تبیان، دستیار زندگی
در ادبیات معاصر ما کارهایی هستند که مشخصا در حوزه تاریخ هستند و کارهای دیگری صرفا به مسائل روز می‌پردازند. قسم سومی هم هستند که تلاش کرده‌اند این دو مورد را جمع کنند. در این رمان انگیزه بالاتری در نظر گرفته شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در ادبیات انقلاب، داستان نباید فدای تکنیک شود

احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی: در ادبیات انقلاب، داستان نباید فدای تکنیک شود


در ادبیات معاصر ما کارهایی هستند که مشخصا در حوزه تاریخ هستند و کارهای دیگری صرفا به مسائل روز می‌پردازند. قسم سومی هم هستند که تلاش کرده‌اند  این دو مورد را جمع کنند. در این رمان انگیزه بالاتری در نظر گرفته شد.

احمد شاکری

احمد شاکری، یکی از نویسندگان و منتقدان ادبی در حوزه ادبیات انقلاب محسوب می‌شود. از وی تاکنون چندین اثر منتشر شده اما مهم‌ترین اثر وی که جوایز مختلفی به آن تعلق گرفته است و کاندیدای دریافت جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز بوده، «انجمن مخفی» نام دارد. این اثر یکی از رمان‌های ادبیات انقلاب است که دغدغه ماهیت دارد و در سه روایت جداگانه در پی رسیدن به این ماهیت است. انتشار مجدد این اثر از سوی انتشارات سوره مهر فرصت و بهانه‌ای شد برای گفت‌و‌گو و صحبت پیرامون این رمان چشمگیر ادبیات انقلاب. در ادامه مصاحبه با احمد شاکری را از نظر می‌گذرانید.

 به عنوان اولین سوال چرا به عنوان یکی از نمایندگان نسل نویسندگان انقلاب، به این سمت رفتید که انقلاب مشروطه را دستمایه نوشتن و موضوع رمان خود قرار دهید؟

رمان «انجمن مخفی» در بستر تاریخی رخ می‌دهد. البته بستر تاریخ در این رمان در لایه‌های سه‌گانه‌ای مطرح می‌شود. به این معنا که سه موقعیت زمانی متفاوت در این داستان و وقایعی که در این سه مقطع رخ داده‌اند، در این رمان روایت می‌شود.

اینکه چرا من در این رمان به گذشته یا به عبارتی دیگر به تاریخ پرداخته‌ام این است که رمان یک جهان گسترده با ابعاد متنوع است. فهم چنین جهان گسترده‌ای متضمن اشراف به آن است. لذا بعضا گفته می‌شود که نگاشتن رمان درباره یک موضوع یا یک مقطع تاریخی نیازمند گذشت زمانی از آن موقعیت تاریخی است. زمانی که از یک موقعیت جدا می‌شویم، آن موقعیت می‌تواند به عنوان یک مقطع به پایان رسیده که کلیت آن مشخص است مورد بررسی قرار گیرد. این نکته‌ای است که درباره بحث زمان در یک اثر تاریخی ضرورت دارد. از این رو رمان‌های مهم در ادبیات جهان و در ادبیات ما با فاصله زمانی قابل توجهی نگاشته شده‌اند. برای مثال رمان جنگ و صلح تولستوی حدود 50 سال پس از نبرد ناپلئون با روسیه نوشته شد. رمان‌های خوب ما نیز اینگونه هستند. نکته دیگر توجه به عصر مشروطه است. در این رمان هم به اتفاقات عصر مشروطه اشاره می‌شود و هم طی فصل‌های متعدد به روایتی ذهنی از حماسه عاشورا و شخصیت‌های موثر در آن حادثه تاریخی اشاره می‌شود.

این داستان با زاویه اول شخص روایت می‌شود. راوی داستان اول شخص است و بهاءالدین نام دارد. این شخصیت وقایع مشروطه را از آن جهت که دیده و درک کرده است، روایت می‌کند. داستان باید منطقی داشته باشد که فلش‌بک‌ها یا گذشته شخصیت را بیان کند. منطقی که در این رمان در نظر گرفته شده به مساله‌ای برمی‌گردد که شخصیت اصلی با آن درگیر است و این مساله هویتی معرفتی است.  بهاء‌الدین بین دو جبهه غرب‌ستا که به دنبال فرهنگ غربی هستند و جبهه‌ای که تغییر و تحولات اجتماعی را بر پایه سنت می‌خواهد، تردید دارد. شاید بتوان آن را جدال سنت و تجدد هم نامید. این شک و تردیدها علت اصلی رجوع شخصیت به تاریخ است و در این داستان شخصیت بهاء برای اینکه به فهم درستی در زمان کنونی برسد، باید گذشته را مرور کند تا به قضاوت صحیحی دست یابد.

در انجمن مخفی شاهد سه روایت هستیم که در کنار یکدیگر حرکت می‌کنند؛ بحث مشروطه، بحث عاشورا و سلطنت احمد شاه. نقطه عطف این روایت‌ها چیست و به‌دنبال بازنمایی چه موضوعی است؟

باید توجه داشت که دایره فهم خوانندگان لزوما با یکدیگر تطبیق ندارد. همیشه در خوانش متن مواردی کاسته یا افزوده می‌شود اما نکته‌ای که وجود دارد فصل مشترک در میان روایت‌هاست. این فصل مشترک را موقعیت مکانی در داستان به وجود می‌آورد.  در رمان‌های معاصر ما کمتر به فضای حوزه علمیه پرداخته شده است. بخش عمده‌ای از فضای این رمان در حول و حوش حوزه علمیه‌ در یکی از محلات قدیم تهران روایت می‌شود. بهاء ساکن این حوزه علمیه است. از سوی دیگر زمان و موقعیت خاصی است که حوادث رمان در آن رخ می‌دهد. بویژه ماه محرم و مراسم تعزیه‌خوانی و پرده‌خوانی که در حوزه علمیه است. لذا چنین موقعیتی ایجاب می‌کند که نقش‌ها پذیرفته شده و افراد از کالبد خود بیرون بیایند.

مستمسک دوم وقف‌نامه‌ای ‌است که حوزه علمیه بر اساس آن اداره می‌شود و حاوی رموز و ابهام‌هایی است که آرای مختلفی را رقم زده است.

مستمسک سوم نیز این است که ما اساسا اگر بخواهیم انقلاب خود را در برهه کنونی درک کنیم باید بتوانیم ادوار گذشته را نیز تحلیل کنیم. هیچ واقعه‌ای وجود ندارد که ما بتوانیم آن را به طور دقیق تحلیل کنیم مگر اینکه سلسله وقایعی که این عوامل را پدید آورده است شناسایی کنیم. به عبارت دیگر باید تبارشناسی انجام دهیم. یعنی نیاز نیست که برای فهم انقلاب اسلامی صرفا وقایع سال 1342 را تحلیل کنیم. حتی کافی نیست که انقلاب مشروطه بررسی شود. این یک سنت است که در طول تاریخ وجود داشته است.  این اقدام نوعی تبارشناسی است که هر چه در آن پیش‌ برویم و به آن نقطه ناب و مرکزی که قیام یک معصوم است نزدیک شویم، معیارها جنبه دقیق‌تری پیدا می‌کند و شخصیت‌ها مطلق می‌شوند. در زمان کنونی شخصیت‌ها تا این اندازه مطلق نیستند اما زمانی که به ساحت معصوم وارد می‌شویم، همه معیارها در زمان ناب قابل تطبیق است.

 آقای شاکری! در کتاب شما در بخش‌های مختلف این روایت‌های سه‌گانه تلاش شده است از اصطلاحات و کلمات خاص هر دوره استفاده شود. برای نزدیک کردن زبان به آن دوره تاریخی چه تمهیداتی را به کار بردید؟

یکی از امکانات داستانی، نثر است بویژه در آثار تاریخی، نثر جایگاه و اعتبار بسیار ویژه‌ای دارد و در شخصیت‌پردازی، فضاسازی، لحن و... موثر است. تلاش شد به اعتبار این سه دوره تاریخی، سه درجه از زبان استفاده شود. این کار آسان و ساده نبود. نزدیک شدن به زبان دوره قاجار، نزدیک شدن به زبان عاشورا و نزدیک شدن به زبان راوی در امروز. تلاش شد این تفاوت زبان‌ها در حقیقت در کار دیده شود.  نحوه دستیابی به این زبان هم با مراجعه به برخی از متون تاریخی که زمان خاصی را معین می‌کنند، به وجود آمده است.

بهاء‌الدین بین دو جبهه غرب‌ستا که به دنبال فرهنگ غربی هستند و جبهه‌ای که تغییر و تحولات اجتماعی را بر پایه سنت می‌خواهد، تردید دارد. شاید بتوان آن را جدال سنت و تجدد هم نامید.

 شما در این اثر از یکی از تکنیک‌های مدرن داستانی که همانا «گفت‌و‌گو» یا «دیالوگ» است بارها استفاده کرده‌اید. کمی در این باره توضیح می‌دهید.

البته در داستان‌های کهن نیز گفت‌‌وگو وجود داشته است و فضاسازی در داستان‌های کهن کمتر دیده می‌شود. علی‌القاعده مطلوب این است که در داستان فهم نمایش درمقابل مستقیم‌گویی افزایش یابد. یکی از کارهایی که موجب شد «گفت‌و‌گو» در این کار سهمی پیدا کند، مجموعه کشمکش‌هایی است که در حوزه عقل رخ می‌دهد. کشمکشی که بین باورهای مختلف در درون داستان اتفاق می‌افتد و در حوزه ذهن دیده می‌شود. از این رو گفت‌و‌گو شگرد مناسبی برای پرداختن به این جنبه است. بحث گفت‌و‌گو وزن قابل توجهی از رمان را به خود اختصاص می‌دهد.

 در رمان‌های تاریخی ما چندان به تکنیک پرداخته نشده و بیشتر از منظر سوم شخص یا اول شخص داستان‌های تاریخی روایت شده‌اند. برخلاف این آثار کتاب «انجمن مخفی» تاکید بسیاری بر استفاده از تکنیک در داستان‌نویسی دارد. کمی در این باره توضیح می‌دهید؟

در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی نباید غایت داستان در ذیل تکنیک قرار بگیرد. برای مثال اثر ادبی به مانند ترانه‌ای است که با موسیقی همراه می‌شود. غلبه موسیقی بر مضمون شعر یک خطاست. میان وزن تکنیک و روایت باید تناسبی برقرار باشد. البته اینکه این رمان چقدر توانسته‌ است به این موضوع بپردازد و توفیق یابد، برعهده منتقدان است.  در ادبیات معاصر ما کارهایی هستند که مشخصا در حوزه تاریخ هستند و کارهای دیگری صرفا به مسائل روز می‌پردازند. قسم سومی هم هستند که تلاش کرده‌اند  این دو مورد را جمع کنند. در این رمان انگیزه بالاتری در نظر گرفته شد.

 متاسفانه در سالیان پس از انقلاب در رمان‌های نوشته شده چندان به تاریخ اشاره نمی‌شود یا اینکه کمتر به آن پرداخته می‌شود و بیشتر داستان‌ها در فضای شهری رخ می‌دهد. این در حالی است که کشورهای اروپایی بارها در کتاب‌ها و آثار سینمایی خود به تاریخ می‌پردازند. آیا این دلیل خاصی می‌تواند داشته باشد؟

این سوال به دو بخش تقسیم می‌شود. برخی وقایع هستند که مدتی از وقوع آنها گذشته است اما هنوز به تاریخ تبدیل نشده‌اند مثل واقعه «دفاع مقدس» یا وقایع «انقلاب اسلامی». همچنین این سوال را می‌توان مطرح کرد که چرا ادبیات داستانی ما کمتر به تاریخ می‌پردازد.  در پاسخ به این دو سوال می‌شود گفت که ادبیات داستانی در کشور ما بویژه در دوران بعد از انقلاب زایش جدید و نویی داشته است که شاخصه اصلی آن دین‌محوری و شاخصه‌های انقلاب است. در این دوره آنقدر زمان بر ادبیات ما نگذشته است که انتظار داشته باشیم کارهای جهانی ویژه خلق کند.  پرداختن به کارهای تاریخی ضمن استفاده از فنون و تکنیک‌های نویسندگی، نیاز به تجربه عمیق و گسترده دارد و مستلزم تحقیقات تاریخی گسترده است. شاید نویسندگان اینچنینی نداشته‌ایم که واجد چنین تجربه ژرفی باشند. البته ما باید آزمون و خطا داشته باشیم و به سمت جلو حرکت کنیم.

 این کتاب برای اولین بار از سوی سازمان اسناد در سال 1386 منتشر شد. چه شد که پس از چند سال تصمیم گرفتید ناشر اثر را تغییر دهید و آن را در سوره مهر منتشر کنید؟

البته زمانی که این اثر از سوی مرکز اسناد منتشر شد، چند جایزه ملی را از آن خود کرد. به‌واسطه اینکه مرکز اسناد ناشر تخصصی در حوزه ادبیات  نیست و از سوی دیگر توزیع این کتاب هم به نحو خوبی صورت نگرفت، این اثر چندان در معرفی به مخاطبان موفق نشد. البته در زمان مرحوم آقای فردی و با توجه وی این کار به سوره مهر سپرده شد و اخیرا منتشر شده است.

بخش ادبیات تبیان


منبع: وطن امروز/ آرش رضوانی