تبیان، دستیار زندگی
آنچه در قالب دو بخش تقدیم می‌شود، گفت و شنودی‌ است از سوی نشریه پژوهش و حوزه با آیت الله محمد اسحاق فیاض پیرامون فقه، اصول فقه و تلاش‌های‌ علمی‌ معظم له كه در شهر مقدس نجف اشرف انجام گرفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی‌ به علم اصول در حوزه نجف (2)

در گفت و گوی نشریه پژوهش و حوزه با آیت الله محمد اسحاق فیاض *

آیت الله محمد اسحاق فیاض

قسمت قبل را از اینجا ببینید

 پژوهش و حوزه: به عقیده شما آیا گسترش در بحث‌های‌ اصول در اثر پیدایش مسائل مستحدثه است؟

آری‌، همین گونه است. گسترشِ بحث‌های‌ نظری‌، از مسائل مستحدثه سرچشمه می‌ گیرد؛ از باب مثال: كتابی‌ درباره بانك‌ها نوشته‌ام كه در بر دارنده بحث‌های‌ احكام بانك‌ها، سهام، اوراق بهادار و بازار بورس است. غالب فقیهانِ ما در گذشته معتقد به بطلان این گونه معاملات بودند؛ زیرا معتقد بودند كسانی‌ كه در این بازارها معامله می‌كنند، چیزی‌ را كه فعلاً قدرت بر تسلیم آن ندارند ـ مثلاً ـ با مدت شش ماهه می‌فروشند. مانند این كه ده تُن نفت را می‌فروشد و سه ماه بعد تحویل می‌دهد. چیزی‌ كه الآن فروخته شده است، فعلاً وجود ندارد و معدوم است و فروشِ مبیعِ معدوم، باطل است؛ ولی‌ من در این كتاب یاد آور شده‌ام كه این چنین معامله‌ای‌ صحیح است. این بحث و فتوا در میان ملت‌های‌ اروپایی‌ انعكاس فراوانی‌ داشت و روشن ساخت فقه اسلامی‌ به نفع مردم است و به زمانی‌ خاص محدود نیست.

پژوهش و حوزه: در دهه‌های‌ اخیر دایره فقه عملی‌ توسعه یافته و بحث های‌ جدیدی‌ به آن اضافه شده است؛ مانند فقه حكومت، فقه بانك‌ها، فقه قضاوت و فقه اداره دولت. پیش از این، این گونه موضوع‌ها مطرح نبوده و فقیهان ما در این زمینه‌ها كاری‌ نكرده بودند. با توجه به این كه اصول باید هم پای‌ِ تحولاتِ فقهی‌ متحول شود، به نظر شما نقص‌های‌ علم اصول در این زمینه چه چیز است؟

در این زمینه، قواعد و ضوابطِ عامی‌ در اصول وجود دارد؛ مثلاً در ابوابِ قضاوت، اكثر فقیهان قائل به این هستند كه قاضی‌ِ منصوب باید مجتهد باشد؛ در این صورت است كه حكمش لازم الاجرا و نافذ می‌باشد؛ اما قاضی‌ای‌ (قاضی‌ تحكیم) را كه دو طرفِ دعوی‌ (مدعِی‌ و مدعَی‌ علیه) انتخاب می‌كنند تا میانشان قضاوت كند، لازم نیست مجتهد باشد. بعضی‌ فقیهان نظرشان این است كه قاضی‌ لازم نیست مجتهد باشد به شرط این كه حكمش مطابق فتوای‌ مجتهد باشد.

در باب حكومت و ولایت امر، نظر شیعیان و اهل سنّت با هم فرق می‌كند؛ شیعه می‌گوید: حكومتِ قانونی‌، حكومتی‌ است كه پایه‌هایش بر اساس دین و حاكمیّت خدا استوار شده باشد؛ زیرا حاكم در حكومت قانونی‌، باید از جانب خدا منصوب شده باشد؛ یا با نام و تصریح؛ مانند نبی‌ ّ مكرم اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امامان – علیهم السلام - و یا با ذكر خصوصیات و صفات؛ مانند مراجع در زمان غیبت؛ زیرا در عصر غیبت، مرجع، ولی‌ ّ امر است و دایره حكومتش بسیار گسترده است و می تواند در تمامی‌ كارهای‌ حكومتی‌: چه موارد خاص و چه عمومی‌، دخالت كند. اما اهل سنّت معتقدند كه منصوب از جانب خدا فقط نبی‌ ّمكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است و خلافت‌ها، با انتخاب مردم و اجماعشان شرعیّت پیدا می‌كند و قانونی‌ می‌شود و میان عصر غیبت و عصر حضور فرقی‌ وجود ندارد. آنان معتقدند هر كس با انتخاب مردم رئیس جمهور شد، ولی‌ ّ امر و واجبُ الاطاعه می‌باشد. بدین سبب، به پادشاه مغرب، «امیرالمۆمنین» می‌گویند؛ زیرا مغربیان به وجوب پیروی‌ از پادشاه معتقدند. اما به عقیده شیعه، چنین حكومت‌هایی‌ قانونی‌ نیست و اعتباری‌ ندارد. فرق میان شیعه و سنی‌ درباره‌ی حكومت‌های‌ِ قانونی‌، همین است. آری‌، چنانچه كسی‌ با كودتا و زور و استبداد، حكومتی‌ را به دست گیرد، در نظر اهل سنّت نیز این چنین حاكمی‌ غیر قانونی‌ است و اطاعتش واجب نمی‌باشد.

به هر روی‌، فقه متكفّلِ تمام جوانب حكومت ـ به طور كافی‌ و وافی‌ ـ از بُعد اقتصادی‌، سیاسی‌، فرهنگی‌ و آموزشی‌ می‌باشد.

پژوهش و حوزه: برخی‌ معتقدند اصولی‌ كه در دست داریم، برای‌ استنباط احكام فقهی‌ فردی‌ تدوین گشته و نه برای‌ احكام حكومتی‌. نظر حضرت عالی‌ در این باره چیست؟

اصول، در بر دارنده‌ی هر دو جنبه است؛ زیرا مسأله‌ی ولایت فقیه، متعلق به احكام حكومتی‌ است. چنانچه فقیهی‌ بر كشوری‌ ولایت داشت، باید دستش باز باشد و بتواند در تمامی‌ كارهای‌ حكومتی‌ دخالت داشته باشد ـ چه فردی‌ و موردی‌ و چه عمومی‌ ـ زیرا آنچه از احكام عام استفاده می‌شود، قدرت گسترده فقیه است.

پژوهش و حوزه: آیا شما قائل به گسترش ولایت فقیه هستید ؟

ولایت فقیه گسترده است؛ چنانچه در كشوری‌ زمینه اِعمال و اجرا وجود داشته باشد.

پژوهش و حوزه: آیا در استنباط مسائل جدید و مستحدثه، همین اصولِ فعلی‌ و موجود كافی‌ است، یا باید بحث‌های‌ جدیدی‌ به آن‌ها اضافه شود؟

اصولی‌ كه هم اكنون در دست داریم و موجود است، كافی‌ است.

پژوهش و حوزه: با توجه به این كه شما سال‌های‌ طولانی‌ نزد آقای‌ خویی‌ درس خوانده‌اید، به نظر شما شاگردان خوب ایشان چه كسانی‌ بودند؟

مرحوم آقای‌ خویی‌ توان علمی‌ بالایی‌ و قدرت بیان شیوایی‌ داشت. مطالب پیچیده و گره‌های‌ كورِ درس را باز می‌كرد. برای‌ همین، شاگردان از ایشان بسیار استفاده می‌نمودند. حدود چهارصد یا پانصد نفر پای‌ درس ایشان حاضر می‌شدند و نود و پنج درصد آنان درس را می‌نوشتند. بعضی‌ شاگردان برجسته و مبَرَّز ایشان عبارت بودند از: آقای‌ وحید خراسانی‌، حاج شیخ میرزا جواد تبریزی‌، آقای‌ سیستانی‌، سید محمد باقر صدر، شیخ علی‌ فلسفی‌، شیخ توحیدی‌، میرزا كاظم تبریزی‌، شیخ غروی‌ و دیگران.

پژوهش و حوزه: روش تدریس مرحوم آقای‌ خویی‌ چگونه بود؟

ایشان رضایت نداشتند هنگامِ درس، كسی‌ اشكال كند و می‌فرمودند: «اشكال هنگام درس، نظم درس را به هم می‌زند و رشته افكار طلاب را به هم می‌ریزد، هر كس اشكال دارد پس از اتمام درس مطرح كند و بپرسد». آقای‌ خویی‌ پس از درس، همان جا می‌نشست و طلاب، پرسش‌های‌ خود را كتبی‌ و شفاهی‌ از ایشان می‌پرسیدند.

پژوهش و حوزه: گفته شده كه آقای‌ خویی‌ غیر از درس عمومی‌، یك درس خصوصی‌ هم داشته كه در آن، بحث‌های‌ عمیق‌تر و دقیق‌تری‌ مطرح می‌فرموده است. آیا این گفته صحیح است؟

خیر. ایشان جلسه‌ای‌ داشتند كه بعضی‌ از فضلا در آن حاضر می‌شدند و در آن جلسه، حاشیه بر عروة الوثقی‌ را می‌نوشتند.

پژوهش و حوزه: شما در كتاب اصولتان آرا و دیدگاه‌های‌ شهید سید محمد باقر صدر را هم آورده‌اید، عقیده‌ی شما در مورد ایشان چیست؟

شكی‌ نیست كه شهید صدر از نوابغ بودند و این ادعا از كتاب‌های‌ِ آن شهید پیدا است؛ مثل فلسفتنا و اقتصادنا و برتر از این دو، كتابِ الأسس المنطقیة است كه كتابی‌ متقن و به‌غایت بلند مرتبه است. این كتاب گویای‌ توان بالای‌ علمی‌ شهید صدر است؛ زیرا هر كسی‌ قدرت فهم و دركش را ندارد.

شهید سید محمد باقر صدر، جایگاهی‌ ویژه نزد آیت اللّه خویی‌ داشت. آیت اللّه خویی‌ نیز جایگاه و محبوبیّتی‌ خاص نزد شهید صدر داشت. شهید صدر درباره آیت اللّه خویی‌ می‌گفت: مقامِ ثبوتِ آقای‌ خویی‌ والاتر از مقامِ اثباتِ ایشان است.

پژوهش و حوزه: دیدگاه شما درباره نظریه شهید صدر، موسوم به «حق الطاعة» چیست ؟

این، نظریه‌ی خاصی‌ است و من قائل به آن نیستم. این نظریه، مختص به شهید صدر نمی‌باشد، بلكه تمام اخباری‌ها هم قائل به این نظریه می‌باشند.

پژوهش و حوزه: آرا و نظرهای‌ جدید شما در علم اصول چیست ؟

از باب مثال: در معنای‌ حرفی‌ [در] مسأله وضع، با آقای‌ خویی‌ اختلاف نظر دارم. همچنین در معنای‌ صیغه امر و در جریان استصحاب در شبهات حكمیّه.

پژوهش و حوزه: نظر شما درباره احیای‌ حوزه عراق چیست؟

بسیاری‌ از مردم علاقه دارند كه به نجف بیایند؛ ولی‌ امنیّت وجود ندارد. آنچه در حال حاضر موجود است، حكومت نیست و باید حكومتی‌ تشكیل شود تا امنیّت برقرار شود كه فعلاً این چنین نمی‌باشد. این از یك جهت؛ اما از جهتِ دیگر، امكانات اقامتی‌ برای‌ طلاب در نجف بسیار كم است. مدارس هم كمند، خانه‌ها نیز آماده نیست. اگر طلبه‌ای‌ بخواهد خانه‌ای‌ اجاره كند، باید تمام شهریّه‌اش را به اجاره بدهد؛ ولی‌ ـ ان شاء اللّه ـ در آینده اوضاع بهتر خواهد شد و طرح توسعه حرم مطهر حضرت امیر المۆمنین – علیه السلام - به اتمام خواهد رسید. آنچه اكنون موجود است مناسب و لایق شأن والای‌ امام – علیه السلام - نمی‌باشد و این‌ها همگی‌ از نتایجِ اَعمالِ بعثیان است. آن‌ها سی‌ و پنج سال بر عراق حكومت كردند، كشتند، خراب كردند، غارت كردند، دزدیدند و مردم را در فقرِ شدید رها كردند. اكنون آبادی‌ عراق به یكصد و سی‌ میلیارد دلار نیاز دارد.

پژوهش و حوزه: از آن زمان كه خفقان و فشار شدید حاكم بود، بگویید.

برای‌ شكنجه‌ی مردم، شیوه‌های‌ گوناگونی‌ وجود داشت؛ هفت میلیون نفر را به نام «سپاه قدس» بسیج نمودند، مردم از ترس از خانه‌هایشان بیرون نمی‌آمدند و هرچه اموال داشتند تحویل بعثیان می‌دادند تا خود را از «سپاه قدسِ» بعثیان رها كنند. در حالی‌ كه همه دنیا سكوت كرده بود. در ایام جنگ، جوانان را به جاهای‌ نامعلوم می‌بردند و هیچ گونه خبری‌ از آن‌ها در دست نبود، سیصد و اندی‌ گور دسته جمعی‌ كشف شده است كه همه از شیعیان بودند.

پژوهش و حوزه: شنیده ایم آن تعدادی‌ كه علنی‌ بود و گورشان مشخص شده بود، حدود یك میلیون نفر بودند.

شاید هم بیشتر. چند میلیون نفر از كسانی‌ بودند كه در سال 1991 میلادی‌ دستگیر شده و آن‌ها را با كمربندهای‌ انفجار دسته‌جمعی‌ به عنوان اشرار اعدام می‌كردند.

پژوهش و حوزه: كسانی‌ كه این جنایات را مرتكب شدند، آیا اكنون هم در عراق هستند؟

آری‌، هم اكنون در عراق هستند. شاهد بر این مدعا انفجار اخیر نجف است. گویی‌ اینان بشر نیستند! با این كارشان بسیاری‌ از فرزندان نجف را نزدیك حرم مطهر پس از نماز جمعه كشتند!

پژوهش و حوزه: آیا صدام درِ مدارس را می‌بست و مدارس را ویران می‌كرد؟

مدارس خود خراب بودند، متروكه شدند و تعمیر نشدند تا این كه خراب شدند.

پژوهش و حوزه: چنین معلوم می‌شود كه بیشترین وقت شما در مسائل علمی‌ سپری‌ می‌شود.

آری‌

پژوهش و حوزه: با سپاس فراوان از این كه در گفت و گو شركت كردید.


* آیت اللّه شیخ محمد اسحاق فیاض، از شاگردان برجسته حضرت آیت اللّه خویی‌ ـ قدس سره ـ و یكی‌ از مراجع نجف اشرف است. از آثار تألیفی‌ ایشان می‌توان به كتاب محاضرات فی الاصول (تقریرات مبحث الفاظ درس خارج اصول آیت اللّه خویی‌)، المباحث الاصولیة، تعالیق مبسوطة علی‌ العروة الوثقی‌، منهاج الصالحین، مناسك الحج و رساله توضیح المسائل اشاره كرد.

آنچه در قالب دو بخش تقدیم می‌شود، گفت و شنودی‌ است پیرامون فقه، اصول فقه و تلاش‌های‌ علمی‌ معظم له كه در شهر مقدس نجف اشرف انجام گرفته است.

منبع: مجله پژوهش و حوزه، زمستان 1382 - شماره 16، صص81 تا 91 (با اندکی تصرف)

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان