تبیان، دستیار زندگی
یک پژوهشگر فرهنگ مردم گفت: رواج اصطلاحاتی مانند «پیچوندن»، «پاچه‌خواری» و «په نه په» بین مردم، گذراست و این اصطلاحات روزی مانند اصطلاحات رایج در دوره‌ی قاجار، از ادبیات مردم محو خواهند شد. ‌ ‌
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عاقبت «پیچوندن» و «پاچه‌خواری»!


یک پژوهشگر فرهنگ مردم گفت: رواج اصطلاحاتی مانند «پیچوندن»، «پاچه‌خواری» و «په نه په» بین مردم، گذراست و این اصطلاحات روزی مانند اصطلاحات رایج در دوره‌ی قاجار، از ادبیات مردم محو خواهند شد.

سیدعلیرضا هاشمی

سیدعلیرضا هاشمی، اظهار کرد: زبان در علم انسان‌شناسی به‌عنوان یکی از ابزارها و تکنیک‌های فرهنگی است که انسان به کمک آن با سایر مردم ارتباط برقرار می‌کند. این وسایل و ابزار فرهنگی مانند سایر جنبه‌های فرهنگ، بنا بر مقتضیات و نیاز جامعه به‌وجود می‌آید، انطباق می‌یابد و همراه با دیگر تغییرات، تغییر می‌کند. ‌

او بیان کرد: در انسان‌شناسی، توجه به زبان محاوره و تکلم از آنجا شروع شد که محققان رشته‌ی انسان‌شناسی و مردم‌شناسان برای مطالعه، به جوامع کوچک و دورافتاده رفتند و مجبور شدند زبان آن‌ها را بیاموزند. برخی از این زبان‌ها هرگز دستور و قاعده‌ی مدونی نداشتند و فراگیری آن‌ها فقط از طریق ضبط تلفظ و عبارات و اصطلاحات ممکن بود. به این ترتیب با کمک زبان‌شناسان، سیستمی به نام «فونتیک» به‌وجود آمد که براساس آن، محقق بتواند زبانی را که هیچ قاعده و ضابطه‌ای در نوشتن ندارد، مطالعه کند. ‌

این پژوهشگر حوزه‌ی مردم‌شناس همچنین گفت: به‌وجود آمدن این سیستم و توجه به زبان در مطالعات انسان‌شناسی باعث شد که محققان در مطالعات خود به نقش زبان در مطالعات قومی، طبقاتی و گروه‌های اجتماعی توجه و به‌عنوان یک ابزار فرهنگی، تغییرات زبانی را بررسی، تجزیه و تحلیل کنند. ‌

وی ادامه داد: بحث «زبان اصیل»، «انحطاط زبان» و «فارسی اصیل» از جمله مسائلی است که از سال‌ها پیش در انجمن‌ها، نهادها و میان زبان‌شناسان مورد بحث قرار گرفته است، بویژه هنگامی که در معرض تغییر و تطور عینی قرار گیرد، این بحث‌ها و توجه‌ها بیشتر می‌شود. البته ضروری و درست هم هست، چون همان‌طور که مطرح شد زبان از دیدگاه انسان‌شناسی، ابزاری اجتماعی و فرهنگی است. به این دلیل است که می‌بینیم نهادهایی برای جایگزین‌سازی و واژه‌سازی به‌وجود می‌آیند. اگر باور کنیم که فقط زبان‌ها یا ادبیات مکتوب گذشتگان است که به یک وضع باقی می‌ماند، پس زبان رایج امروزی چون همواره در معرض برخورد با سایر فرهنگ‌هاست، دچار تغییر و تحول می‌شود. ‌

هاشمی گفت: در گذشته‌های دور، با اختراع و رواج اتومبیل علاوه بر تغییر در ایاب و ذهاب، اقتصاد و موارد دیگر، اصطلاحات خاصی نیز به زبان فارسی وارد شد؛ اصطلاحاتی مثل «رل»، «سگدست»، «دنده»، «آچار فرانسه» واژه‌هایی است که با ورود اتومبیل به ایران، به زبان فارسی وارد شدند یا در مدت کمتر از 15 سال با ورود کامپیوتر، خیل واژه‌های مربوط به این فناوری به زبان فارسی وارد شد و هرچند متولیان امور برای آن واژه‌ها معادل‌سازی کرده‌اند، ولی واژه‌های فنی و تخصصی بر زبان فارسی نشستند و مردم از آن‌ها استفاده کردند. نمونه‌ی آن همین «کامپیوتر» و «رایانه» است که می‌بینیم بیشتر مردم از واژه‌ی «کامپیوتر» استفاده می‌کنند. ‌

این پژوهشگر فرهنگ مردم همچنین اظهار کرد: زبان و تکلم یکی از وسایل تفهیم و تکامل است؛ آن‌طور که مطالعات مردم‌شناسی نشان می‌دهد هر نوع وسیله و علامتی که باعث انتقال موضوع و عقیده‌ای بین افراد یا گروه‌ها شود، جزو زبان است. مثل رنگ‌ها نوعی زبان حال است یا زبان اشاره در کشور ما عامل آن محدودیت‌های اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و دینی است. اصطلاحات زبانی نیز بخشی از «زبان حال» مردم و بویژه گروه‌های اجتماعی است که گاهی ناشی از ادبیات آن قشر اجتماعی است. ‌

در حقیقت، باید گفت زبان مانند رودخانه‌ای در بستر زمان خود در حرکت است و کلمات و واژه‌ها، مانند سنگ‌ها‌ی درشت و ریز در بستر آن جاری هستند. برخی از این سنگ‌ریزه‌ها پس از مدتی از بستر رودخانه به کناره می‌آیند یا در حاشیه‌ی خشکی قرار می‌گیرند، در نتیجه کاربردشان از بین می‌رود. این سنگ‌ریزه‌ها همین کلمات و اصطلاحات هستند که با توجه به سطح مقاومت و کاربردشان، ماندگاری‌شان مشخص می‌شود. ‌

هاشمی توضیح داد: کافی است به اصطلاحات درباره ی زمان قاجار توجه کنیم و ببینیم در مقابل نام شاه، چه اصطلاحات و القابی آورده می‌شد. این اصطلاحات مربوط به زمان خود است و می‌بینیم با مرور زمان از بین رفتند و امروزه از این القاب پرطمطراق استفاده نمی‌شوند. اصطلاحات کوچه‌بازاری دوره‌ی قاجار نیز مربوط به دوره‌ی خود بودند، چون مردم آن زمان با توجه به نوع مشاغل، ارتباطات اجتماعی، گروه‌های مختلف شهری و روستایی، امکانات محدود شهری، مهاجرت‌های محدود و دلایل دیگر، از اصطلاحات زمان خود استفاده می‌کردند که با فراهم شدن امکانات و گسترش شهرنشینی و پیشرفت و رفاه اجتماعی و بویژه گسترش وسایل ارتباطات جمعی مانند رادیو و سپس تلویزیون «زبان حال» مردم نیز مطابق فضای روز با اصطلاحات جدید همراه شد. حتی این ادبیات در زبان نوشتاری هم وارد شد و نویسندگانی که با زبان کوچه و بازار، فرهنگ‌ مردم را توصیف می‌کنند از این کلمات به‌خوبی استفاده می‌کنند و کتاب‌های جمالزاده شاهد مثالی بر این مدعاست. ‌

این مردم‌شناس ادامه داد: اگر امروز نیز اصطلاحات و کلمات عامیانه‌ی خاصی را بین اقشار و گروه‌ها یا در سطح وسیع‌تر جامعه می‌شنویم، برخاسته از فضای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی امروزی است. گاهی سریال‌های تلویزیونی این نوع اصطلاحات را اشاعه می‌دهند؛ مثلا پیش از انقلاب با پخش سریال «دایی‌جان ناپلئون» اصطلاح «تا قبر آ آ » تا مدت‌ها در زبان محاوره‌ی مردم جریان داشت. سریال‌های طنز «مهران مدیری» پس از انقلاب هم نمونه‌ای دیگر است، اصطلاح «پاچه‌خواری» در مجموعه‌ی «پاورچین» که از طریق رسانه بیان شد، به‌دلیل وجود مصادیق آن در جامعه، به‌شدت در دایره‌ی لغت و اصطلاحات روزمره‌ی مردم پایدار شد. ‌

هاشمی همچنین گفت: گاهی برخی اصطلاحات کوچه‌بازاری از درون گروه‌ها و اقشار خاص به سایر گروه های جامعه تعمیم می‌یابد. همه‌ی ما اصطلاحاتی مانند «په نه په»، «پیچوندن»، «پیچیدن»، «شاخ شدن»، «کف کردن»، «خفن» و «آمار دادن» را بارها شنیده‌ایم یا حتی درگفتارمان از آن‌ها استفاده کرده‌ایم. اگر دقت کنیم، همین اصطلاحات هم برای ادا شدن، مرز دارند و افراد برای گفتن آن، حریمی را رعایت می‌کنند. مثلا در بیان و توضیح رسمی یک کارمند با مدیر‌کل خود، این کلمات کوچه بازاری جایی ندارد؛ ولی همین کارمند با کارمند هم‌سطح خود در توصیف و شرح یک ماجرا ممکن است از این اصطلاحات استفاده کند یا گروه همسالان در مراکز آموزشی یا گروه جوانان در کوچه‌ها و پاتوق‌های کوهنوردی و کافی‌شاپ‌ها، استفاده از این نوع کلمات به اصطلاحات خودشان «خوراک»‌شان است. ‌

وی با بیان این‌که به‌نظر می‌رسد این اصطلاحات گذرا و معلول شرایط اجتماعی - فرهنگی زمان خود هستند، اظهار کرد: اگر دقت کنیم در زمان جنگ خطاب «برادر» یا «اخوی» یا «خواهر» کاربرد بیشتری نسبت به امروز داشت. کلمات کوچه‌بازاری هم از قانون «گذشت زمان» پیروی می‌کنند و به زبان مردم وارد می‌شوند، اوج می‌گیرند و سپس فرود می‌آیند و در دوره یا نسل بعدی فراموش می‌شوند. از این رو، مقابله با آن‌ها پرهزینه و مشکل است، چون اساسا زبان، جاری است و واژه‌ها بر بستر زبان با توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می‌نشینند و با گذر زمان رخت می‌بندند. ‌

او اضافه کرد: معتقدم مستند‌نگاری این واژه‌ها لازم است، چون هر یک از این اصطلاحات در زمان خود و برای نسل خود کاربرد داشته‌اند. بخشی از کار بزرگ شاملو در کتاب «کوچه» همین مستند‌نگاری کلمات کوچه‌بازاری است که امروزه قابل دسترسی هستند. در حقیقت، باید گفت زبان مانند رودخانه‌ای در بستر زمان خود در حرکت است و کلمات و واژه‌ها، مانند سنگ‌ها‌ی درشت و ریز در بستر آن جاری هستند. برخی از این سنگ‌ریزه‌ها پس از مدتی از بستر رودخانه به کناره می‌آیند یا در حاشیه‌ی خشکی قرار می‌گیرند، در نتیجه کاربردشان از بین می‌رود. این سنگ‌ریزه‌ها همین کلمات و اصطلاحات هستند که با توجه به سطح مقاومت و کاربردشان، ماندگاری‌شان مشخص می‌شود. ‌

بخش ادبیات تبیان


منبع: ایسنا