تبیان، دستیار زندگی
در بخش هفتم صرف فارسی، درباره اقسام کلمه و گروه های آن صحبت کردیم، و برای شروع بحث به به سراغ اسم رفتیم، در این نوشتار به ادامه بحث اسم می پردازیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسم ذات و معنی

(صرف فارسی/بخش 8)


در بخش هفتم صرف فارسی، درباره اقسام کلمه و گروه های آن صحبت کردیم، و برای شروع بحث به سراغ اسم رفتیم، در این نوشتار به ادامه بحث اسم می پردازیم.


اسم ذات و معنی

اسم ذات و معنی:

اسم بر سه قسم است: ذات، معنی و بین بین

اسم ذات: آن است که وجودش قائم به خود باشد نه دیگری. اینگونه اسم ها معمولا به حواس در می آیند مانند: کتاب، چشم، دیوار، کوه. بنابراین نام گیاهان، داروها، جایها، ابزارها، حیوانات و محسوسات دیگر، از اسم های ذات اند. به این شکل صیغه های اسم مکان و آلت عربی که بسیاری از آنها در فارسی هم بکار می روند از این جمله اند.

اسم معنی: آن است که وجودش قائم به دیگری باشد مانند: کردار و دوستی که وجودشان متکی بوجود انسان است. از جمله اسم های معنی می توان به اینها اشاره کرد:

1.   نام آواها: نام صداهای طبیعت و انسان و محیط اطراف انسان؛ مانند: خش خش، پچ پچ، شرشر.

2.   مصدرها: مصدر اسمی ست که بر کار یا حالت یا بودن و یا شدن، بدون قید زمان دلالت می کند و علامت آن پسوند " َ ن" است مانند: بودن، شدن، اندیشیدن و آمدن.

3.   اسم های مصدر: "اسم مصدر یا حاصل مصدر کلمه ای است به جز مصدر و دال بر معنی مصدر"؛ مانند: نیکی، خنده، دانش، گفتار، شتاب.

اسم مصدرها و مصدرهای عربی:

مصدرهای مجرد و مزید عربی که در فارسی بکار می روند بر اسم مصدر دلالت می کنند. به هر حال آنها را باید از اسم های معنی شمرد با این قید که اسم های معنی گاهی بدل باسم ذات می شوند مانند: اداره.

مهمترین وزنهای مصدر و اسم مصدر با در نظر گرفتن تغییری که بر اثر اعلال و ادغام در آنها رخ داده است و با توجه به تحولی که در فارسی پیدا کرده اند عبارتند از:

الف) مصدرهای غیر ثلاثی مجرد: احسان، ایجاب، اقامه، ارادت، تحسین، تحیّت، تصفیه، مناسبت، مساوات، مدارا، احترام، انقراض، تفکر، فلسفه.

ب) مصدرهای ثلاثی مجرد: ضرب، علم، شغل، فرح، رحمت، حکمت، نصیحت، خروج، ضرورت، سهولت، هیجان.

ج) مصدر میمی: یعنی مصدری که میمی بر ریشه فعل اضافه داشته باشد که در ثلاثی مجرد بر این وزن هاست: مذهب، مسیر، مسکنت، مقام، مرام، مشقت، مکرمت. مصدر میمی در غیر ثلالثی مجرد بر وزن اسم مفعول آن است.

ت) اسم مصدر مانند عزلت (از مصدر اعتزال)، فرقت( از افتراق)، تقوی( از اتقاء)، رسالت (از ارسال)، کلام(از تکلم).

ث) مصدر صناعی یعنی آن که با پسوند "یت" ساخته شده باشد مانند: انسانیت، کیفیت.

اسم های بین بین: یعنی آنهایی که در مرز اسم ذات و معنی قرار دارند مانند: بو، گرسنگی، تشنگی، صبح، روز، شب.

