تبیان، دستیار زندگی
حضرت علی علیه السلام اصحابش را كه افراد بى استقامت و ترسو بوده اند اینگونه سرزنش و ملامت مى نماید: گویا مى بینم به هنگام فرار همهمه مى كنید، همچون صدائى كه از سوسماران به هنگام ازدحام شان به وجود مى آید، نه قادر به گرفتن حقى هستید؟ و نه جلوگیرى از ظلم و س
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اهل لاف زدن نباشیم!

اغراق

به همان اندازه كه وجود افراد شجاع و نترس در میدان نبرد كه مساله ترس از مرگ نزدشان حل شده است، اثر مثبت دارد، وجود افراد ترسو، بزدل و زبون به ضرر و زیان ارتش است، و چه بسا كه وجود چنین افراد باعث تضعیف روانى، سبب ایجاد دلهره و نگرانى و عامل شكست لشكریان مى گردد. لذا بایست در مرحله نخست مشخصات و خصوصیات اینگونه افراد را دانست تا پس ‍ از شناخت از آنها دورى، كناره گیرى و از شركت شان در میدانهاى جنگ جلوگیرى به عمل آید، كه عملكردشان به جاى آباد، خراب و به جاى خدمت خیانت است.

بارزترین خصوصیات بزدلان میدان نبرد

حال به بررسی بارزترین خصوصیات بزدلان میدان نبرد در کلام حضرت امیر (علیه السلام) می پردازیم:

1. لاف زدن پیش از شركت در صحنه

بارزترین ویژگى بزدلان این است كه در میدان حرف، چنان خود را انقلابى، مبارز، و جنگجو معرفى و قلمداد نمایند كه گویى شجاعت در وى خلاصه گردیده، ولى در میدان عمل و صحنه جنگ آنگونه فرار كنند كه موش از دست گربه، یا روباه از چنگال شیر مى گریزد.

لذا حضرت على علیه السلام در مقام سرزنش، ملامت و توبیخ چنین افراد كه آن حضرت را چنانچه باید یارى نمى نمودند، و به لاف زدن هایشان عمل نمى كردند، مى فرماید: اى مردمى كه بدن هاى تان جمع و افكار و خواسته هاى شما پراكنده است! سخنان داغ شما سنگ هاى سخت را در هم مى شكند، ولى اعمال سست شما دشمنان تان را به طمع مى اندازد، وقتى كه در مجالس مى نشینید، از همه جا سخن مى رانید (و مى گوئید چنین و چنان خواهم كرد) اما هنگام جنگ فریاد مى زنید: اى جنگ از ما دور شو! آن كس كه شما را بخواند فریاد او به جائى نمى رسد، و كسى كه شما را رها كند قلب او از آزار شما در امان نخواهد بود، به عذرهاى گمراه كننده اى متشبث مى شوید همچون بدهكارى كه (با عذرهاى نابجا) از ادا دین خود سر باز مى زند (بدانید) افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمى توانند ظلم را از خود دور كنند، و حق جز با تلاش‍ و كوششى به دست نمى آید.(1)

«عمرو ابن عاص» كه از دشمنان سرسخت امام على علیه السلام بود از هیچ تهمت و افتراء نسبت به امام دریغ نداشت، كه یكى از تهمت ها كه میان مردم شام درباره امام بازگو مى كرد این بود كه حضرت على علیه السلام بسیار شوخ و مزاح كننده است و این خصلت خاصیت وى را از اداره مملكت باز مى دارد، كه حضرت پس از شنیدن تهمت و افتراءهاى او، صفات ناپسندى وى را بیان مى دارد، از جمله ترسو و بزدلى وى را.

درست است كه ترس در انسان ریشه در غریزه دارد، و تا حدودى غریزه ى ترس و ترسیدن براى انسان مفید است و عامل بازدارنده اى است كه دست به هر كارى نزند، و با احتیاط هاى لازم زندگى كند. اما اگر غریزه ى ترس از اعتدال خارج شد، و جوان تبدیل به انسانى ترسو و بزدل گردید، دیگر نمى تواند در بازسازى جامعه ى خود نقشى داشته باشد و جرات كارهاى مفید و لازم را نیز ندارد و تبدیل به انسانهایى ذلت پذیر و بى تفاوت مى گردد كه خطر بسیار مهمى است

فاذا كان عند الحرب فاى زاجر وامر هو!! مالم تاخذ السیوف ماخذها فاذا كان ذلك كان اكبر مكیدته ان یمنح القوم سبته (2) به هنگام نبرد سر و صدا راه مى اندازد و تهییج و تحریص مى نماید (اما این سر و صدا) تا هنگامى است كه دست به شمشیرها نرفته، در این هنگام براى رهائى جانش بهترین و بزرگترین نقشه اش آن است كه جامه اش را بالا زند و عورت خود را آشكار سازد (تا از كشتن او چشم پوشى شود.)

بعد «بسر ابن ابى ارطات» كه یكى از سران لشكر معاویه بود در همان جنگ صفین، شیوه عمرو عاص را به كار برده از چنگال مرگ نجات یافت.

پس از آن جمله: «یمنح القوم سبته» در بین عربها ضرب المثل شد براى كسى كه در حوادث و پیش آمدها به ذلت و خوارى تن دهد.

امام علی

2. ترجیح فرار بر قرار پس از شركت در صحنه

از دیگر خصوصیات بارز افراد ترسو آن است که به مجرد ورود به میدان و مشاهده خطرات خود را مى بازند و روحیه را از دست مى دهند و هر ذلت، خوارى و فرومایگى را مى پذیرند، گاهى صحنه را ترك مى گویند و فرار را بر قرار ترجیح مى دهند گاهى تسلیم دشمن مى شوند و به جهت حفظ جانشان به هر كار غیر انسانى و حقارت تن مى دهند.

حضرت علی علیه السلام اصحابش را كه افراد بى استقامت و ترسو بوده اند اینگونه سرزنش و ملامت مى نماید: گویا مى بینم به هنگام فرار همهمه مى كنید، همچون صدائى كه از سوسماران به هنگام ازدحام شان به وجود مى آید، نه قادر به گرفتن حقى هستید و نه جلوگیرى از ظلم و ستم.(3)

چنانچه «عمرو عاص» با لاف، خودستائى و سوگند یاد كردن به میدان شتافت و به چه ذلت و پستى تن داد تا خویش را از مرگ نجات بخشید.

ترس عامل بازدارنده از پیشرفت و تكامل

در اسلام از صفت منفى ترس، جبن و زبونى به بدى و زشتى نام مى برد و آن را عامل بازدارنده از پیشرفت و تكامل مى داند و خواهان كاهش پیدا كردن این صفت رذیله از میان جامعه و امت اسلامى است .

چون صفت ترس و جبن با آیه «اشداء على الكفار»: (بر كفار سخت گیراند) نمى سازد، و ترسو بودن با فرمان خدا كه : «واغلظ علیهم»: (و بر آنها - كفار و منافقین - سخت گیر) منافات دارد و مانع از عمل به این دستور الهى است.

و لذا پیامبر بزرگ اسلام (صلى الله علیه و آله ) مى فرماید: براى فرد مۆمن روا و سزاوار نیست كه بخیل و ترسو باشد.(4) و امام على علیه السلام مى فرماید: «الجبن منقصه»(5): ترس و زبونى نقص و عیب است و انسان ترسو انسان كامل نیست.

«عمرو ابن عاص» كه از دشمنان سرسخت على علیه السلام بود از هیچ تهمت و افتراء نسبت به امام دریغ نداشت، كه یكى از تهمت ها كه میان مردم شام درباره امام بازگو مى كرد این بود كه على علیه السلام بسیار شوخ و مزاح كننده است و این خصلت خاصیت وى را از اداره مملكت باز مى دارد، كه حضرت پس از شنیدن تهمت و افتراءهاى او، صفات ناپسندى وى را بیان مى دارد، از جمله ترسو و بزدلى وى را

راه مقابله با ترسیدن

درست است كه ترس در انسان ریشه در غریزه دارد، و تا حدودى غریزه ى ترس و ترسیدن براى انسان مفید است و عامل بازدارنده اى است كه دست به هر كارى نزند، و با احتیاط هاى لازم زندگى كند. اما اگر غریزه ى ترس از اعتدال خارج شد، و جوان تبدیل به انسانى ترسو و بزدل گردید، دیگر نمى تواند در بازسازى جامعه ى خود نقشى داشته باشد و جرات كارهاى مفید و لازم را نیز ندارد و تبدیل به انسانهایى ذلت پذیر و بى تفاوت مى گردد كه خطر بسیار مهمى است. راه مقابله با ترسیدن در کلام امیر (علیه السلام) به قرار زیر است:

1. هرگاه از چیزى مى ترسى، خود را در آن بیفكن

امام على علیه السلام فرمود: هرگاه از چیزى مى ترسى، خود را در آن بیفكن كه گاهى ترسیدن از آن چیز مهم تر از واقعیت خارجى است.(6)

2. یاد خدا باش

امام على علیه السلام فرمود: هر امیدى جز امید به پروردگار، بیهوده است، و هر ترس قطعى جز ترس از خدا نادرست است.(7)

ترس و بزدلی زشت ترین صفت است و از این رو در اسلام از شجاعت به عنوان یك صفت مثبت و ارزشمند یاد مى كند و خواستار زنده شدن و گسترش یافتن این صفت پسندیده در بین مردم و به خصوص رزمندگان و مرزبانان است. بیاییم ما با تقویت صفت شجاعت در نهادمان چون شیر در مقابل استکبار بایستیم و از بزدلان نباشیم.

پی نوشت ها:

1.      نهج البلاغه ، خطبه 29، فیض الاسلام ، ص 102.

2.      همان، خطبه 83، فیض الاسلام ، ص 200.

3.       همان، خطبه 123، فیض الاسلام ، ص 381.

4.      جامع السعادات نراقى ، چاپ نجف ، ج 1، ص 217 و 208.

5.      نهج البلاغه ، حکمت 3.

6.      همان، حكمت 175.

7.      همان، خطبه 10.

فرآوری: فاطمه سرفرازی

بخش نهج البلاغه تبیان   


منابع:

جنگ و جهاد در نهج البلاغه نگاشته حسین شفائى

راه مقابله با مشکلات جوانی از دیدگاه نهج البلاغه نگاشته محمد دشتی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.