ما پیروزیم...
خاطرات مقام معظم رهبری از حضرت امام(ره)
تواضع و حیای امام در امور عاطفی و معنوی
شبی در یک جلسهی خصوصی با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم؛ ایشان (حضرت امام) هم نشسته بود. یکی از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوی دارید، مقامات عرفانی دارید؛ چند جملهای ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مرد با عظمتی که آنگونه اهل معنا و سلوک بود، در مقابل این جملهی ستایشگونهی کوتاه یک شاگردش ...آن چنان در حال حیا و شرمندگی و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیای امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروی عظیم، در قضایای عاطفی و معنوی این گونه متواضع و با حیا بود.
تاکید امام بر عدم تفکیک دین از سیاست
من به یاد میآورم که در زمان ریاست جمهوری خود، قصد شرکت در یک مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسم من این بود که متن این نوع سخنرانیها را قبلا خدمت امام ارایه میدادم و میگفتم: «بنده این متن را آماده کردهام.» تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان کنند. در مورد آن سخنرانی که قرار بود در جمعی از سران کشورها ـ که اکثرشان هم غیر مسلمان بودند ـ ایراد شود، ایشان به من گفتند قضیهی تفکیکناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید! من ابتدا تعجب کردم که آخر این قضیه چه مناسبت دارد؟! اما چون ایشان فرموده بودند، خود را موظف میدانستم آنچه را که خواستهاند، انجام دهم. خلاصه اینکه به قاعدهی یکی دو صفحه، قضیه تفکیکناپذیری دین از سیاست را در متن سخنرانی گنجاندم. نهایت سعیام این بود که آن قضیه، در ابتدای متن سخنرانی و جای برجستهای گنجانده شود. بعدها هر چه زمان گذشت به صحت نظر ایشان بیشتر معتقد شدم. همان وقت هم ـ بعد از آنکه سخنرانی انجام شد و برگشتم ـ به دوستانم گفتم: «این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم که این فکر کاملا درست بود.» تاکید مکرر امام به این خاطر بود که واقعا روی این قضیه، در طول زمان، خیلی کار شده است.
ایمان امام به توده مردم و نقش روحانیت
یک روزی بعد از یک سخنرانی که امام مبالغی صحبت کرده بودند، ما خدمتشان شرفیاب شدیم. حقیقت این است که آدم نگران است از اینکه امام زیاد و بلند و با شور و هیجان صحبت کنند. ایشان از یک بیماری قلبی تازه برخاستند و آدم نگران میشود، طبیعی است، همه هرکسی توجه پیدا کند نگران میشود. خدمتشان عرض کردیم که خوب است شما یک قدری این سخنرانیها، این صحبتها را کم کنید. لااقل اگر قرار است صحبت بفرمائید، طولانی صحبت نکنید، یک ربع ساعت مثلا. نه سه ربع ساعت و یک ساعت که گاهی دیده شده در همین اواخر ایشان فرمودند که من آرام صحبت میکنم. بعد فرمودند وقتی که عدهای از همین مردم، از همین عامهی مردم اینجا میآیند، من میتوانم نروم و برایشان صحبت نکنم؟ این ایمان به تودهی مردم است و بدانید که اگر این ایمان به تودهی مردم نبود این انقلاب حالا حالاها پیروز نشده بود.
پیروزی در انجام تکلیف
دیروز یکی از برادران عزیزی که در پاریس خدمت امام بودند برای من نقل میکردند. در پاریس خبرنگارها از امام پرسیدند شما چقدر امیدوار به پیروزی خودتان هستید؟ امام خطاب به خبرنگارها گفتند ما همین الان پیروزیم. این را امام در وضعی گفت که شاه هنوز امیدوار بود که کماندوهای امریکایی بریزند مردم را قتل عام کنند. احتمالش هم بود، ممکن بود بکنند، در همان شرایط امام گفت ما پیروزیم. چرا پیروزیم؟ چون آن شخصی که تکلیفش را انجام داده و موفق شده که تکلیفش را انجام بدهد پیروز است.
اعتقاد به پیروزی خون بر شمشیر
تمام شیوههایى که ایشان در طول این مدّتِ مبارزه به کار زدند ابتکارى بود و ابتکاراتى بود که دیگرانى که ناظر بودند همه رد میکردند، حتّی دوستان ایشان! شما ببینید در ظرف این یک سالِ اخیر چه شیوههایى را ایشان به کار زدند و به کار بردند! همهاش مبتکرانه و همه مثل تیرهایى که درست به هدف میخورد؛ یک دانهاش خطا نکرد؛ یک دانهاش اشتباه از آب در نیامد؛ در حالى که اغلب خدشه میکردند، تخطئه میکردند.
آن روزى که اعلامیهى خون بر شمشیر پیروز {است}، آمد، دوستانِ نزدیک ایشان در تهران، در قم دچار تردید شدند که آیا این مصلحت است؟ این جایز است؟ این اعلامیه خوب بود؟ درست است؟ قرص، مثل کوه ایستاد و دیدید که خون بر شمشیر پیروز شد. آن روزى که ایشان رفتند به فرانسه، براى همه شگفتآور بود و هیچ کس به ذهنش نمیآمد. آن روزى که ایشان تصمیم گرفتند برگردند ایران، همه دچار دلهره شدند... و ندیدم کسى را که غیر از این قضاوت داشته باشد. با هر کس برخورد کردیم دیدیم همینجور است. خب تمام این تاکتیکها، تمام این شیوههاى گوناگونى که این ضرباتى که در مواقع حسّاس این مرد بزرگ، این رهبر بزرگ وارد آورده، تمام ضربات بجایى بوده و این را سرنوشت مبارزه و گذشت کار و گردش کار به ما ثابت کرد.
***
«مدح خورشید» از تازهترین کتابهای منتشر شده از سوی موسسه انقلاب اسلامی، گزیدهای از خاطرات حضرت آیتالله خامنهای درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) است. این کتاب شامل بخشی از نکات و خاطرات آیت الله خامنهای در دوران پیش از رهبری ایشان و نیز دیدارهای غیر مشروح (منتشر نشده) پس از رهبری است. نکته حایز اهمیت درباره «مدح خورشید» این است که هر یک از این خاطرات، برای تبیین صفات و سیرهی عملی و سیاسیِ خاصی از حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است. خاطراتی که از دوره زمانی بهار 58 تا شهریور 88 را شامل میشود.
بخش ادبیات تبیان
منبع: لوح