تبیان، دستیار زندگی
كسانی كه به حضرت مهدی علیه السلام در حال غیبتش ایمان داشته باشند مانند همان فرشتگانى هستند كه خداى عزوجل را در سجده بر آدم اطاعت كردند و كسانى كه در حال غیبت منكر امام غائب باشند مانند ابلیس هستند كه از سجده بر آدم سر باز زد و منکر آن شأنی شد که ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولین منکر غیبت کیست؟!

ظهور

غیبت حجت الهی، از مصادیق غیب پروردگار است. غیبت حجت الهی از امت خود مسأله‏ای نیست که صرفاً در مورد حضرت مهدی (علیه السلام) پیش آمده باشد و سابقه آن به انبیا و حجج الهی پیشین بر می‌گردد، غیبت انبیا و اولیای الهی یکی از سنت‌های رایج در میان ایشان بوده است. از روایات بر می‌آید که بیشتر انبیای الهی، برای مدتی از امت خویش مخفی بوده اند.

امام حسن عسکری (علیه السلام)، در روایتی «غیبت» را از علایم و ویژگی‌های پیامبران می‌داند:

«إِنَّ ابْنِی هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الَّذِی یَجْرِی فِیهِ سُنَنُ الْأَنْبِیَاءِ ع بِالتَّعْمِیرِ وَ الْغَیْبَةِ؛ فرزند من همان قائم بعد از من است و همان كسى است كه داراى علائم پیغمبران یعنى طول عمر و غیبت طولانى خواهد بود.»[1]

در این نوشتار برآنیم که دیدگاه شیخ صدوق را در مقایسه داستان سجده نکردن شیطان بر حضرت آدم (علیه السلام) و مسئله غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) و منکران ایشان بیان کنیم.

ایمان به غیب

خدای عزوجل در آیه 3 سوره بقره در وصف "متقین" می فرماید: «الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممِّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُون». بنابر این آیه مبارکه متقین کسانی اند كه به غیب ایمان مى‏آورند، و نماز را بر پا مى‏دارند، و از آنچه روزی داده شده اند انفاق می کنند. تفاسیر وجوه مختلفی را به عنوان مصداق غیب در آیه مطرح کرده اند، مثلا در تفسیر مجمع البیان 5 قول مطرح شده است[2]:

1- واجبات و محرمات و مباحات یعنى احكام.

2- قیامت و بهشت و جهنم.

3- آنچه از ناحیه خداست.

4- هر چه از علم و اطلاع مردم عادى بیرون است.

5- قرآن.

كسانی كه به حضرت مهدی (علیه السلام) در حال غیبتش ایمان داشته باشند مانند همان فرشتگانى هستند كه خداى عزوجل را در سجده بر آدم اطاعت كردند و كسانى كه در حال غیبت منكر امام غائب باشند مانند ابلیس هستند كه از سجده بر آدم سر باز زد و منکر آن شأنی شد که در ورای ظاهر خاکی حضرت آدم (علیه السلام) پنهان و مصداق غیب بود

ولی روایات اهل بیت (علیهم السلام) که در تفاسیر شیعی معتبر ذیل آیه آمده است ایمان به حضرت قائم (علیه السلام) و غیبت او را در تفسیر ایمان به غیب مطرح کرده و حجت غائب خدا را مصداق غیب می دانند. (چنان چه طبرسی در مجمع البیان نظر امامیه را ذیل قول 4 آورده است)

شیخ صدوق در "کمال الدین و تمام النعمه" برخی روایاتی را که در این باره وجود دارد آورده است:

داود بن كثیر رقّى از امام صادق (علیه السّلام) درباره این سخن خداى تعالى كه «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِالْغَیْبِ‏» فرمود: كسى كه به قیام قائم (علیه السّلام) اقرار كند و بگوید كه آن حقّ است.

و یحیى بن أبی القاسم می گوید: از امام صادق علیه السّلام از معناى آیه شریفه‏ «الم ذلِكَ‏ الْكِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِالْغَیْبِ‏» پرسش كردم فرمودند: مقصود از متّقین، شیعه علىّ (علیه السّلام) است، و مراد از غیب، حجّت غائب است و شاهد آن نیز این قول خداى تعالى است: «مى‏گویند چرا بر او آیه‏اى از جانب پروردگارش نازل نمى‏شود؟ بگو كه غیب از آن خداست و در انتظار باشید كه من نیز با شما از منتظرانم». پس خداى تعالى خبر داده است كه «الآیة» همان «الغیب» است و غیب هم همان حجّت است.[3]

کیا صرف شیعہ عیقدہ مہدویت کے پیروکار

صدوق (رحمة الله علیه) همچنین در جای دیگری از کتابش در تطبیق ماجرای فرمان سجده بر فرشتگان و سرباز زدن شیطان از این امر با موضوع غیبت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نکته قابل تاملی را مطرح کرده است و منکران غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) را با اولین منکر غیب مقایسه کرده است.

نکته ای که شیخ صدوق در کمال الدین می‌فرماید درباره زمانی است که شیطان زیر بار سجده کردن بر حضرت آدم (علیه السلام) نمی‌رود، ایشان معتقد است که او اولین منکر غیبت بود، چرا که به آن چه در ورای ظاهر خاکی حضرت آدم (علیه السلام) بود ایمان نیاورد و او را تعظیم نکرد:

«خدای عزوجل آن ها (فرشتگان) را به سجده بر آدم واداشت چرا که ارواح حجج الهى را در صلبش پنهان کرده بود. این سجده براى خدا پرستش بود و براى آدم فرمانبرى و براى آنچه در پشتش بود تعظیم و احترام، ابلیس در این میان از روى حسد از سجده بر آدم سر باز زد زیرا ارواح حجج را خدا در صلب آدم نهاد و از صلب او دریغ كرد و به واسطه حسد و تمرد كافر شد و از دستور خدا سرپیچى كرد و از جوار او رانده شد و ملعون گردید و رجیم نامیده شد چرا که منكر غیبت گردید و دلیلش در امتناع از سجده بر آدم این بود كه گفت من از آدم بهترم مرا از آتش آفریدى و او را از خاك، آن ‏چه از دیده‏اش پنهان بود انكار كرد و آن را باور نداشت و به همان كه آشكار دید احتجاج كرد و آن تن خاكى آدم بود و منكر شد كه در پس آن چه چیز واقع شده است».[4]

بنابراین از دیدگاه صدوق (رحمة الله علیه) كسانی كه به حضرت مهدی (علیه السلام) در حال غیبتش ایمان داشته باشند مانند همان فرشتگانى هستند كه خداى عزوجل را در سجده بر آدم اطاعت كردند و كسانى كه در حال غیبت منكر امام غائب باشند مانند ابلیس هستند كه از سجده بر آدم سر باز زد و منکر آن شأنی شد که در ورای ظاهر خاکی حضرت آدم (علیه السلام) پنهان و مصداق غیب بود.

پی نوشت:

[1] مجلسی، بحارالانوار،ج51، ص224، ح11

[2] ترجمه مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج1، ص 61

[3] صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 17

[4] صدوق، کمال الدین وتمام النعمه، ج1، ص13

زهره رجب زاده    

بخش مهدویت تبیان


مطالب مرتبط:

سرِّی از اسرار خداوند

اسرار و علل غیبت كبری

راز غیبی خداوند

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.