تبیان، دستیار زندگی
تصمیم جالب یک مربی ایرانی در فوتبال آلمان بازتاب زیادی در رسانه های محلی داشت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تصمیم جالب یک مربی  ایرانی در آلمان


تصمیم جالب یک مربی ایرانی در فوتبال آلمان بازتاب زیادی در رسانه های محلی داشت.


در رقابتهای فوتبال پایه آلمان (د-یوگند D-Jugend) باشگاه آرمینیا مارتن توانست  فصل 13/2012  را با قهرمانی به پایان ببرد و به رده بالاتر صعود کند. این تیم که در رده سنی 11 تا 13 ساله فعالیت می کند در کنار مربی ایرانی اش ، آرش شریفی (39 ساله) توانست به یگ گروه بالاتر یعنی (سه-یوگند C-Jugend) راه یابند. آرش شریفی که اینک نیم  فصل جدیدی را با پسرانش آغاز کرده در کنفرانس مطبوعاتی محلی گفت:"بچه ها همه توان خود را برای صعود به کار گرفته بودند. آنها نه تنها من بلکه والدینشان را نیز نمی خواستند دلسرد کنند. این به این معناست که ما در مسیر درستی حرکت می کنیم. البته ما باید برای فصل جدید دگر بار دست در دست هم بدهیم و تنها به جلو نگاه کنیم."
مربی ایرانی

او در باره نحوه شکل گیری این تیم این چنین توضیح داد:"این تیم با حمایت های مادی و معنوی تک تک والدین می چرخد. در واقع ما هیچ اسپانسری نداریم. پسر من،یاشار، نیز در این تیم است . همسرم علی رغم شاغل بودنش همیشه در کنار دیگر والدین در سر تمرینات و بازیها حضور داشته و در انجمن والدین شرکت دارد. بیشتر پدران در زمینه های فنی کمک می کنند. اشتفن اشترویر پدر یکی از بچه ها در کنار من تیم را همراهی و مدیریت می کند. هزینه ها از طریق فروش خوراکیها و شیرینی های خانگی مادران  برای تماشاگران در سر بازیها  تامین می شود. ما در چمن طبیعی بازی می کنیم و از فصل جدید که رده سنی بچه ها نیز بین 13 تا 15 ساله می باشد، آنها در زمین بزرگ با ابعاد استاندارد فوتبال حرفه ای بازی می کنند. هدف اصلی ما آموزش اتحاد،هماهنگی و درک درست از بازی است. بچه ها در هر حال باید بدانند که به حریف احترام بگذارند و هرگز الفاظ زشت به کار نبرند.آنها باید در همین سنین بیاموزند که خشونت در فوتبال جائی ندارد. ما می خواهیم قدرت تفکر بچه ها را بالا ببریم. برد و باخت هیچ اهمیتی ندارد. بلکه مهم یک نبرد دوستانه و محک زدن به توانائی های فردی این بچه هاست. "

مربی ایرانی

این مربی جوان به صمیمیت ارزش بالایی قرار می دهد و می گوید:"برای اینکه بچه ها و والدین به هم بیشتر نزدیک شوند و بدانند که فوتبال یعنی یک خانواده، ما به مناسبتهائی دور هم جمع می شویم. مناسبتهایی چون جشن سال نو ، تعطیلات پائیزه و یا تولد بچه ها. در تمرین کاملاً جدی هستم ، با این احوال بچه ها مرا  "آرش" صدا می زنند و هیچ فرقی بین آنها با پسرم یاشار نمی گذارم. در زمین تمرین تنها حرف یک پدر را گوش می کنند و آن من هستم. وقتی به زمین می خورند و گریه می کنند به بغلم می آیند. وقتی گل می زنند باز به بغلم می آیند. شاید خنده دار به نظر بیاید ولی من قبل از آخرین بازی در فصل گذشته با آنها قرار گذاشتم که اگر پیروز شوند و ما صعود کنیم آنها اجازه دارند هر کدام موهای من را بتراشند و کچلم کنند و چنین هم شد! "(این صحنه به صورت عکس های پیوسته در اکثر سایت ها و رزونامه های محلی استان چاپ شد).

لباس تیم آرمینیا مارتن که تا سال پیش قرمز بوده اینک آبی است. در پاسخ به یک خبرنگار ایرانی و این که آرش شریفی استقلالی یا پرسپولیسی است خود جواب می دهد:"برای کسی که نصف عمرش در غربت به سر کرده است، رنگ هیچ اهمیتی ندارد. آنچه مهم است یکرنگی و وحدت و یکپارچگی 11 نفر در زمین است. به بچه ها نیز این را یاد می دهیم.

البته با شناختی که از دکتر فتح الله زاده دارم، دورادور از تیم استقلال حمایت می کنم . با توجه به لطف ایشان بچه های ما هر کدام یک دستبند و یک پرچم استقلال را دارند و با این تیم آشنا هستند.  پسرم یاشار وقتی کوچک تر بود توانست با حاج آقا ملاقات کند و همین باعث شده که برای دیگر همبازی هایش پز ایرانی بدهد."

آرزوهای این مربی جوان تجربه یک قهرمانی دیگر در این فصل است. و البته یک دیدار دوستانه با تیم نوجوانان استقلال و پرسپولیس در ایران.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان