تبیان، دستیار زندگی
اگر ما تمام توجهمان معطوف به خود دنیا و لذت هاى آن شد و اصلا فراموش كردیم كه آخرتى هم در كار است، این جا است كه دنیا مایه فریب و «متاع الغرور» است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک واژه و این همه معنا و مقصود؟!

علاوه بر آنکه هر یک از آیات قرآنی مطالب و نکات ارزشمندی را در خود جای داده و معنا و مقصودی را مدنظر دارد، هر یک از عبارات و کلمات آن نیز بار معنایی مختص خویش را دارد یکی از عبارات نشاه اولی است.


دنیا

خداوند در آیه 62 سوره واقعه می فرمایند: "وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ" علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرمایند: مراد از "نشأ اولى" دنیا است، و مراد از "علم به آن"، علم به خصوصیات آن است، كه مستلزم اذعان به نشأ‏اى دیگر و جاودانه است، نشاه‏اى كه در آن به اعمال جزا مى‏دهند، براى اینكه از نظام حیرت‏انگیز عالم دنیا این معنا به طور یقین به دست مى‏آید كه لغو و باطلى در عالم هستى نیست، و قطعاً براى این نشاه فانى غایت و هدفى است باقى، و نیز از ضروریات نظام دنیا این است كه مى‏بینیم هر موجودى به سوى سعادت نوعیه‏اش هدایت شده، و انسان ها هم باید از طریق بعثت رسل و تشریع شرایع و توجیه امر و نهى به سوى سعادتشان هدایت شوند، و این نیز صورت نمى‏گیرد مگر اینكه در برابر اعمال نیك پاداشى و در مقابل اعمال زشت كیفرى مقرر شود، و چون دنیا براى پاداش  و كیفر تنگ است، ناگزیر باید در عالمى دیگر كه همان نشأه آخرت است صورت بپذیرد.

كوتاه سخن اینكه: با علم به نشاه دنیا براى انسان ها علمى نیز به مبادى این برهان پیدا مى‏شود، برهانى كه امكان بعث را اثبات مى‏كند، و استبعادى را كه منكرین نسبت به آن دارند برطرف مى‏سازد، پس با اثبات امكان دیگر استبعاد معنایى ندارد. (ترجمه المیزان/ ج‏19/ ص: 232)

دنیا و ارزش توجه به آن

كسانى مى‌پرسند: ما هر چه بیشتر با مظاهر دنیا سر و كار داشته باشیم و خود را از دنیا دور نگاه نداریم، خواه ناخواه توجه ما بیشتر به دنیا جلب مى‌شود و توجه به دنیا غفلت از خدا  و آخرت را در پى دارد.

با چنین اوصافى بالاخره وظیفه چیست؟ از یك طرف مى‌گویید كناره‌گیرى از دنیا  مذموم است، از آن طرف هم مى‌گویید دنیا پرستى  و اهل دنیا شدن صحیح نیست؛ این دو آموزه ظاهراً با هم سازگار نیست. خلاصه پاسخ این است كه آن دنیایى بد و مذموم است كه هدف و غایت انسان قرار گیرد و انسان به آن «نگاه استقلالى» داشته باشد؛ اما دنیایى كه در جهت كسب آخرت و مقامات معنوى مورد استفاده واقع شود و با «نگاه ابزارى» به آن، وسیله‌اى براى رسیدن به قرب الى الله قرار گیرد نه تنها مذموم نیست كه توصیه هم مى‌شود.

قرآن آکنده از واژگانی است که دریای عظیمی از معرفت را در خود جای داده و در انتظار غواصانی ماهرند که در ژرفای آن شنا کرده تا درّ و گوهر معرفت استخراج کنند

از همین رو یکی از توصیه های این آیه را می توان توجه به نقش و ارزش دنیا دانست و به ماهیت و فلسفه آفرینش  آن اندیشید.

جابر بن عبد اللَّه انصارى گوید ما در بصره به همراه أمیر المۆمنین (علیه السلام) بودیم چون از نبرد مخالفان خود آسوده شد در پایان شبى به ما سركشى كرد و فرمود: در چه چیز وارد گفتگوئید؟ گفتیم در نكوهش از دنیا  فرمود: اى جابر دنیا را نكوهش مى‏كنید؟ سپس سپاس خدا كرد و بر او ستایش نمود و فرمود: اما بعد چه در نهاد مردمانیست كه دنیا را نكوهش كنند؟ و درباره آن به زهد گرایند، دنیا براى كسى كه آن را درست بفهمد، خانه راستى است و مسكن تندرستى و محل ثروت براى توشه برداشتن، مسجد پیغمبران خدا است و فرودگاه وحى حضرت او و نمازگاه فرشته‏هایش و مسكن دوستانش و محل تجارت وابسته‏هایش، در آن رحمت به دست آوردند و بهشت به سود بردند. (تحف العقول/ترجمه كمره‏اى/متن/183)

نگاه «ابزارى» و نگاه «استقلالى» به دنیا

ما اگر بخواهیم به لذت‌ها و نعمت‌ها و بهشت آخرت برسیم، راهى جز زندگى در این دنیا و استفاده از آن نداریم.

