، به ندرت یافت میشود که بچه ای با تمام خواهر-برادرانش به خوبی به سر برد. دعوای خواهر-برادران، فقط یک جزر و مد طبیعی زندگی خانوادگی است. شخصیت ها و سنین مختلف، میتوانند نقش داشته باشند، اما آنها اغلب همدیگر را رقیب همدیگر میبینند، برای یک سهم مساوی از امکانات محدود خانواده (مانند حمام، تلفن، یا آخرین قسمت کیک)، و توجه والدین، رقابت می کنند. رقابت همشیرها بخش طبیعی رشد است، اما این می تواند والدین را دیوانه کند.
کلید کوچک کردن مشاجرات در خانه چیست؟ بدانید چه زمانی به بچه هایتان اجازه دهید خودشان مشکلاتشان را حل کنند و چه زمانی دخالت و داوری کنید.
بهتر است بدانید که دعوا، یکی از مزایای داشتن خواهر یا برادر در خانه است. چون چنین کودکی، قبل از ورود به جامعه، خواهر یا برادری داردکه با او اختلاف سلیقه و اختلاف نظر دارد و با درگیری هایی روبرو می شود که باید سعی کند آنها را حل کند. والدین باید به فرزندان خود اجازه رویارویی با چنین مشکلاتی را بدهند...
این کار آنها را برای آینده آماده می کند. اگر دعوا یا بحث میان کودکان، کلامی بود، بهتر است دخالت نکنید و به هیچ وجه نقش قاضی را در این میان بازی نکنید. مثلا عده ای همیشه به فرزند کوچک تر می گویند که: «تو باید به برادر یا خواهر بزرگ تر خود احترام بگذاری.» یا به فرزند بزرگ تر می گویند که: «تو باید رعایت کنی، هر چه باشد تو بزرگ تر هستی.» با این کار، کودک نسبت به والدین خود احساس منفی ای پیدا می کند. اگر جنگ و دعوای کودکان، به زدو خورد کشیده شد، قبل از آسیب رساندن به خودشان یا وسایل، آنها را از هم جدا کنید. بهتر است هر کدام از آنها نیم ساعت در محیطی جدا از هم بمانند و اجازه هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند.
بعد از نیم ساعت، هم به آنها بگویید اگر دوباره دعوا کنند، دیگر اجازه بازی ندارند. ما به عنوان والدین، باید مراقب نوع درگیری های خود در خانواده باشیم. کودکان از مشاهده های خود، مطالب زیادی در ذهن ثبت می کنند. بحث یا فحاشی و دعوا میان همسران در حضور کودکان، باعث الگوپذیری آنها می شود. در درجه اول باید خودمان و شیوه روابطمان را اصلاح کنیم و بعد، انتظار چنین رفتارهایی را از کودکان خود داشته باشیم. در بعضی موارد، والدین، رفتار غلط را به کودک خود آموزش می دهند. مثلا وقتی فرزندشان به خانه می آید و تعریف می کند کسی او را زده است، کودک را تحقیر می کنند و به او یاد می دهند که اگر کسی تو را زد، تو هم باید او را بزنی. با این کار، پرخاشگری را به کودک آموزش می دهند که کار غلطی است.
از آنجا که بیشتر خانواده ها، وعده شام را در کنار هم صرف می کنند، زمان مناسبی است که هر کدام از اعضا در مورد خودشان حرف بزنند. پدرومادر می توانند با بیان غیرمستقیم به کودکان خود بیاموزند که چگونه می توان عصبانیت را کنترل کرد. مثلا پدر می تواند ماجرایی در مورد اینکه چگونه ناگهان از کسی عصبانی شده اما سعی کرده خودش را از محیط دور کند تا درگیری پیش نیاید، تعریف کند. این کار غیرمستقیم به کودکان آموزش می دهد که چگونه خشم خود را کنترل کنند. در مورد بچه های کوچک تر (زیر 10 سال)، قصه خوانی یا عروسک بازی هم روش خوبی برای آموزش غیرمستقیم است. می توان قصه ای را برای آنها در مورد اینکه چگونه مثلا دو خرس بر سر کوزه عسلی دعوا کردند تعریف کرد و از کودک خواست قصه را ادامه دهد و راهی پیدا کند که دعوای دو خرس تمام شود.
بعد می توانیم راه حلی را که او بیان کرده با هم بررسی کنیم و ببینیم که راه درستی است یا نه. مهم است که به کودک اجازه بدهیم از ذهنش کمک بگیرد و راه حلی به او ندهیم. این کار روش خوبی برای آموزش کودکان کم سن و سال است. می توان به کودک گفت حالا از راه حل خودت در دعوای با خواهرت هم می توانی استفاده کنی. به این ترتیب احساس آرامش می کند و به کمک راه حل خودش، موضوع یا مشکل خود را حل می کند.
دعوای فیزکی خواهر و برادر
اما دعوای فیزیکی به خاطر خطراتی که دارد ،باید به گونه ای دیگر حل و فصل شود.
بچهها به طور ذاتی نمیدانند چگونه مذاکره کنند و به توافق برسند. وقتی ناراحت، عصبانی یا آزرده میشوند، گاهی اوقات دعوا را به برخورد فیزیکی تبدیل میکنند. اگر مهارتهایی را که برای کنترل احساساتشان نیاز دارند به آنها نیاموزیم و اگر مسیر مذاکره و توافق را به آنها نشان ندهیم، ممکن است همچنان به برخوردهای فیزیکی برای یافتن مسیر خود ادامه دهند.
راهحلها
1- وقتی بچهها به طور فیزیکی دعوا میکنند، فورا آنها را از هم جدا کرده و به دو اتاق مجزا بفرستید تا برای مدتی در آنجا باشند و آرام بگیرند. وقتی هر دو آرام شدند، آنها را در یک جا بنشانید و گفتگویی را بین آنها ترتیب دهید.
2- آن دو را وا دارید تا با فاصله از هم بنشینند. به آنها بگویید هر وقت مشکلشان حل شد میتوانند از جایشان بلند شوند.
3- به بچهها بگویید تا یک ساعت نمیتوانند با هم بازی کنند.آنها را در اتاقهایی جداگانه نگه دارید. در این مدت به هیچ یک از آنها اجازه ندهید تلویزیون تماشا کنند. اولین پاسخ آنها احتمالا به این صورت خواهد بود:" چه عالی! دیگر دلم نمیخواهد با او بازی کنم". اما پس از یک ساعت بازی خسته کننده به تنهایی، احتمالا دوستان بهتری برای هم خواهند شد.
4- از کودک مهاجم بخواهید یکی از کارهای روزمره خواهر یا برادری که صدمه دیده است را انجام دهد. مثلا مرتب کردن رختخواب و یا بیرون بردن زباله.
5- همیشه تصور نکنید کودکی مقصر است که دیگری را میزند. بعضی اوقات قربانی خواهر یا برادرش را به حد جنون تحریک کرده، اذیت کرده یا مورد سوء استفاده قرار داده است. گرچه هیچ گاه درست نیست که کودکی، دیگری را کتک بزند.اما وظیفه شماست که از اذیتهای پشت صحنهای که کاسه صبر فرزندتان را لبریز میکند، آگاه باشید.
6- سعی کنید لحظاتی را بیابید که آن دو رفتاری مناسب با هم دارند. وقتی فرزندانتان بدون دعوا با هم بازی میکنند، چنین تحسیناتی را به کار ببرید:" خوشحالم که شما بچهها از بازی با هم لذت میبرید".
فراوری:داودی
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع:بیتوته/سلامت نیوز