تبیان، دستیار زندگی
گاهى از پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله) پرسشی مى ‏کردند و در جواب، آیه یا آیاتى نازل مى ‏شد، و زمانى حادثه ‏اى پیش مى ‏آمد یا صدور حکمى ضرورت مى‏ یافت و بدین جهت آیه ‏اى از قرآن فرود مى ‏آمد. این حادثه یا لزوم حکم یا سئوال را «شأن نزول» گویند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آشنایی با یکی از مباحث تاریخی قرآن کریم


گاهى از پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله) پرسشی مى ‏کردند و در جواب، آیه یا آیاتى نازل مى ‏شد، و زمانى حادثه ‏اى پیش مى ‏آمد یا صدور حکمى ضرورت مى‏ یافت و بدین جهت آیه ‏اى از قرآن فرود مى ‏آمد. این حادثه یا لزوم حکم یا سئوال را «شأن نزول» یا «سبب نزول» مى ‏گویند که به طور کلّى و به حالت جمع «اسباب‏ نزول‏» نامیده مى‏ شود.


نزول

اسباب نزول؛ از مباحث تاریخی قرآن کریم است؛[ ایازى، سید محمد على، قرآن اثرى جاویدان، ص 85، کتاب مبین، رشت، چاپ اوّل، 1381ش؛ نکونام، جعفر، در آمدى بر تاریخ گذارى قرآن، ص 2] زیرا به زمینه‌ها و موجبات نزول آیه یا آیات می‌پردازد، و همزمان با نگارش محورهای مختلف تاریخ و همزمان با نزول قرآن، مطرح گردید و سپس به‌ صورت نوشته در آمد. البته با این ویژگی که اسباب نزول، ضمن بحث‌های تفسیری و به ‌شکل پراکنده و نقل روایت مطرح می‌شد، و به دوره‌های بعد منتقل می‌گردید.

محدّثان در کتاب‌های حدیثی خود و مفسّران در تفاسیر خود از آن بهره‌مند شدند و دانشمندان از قرن نخست، آثاری را به آن اختصاص دادند. در دو قرن اول، تألیفات با عنوان «نزول القرآن» یا «تنزیل القرآن»، نام برده می‌شد. از قرن سوم، نام «اسباب النزول» نیز اضافه گردیده است.[ اقبال، ابراهیم، فرهنگ نامه علوم قرآن، ص 36]

اکثر آیات قرآن بدون آن که به حادثه خاصى مربوط باشند نازل شده اند؛ یعنى شأن نزول خاصّى نداشته اند ، ولى پاره‏اى دیگر داراى سبب نزول یا شأن نزولى هستند.

گاهى از پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله) پرسشی مى ‏کردند و در جواب، آیه یا آیاتى نازل مى ‏شد، و زمانى حادثه ‏اى پیش مى ‏آمد یا صدور حکمى ضرورت مى‏ یافت و بدین جهت آیه ‏اى از قرآن فرود مى ‏آمد. این حادثه یا لزوم حکم یا سئوال را «شأن نزول» یا «سبب نزول» مى ‏گویند که به طور کلّى و به حالت جمع «اسباب‏ نزول‏» نامیده مى‏ شود.[ جمعى از نویسندگان، آشنایى با قرآن، ص 62 ؛ و ر.ک: غازى عنایة، أسباب النزول القرآنی، ص 26 – 40؛ حیدر، حسن محسن، أسباب النزول القرآنی تاریخ و حقائق، ص 45 – 50]

به طور کلى سببى که نزول آیه یا آیاتى را ایجاب مى‏ کند، چنین نیست که مفهوم و مدلول قرآنى آن مقیّد و مختصّ به همان مورد خاصّ باشد، بلکه حکم و مفهوم آن به موارد مشابه آن نیز تعمیم و سرایت داده مى‏شود

اقسام اسباب نزول

1. اسباب نزول متعدد و نازل واحد:

در معناى سبب نزول گفتیم که: گاه جریانى پیش مى ‏آمد که سبب نزول یک یا چند آیه مى ‏شد. و گاهى هم خود این سبب در بیشتر مکان ها یا در مورد بیشتر افراد و موارد تکرار مى ‏گشت. این وضع را تعدّد اسباب وحى و نازل واحد مى ‏نامند. [گاه نزول مطلبى بیش از یک مرتبه براى بزرگداشت شأن و منزلت موضوع مورد بحث است، و گاه یادآورى مجدّدى است در هنگام وقوع سبب که مبادا فراموش گردد]. بنابر این، گاهى ممکن است تعدّد اسباب نزول اقتضاى تعدد نزول را نماید، اگر چه آیه یا آیات نازل شده واحد باشد.[ رادمنش، سید محمد، آشنایی با علوم قرآنى، ص 119،(با تلخیص)]

چنان که برخی گفته اند سوره حمد در دو نوبت نازل شد، یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه.[ سید کریمى حسینى، سید عباس، تفسیر علیین، ص 266، انتشارات اسوه، قم، چاپ اول، 1382ش؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 5] لذا مى ‏بینیم که در این مورد تعدّد اسباب و تعدد نزول وجود داشته، ولى نازل واحد بوده است‏.