درخت بهشت را «لااله‌الاالله» ما در این دنیا غرس مى‌كند. اگر كارهاى خیر ما در این دنیا نباشد نصیبى از نعمت‌هاى بهشت نخواهیم داشت. ما براى خریدن بهشت، سرمایه‌اى جز این دنیا نداریم. اگر بخواهیم در آخرت، محصول سعادت و نیل به لذت‌ها و نعمت‌هاى بهشت را درو كنیم، كشتزارى كه باید در آن بذر بكاریم همین دنیا است. اگر زمین دنیا نباشد ما مزرعه دیگرى نداریم تا بخواهیم با كشت و زرع در آن، نعیم الهى را در آخرت درو كنیم.

دنیا وسیله‌اى است كه خداى متعال در اختیار ما قرار داده تا با استفاده از آن، شایستگى دریافت هر چه بیشتر رحمت‌ها و نعمت‌هاى الهى را پیدا كنیم و به مقصد برسیم. این همان دنیاى ابزارى است. اما اگر ما تمام توجهمان معطوف به خود دنیا و لذت‌هاى آن شد و اصلاً فراموش كردیم كه آخرتى هم در كار است، این جا است كه دنیا مایه فریب و «متاع الغرور» است. چنین دنیایى مذموم است؛ دنیایى كه به جاى تسریع در رساندن ما به هدف، مانع رسیدنمان به هدف مى‌گردد.

با علم به نشاه دنیا، براى انسان ها علمى نیز به مبادى این برهان پیدا مى‏شود، برهانى كه امكان بعث را اثبات مى‏كند، و استبعادى را كه منكرین نسبت به آن دارند برطرف مى‏سازد، پس با اثبات امكان دیگر استبعاد معنایى ندارد

باز هم بهترین و گویاترین سخن در این ‌باره سخن امیر كلام است: وَ اِنَّما الدُّنْیا مُنْتهى بَصَرِ الْاَعْمى لا یُبْصِرُ مِمّا وَراءَها شَیْئاً وَ الْبَصیرُ یَنْفَذُها بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ اَنَّ الدّارَ وَراءَها فَالْبَصیرُ مِنْها شاخِصٌ وَ الْاَعْمى اِلَیْها شاخِصٌ وَ الْبَصیرُ مِنْها مُتَزَوِّدٌ وَ الْاَعْمى لَهامُتَزَوِّد؛ جز این نیست كه دنیا منتهاى دید كوردل است، چیزى ماوراى آن را نمى‌بیند، و بینا نگاهش را از آن عبور مى‌دهد و مى‌داند در پى آن، سراى اصلى قرار دارد. پس بینا از آن، نگاه برمى‌گیرد و كوردل به آن خیره مى‌شود؛ و بینا از آن توشه بر مى‌دارد و كوردل براى آن توشه بر مى‌دارد.

دنیا به مثابه عینكى است كه انسان بر چشم مى‌زند. عینك براى آن است كه انسان بهتر ببیند. راه بهتر دیدن با عینك هم آن است كه از پشت شیشه‌هاى آن به اشیا و دنیاى اطرافمان نگاه كنیم. اگر كسى به جاى نگاه از پشت عینك، به خود عینك و شیشه‌هاى آن خیره شود چه خواهد شد؟ آیا چیزى و كسى و جایى را خواهد دید؟ هرگز.

دنیا به خودى خود بد نیست، آنچه دنیا را بد مى‌كند استفاده ناصحیح ما از آن است.

یک واژه و این همه معنا و مقصود!

قرآن آکنده از واژگانی است که دریای عظیمی از معرفت را در خود جای داده و در انتظار غواصانی ماهرند که در ژرفای آن شنا کرده تا درّ و گوهر معرفت استخراج کنند.

فرآوری: مریم پناهنده

بخش قرآن تبیان   


منابع :

1)  ترجمه المیزان/  ج‏19

2)  تحف العقول/ ترجمه كمره‏اى

3)  سایت آیت الله مصباح یزدی

مطالب مرتبط:

هشدار قرآن نسبت به زیبایى‌‏ها و زینت‌های دنیا

ویژگی های حیات طیبه

قرآن در مورد 2012 و پایان دنیا چه می‌گوید؟

ستایش یا نکوهش دنیا؟!

دنیا خوبه یا بد؟

صوت مرتبط:

دنیا بازی است

دنیا در قرآن (1)

دنیا در قرآن (2)

دنیا در قرآن (3)

فیلم مرتبط:

بی ارزشی و زخارف دنیا

انقطاع از امور دنیا

شناخت دنیا و آخرت