2. سبب نزول واحد و نازل متعدّد: ممکن است نازل متعدد باشد و سبب نزول واحد.[ آشنایی با علوم قرآنى، ص 120.] چنان که ام سلمه به پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) عرض کرد: اى رسول خدا! نمى‏ شنوم که خدا در خصوص هجرت یادى از زنان کرده باشد؟! خداى تعالى این آیه را نازل فرمود:[ واحدى نیشابوری، على بن احمد، اسباب نزول القرآن، ص 143؛ فیض کاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسیر الصافی، محقق و مصحح: اعلمى، حسین، ج 1، ص 410 ؛ ابن عجیبه، احمد بن محمد، البحر المدید فى تفسیر القرآن المجید، تحقیق: قرشى رسلان، احمد عبدالله، ج 1، ص 454] «خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل‏ کننده ‏اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه ‏هاى خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را مى ‏بخشم و آنها را در باغ هاى بهشتى، که از زیر درختانش نهرها جارى است، وارد مى ‏کنم. این پاداشى است از طرف خداوند و بهترین پاداش ها نزد پروردگار است».[ آل عمران، 195]‏

خداى سبحان در این معنا آیه دیگرى نیز نازل فرموده است:[ اسباب نزول القرآن، ص 370 و 371؛ فیض کاشانى، ملا محسن، الأصفى فى تفسیرالقرآن، تحقیق: درایتى، محمدحسین، نعمتی، محمدرضا، ج 2، ص 993 و 994] «به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه ‏دار و زنان روزه‏ دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى ‏کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است».[ احزاب، 35]

به این ترتیب سبب نزول که همان پرسش ام سلمه است واحد است و نزول به صورت متعدّد یعنى دو آیه مزبور از دو سوره آل عمران و احزاب است.

3. سبب نزول، خاص و نازل واحد با لفظ خاص؛ یعنی آیه ای که نازل شده، هم لفظ آن و هم سبب نزول آن خاص است؛[ أسباب النزول القرآنی، ص 46] مانند آیه «تَبَّتْ یَدا أَبی‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ» که در مورد ابولهب نازل گردید، و  جهت سبب آن بوده و با لفظ خاص نازل شده است.[ همان، ص 51]

بر اساس مطالبى که ذکر شد؛ اگر روایاتى نقل شود که مثلاً بگوید آیه: «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ‏»،[ معارج، 1: «تقاضاکننده ‏اى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد!».] به این سبب نازل شده، و روایات دیگرى نقل شود که بگوید آیه مذکور به سبب دیگرى نازل گردیده است، نباید گفت تعارضى در کار است؛ زیرا ممکن است نزول این آیه در مورد زیادتر از یک سبب بوده است. جریان در باب تعدّد اسباب نزول و نازل واحد این ‏گونه است. همچنین اگر روایات در مورد آیه‏ اى از آیات به لحاظ سببى اختلاف داشته باشد؛ زیرا همان‏ طور که گفتیم ممکن است نازل متعدد و سبب نزول واحد باشد و جایز است که سببى براى نزول آیه‏ اى نقل شود و مقصود از آن تفسیر باشد. به خصوص که عادت صحابه و پیامبر و تابعین این بود که وقتى یکى از آنان مى ‏گفت این آیه در فلان مورد نازل شده، مرادش آن بود که آیه مورد نظر متضمّن این حکم است، نه آن که این حکم سبب نزول آن آیه است‏.

 تفسیر «كاشف» كه كار مشترك استاد حجتی و دكتر بی‌آزار شیرازی است، پاسخ كوبنده‌ای به شبهات مستشرقان در مورد نزول تدریجی قرآن است.

اولین کتاب اسباب نزول آیات قرآن کریم را چه کسی نوشته است؟

ابن ندیم –نویسنده‌ی الفهرست- نخستین مجموعه‌ درباره‌ی اسباب النزول را از ابن عباس با نام «نزول القرآن» به روایت عکرمه (104ق) و ضحاک (105ق) دانسته است.[ ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، به کوشش رمضان، ابراهیم، ص 58]

در سده‌ی دوم قمری، یک اثر چاپ شده و دو اثر، تنها با ذکر نام به جای مانده است، که تألیف محمد بن مسلم بن شهاب الزهری (124ق) با عنوان «تنزیل القرآن الکریم بمکة و المدینة» اولین اثر موجود است و به همراه کتاب «الناسخ و المنسوخ»‏، انتشار یافته است.[ نزال، عمران سمیح، الوحدة التاریخیة للسور القرآنیة، ص 60 ؛ فرهنگ نامه علوم قرآن، ص 36.] البته ممکن است این کتاب، جمع آوری نظرات و نقل‌های ابن شهاب زهری در باب اسباب النزول باشد و خود او چنین کتابی ننوشته باشد. به علاوه، برخی در استناد این کتاب به زهری اشکال گرفته‌اند.[ فرهنگ نامه علوم قرآن، ص 283.]

در سده‌ی سوم و چهارم، از پنج عنوان تألیف، تنها ذکر نامی به جای مانده است. اسباب‏ النزول، علی بن عبد اللّه بن جعفر مدینی (161 - 234 ق) نخستین و قدیمی‌ترین نگارش به صورت مستقل با این نام است، ولی به دست ما نرسیده است.[ حیدر، حسن محسن، أسباب النزول القرآنی تاریخ و حقائق، ص ؛ الصابونى، محمد على، التبیان فی علوم القرآن، ص 19]

در سده‌ی پنجم، «اسباب‏ النزول»‏ ابوالحسن علی بن احمد واحدی نیشابوری‏ (468ق) از مهم ترین و مشهورترین کتاب در علم اسباب نزول است،[ سیوطى، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 120، دار الکتاب العربى، بیروت، چاپ دوم، 1421ق؛ التبیان فی علوم القرآن، ص 19؛ محمود، منیع عبد الحلیم، مناهج المفسرین، ص 103] که چاپ هم شده است.

واحدی نیشابوری، اسباب النزول را به شیوه روایی از آیه‌ی «بسم الله الرّحمن الرّحیم» سوره حمد تا انتهای قرآن پی گرفته و ذیل هر آیه سبب و شأن نزول آن‌را از راویان مختلف نقل نموده است، همچنین آیاتی را که در شأن حضرت امام علی(علیه السلام) نازل شده ذکر کرده است.[ شهیدى صالحى، عبد الحسین، تفسیر و تفاسیر شیعه، ص 125] البته اسباب النزول واحدی شامل تمامی آیات قرآن نیست و تنها شأن نزول آیاتی را که توانسته جمع آوری کند و یا برای او روایتی نقل شده بود را آورده است. از مجموع سور قرآن، راجع به 82 سوره، 883 مورد سبب نزول نقل کرده است. و دربردارنده اکثر روایات از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) و دیدگاه های صحابه و تابعین می ‏باشد.

ابن ندیم –نویسنده‌ی الفهرست- نخستین مجموعه‌ درباره‌ی اسباب النزول را از ابن عباس با نام «نزول القرآن» به روایت عکرمه (104ق) و ضحاک (105ق) دانسته است

بنابراین، مشهورترین کتاب در این‌باره «اسباب النزول» واحدی نیشابوری است که انتشار یافته است.

در پایان تذکر این نکته ضروری است که به طور کلى سببى که نزول آیه یا آیاتى را ایجاب مى‏ کند، چنین نیست که مفهوم و مدلول قرآنى آن مقیّد و مختصّ به همان مورد خاصّ باشد، بلکه حکم و مفهوم آن به موارد مشابه آن نیز تعمیم و سرایت داده مى‏شود.[ آشنایى با علوم قرآنى، ص 120- 121. ] همان طور که امام صادق(علیه السلام)، در ذیل شأن نزول آیه شریفه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»،[ انسان، 8: «و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى‏ دهند!». ] می فرماید: «مقدارى جو در نزد فاطمه (علیه السلام) بود پس آن را [آرد کرده‏] با روغن و آب بیامیخت و نان پخت و چون در برابر خود نهادند که بخورند مسکینى آمد و گفت: خدا شما را ببخشاید پس على(علیه السلام) برخاست و یک سوّم آن را به او بخشید و...پس خداوند آیات فوق را در شأن آنها نازل فرمود و حکم این آیات درباره هر مۆمنى که براى خدا چیزى ببخشد جارى است».‏[ قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوى جزائرى، طیّب، ج 2، ص 398 و 399]

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع:

اسلام کوئیست

پرسمان

مطالب مرتبط:

تفاوت اسباب نزول و شأن نزول آیات

سرآغاز نزول قرآن

شأن نزول آیة الکرسی