اسم مفرد و جمع:

اسم یا مفرد است و یا جمع. جمع آن است که نشانه خاصی دارد و بر بیش از یک فرد دلالت می کند؛ مانند: مردان و کتاب ها و مفرد اسمی ست که تنها بر یکی دلالت دارد؛ مثل: مرد و کتاب.

نشانه های جمع:

نشانه های جمع که به آخر اسم های عام و صفات جانشین اسم می چسبند از نشانه ها و شناسه های مهم اسم اند.

جمع در فارسی دو نشانه دارد: یکی "ان" و دیگر "ها" مانند: قلم ها، پسران، دختران.

"ان" بیشتر برای جمع انسان و جانداران و "ها" بیشتر برای بیجان ها و اسم های معنی است مانند: زنان، کسان، جوانان، گاوان، کوشش ها، دانش ها، سنگ ها.

در زبان امروز استعمال "ان" رو به کاهش است و به جای آن به خصوص در زبان تداول "ها" بکار می رود مانند: دخترها، پسرها، گاوها، زنها.

امروز برخی غربزدگان و غربگرایان نوپرداز تحت تاثیر شعر نو غربی  که یکی از ویژگی های آن به هم زدن ساختمان دستوری زبان است، کلمات و عبارت هایی بکار می برند که مغایر با قواعد زبان فارسی است؛ از آن جمله است جمع های خلاف قاعده مانند: رگان، دستان، برگان و واژگان به جای رگ ها، دست ها، برگ ها و واژه ها.

نشانه های جمع عربی در فارسی:

نشانه های جمع عربی مانند "ات" و "ون" و "ین" با کلمات این زبان در فارسی هم بکار می روند. "ات" پسوند جمع مونث سالم است و به آخر کلمات پایان یافته با " ة " و یا به آخر اسم فاعل ها و اسم مفعول ها و مصدرهایی که بیش از سه حرف دارند  افزوده می شوند؛ مانند: کلمات، حملات، کائنات، مصنوعات، محسنات، بیانات، تبلیغات و همچنین بآخر صفات نسبی مونث جانشین اسم در می آید مانند: شرعیات (جمع شرعیه)، نفسانیات، کلیات.

اسم ذات: آن است که وجودش قائم به خود باشد نه دیگری. اینگونه اسم ها معمولا به حواس در می آیند

 نکته 1:

برخی از کلمه هایی که "ات" می گیرند، ترجمه کلمات مفرد فرنگی هستند و در واقع اسم جمع اند؛ مانند: صادرات، واردات، اطلاعات، مقّررات، اصلاحات، تظاهرات، مطبوعات، انتخابات، تشکیلات، ملاحظات، تبلیغات.

نکته 2:

"ات" گاهی به آخر کلمات غیر عربی هم می آید مانند: پیشنهادات، گزارشات، تلگرافات، ییلاقات، ایلیات، دهات، باغات.

نکته3:

"جات" که از "ات" ساخته شده است در بعضی از نوشته ها و گفته ها بکار می رود مانند: روزنامجات، کارخانجات، دواجات، مرباجات، ترشیجات.

اسم خاص و برخی از اسم های مبهم نشانه جمع نمی گیرند مثلا نمی توان گفت هیچ کدام ها یا هیچیک ها و رستم ها. اسم خاص در صورتی جمع می شود که به معنی عام و نوع بکار رود؛ فی المثل "ما سعدیها و حافظ ها داریم" یعنی ما نوع سعدی ها و حافظ ها داریم.

جمع های بی نشانه:

ممکن است کلمه ای جمع باشد و یا معنی جمع بدهد بی آنکه نشانه جمع داشته باشد، از این قبیل اند:

1.   اسم جمه که معنی جمع دارد ولی خالی از علامت آن است مانند: لشکر، گروه، همه. اسم های جمع از نظر لفظی در حکم مفردند و خود می توانند نشانه جمع بگیرند مانند: گله ها و لشکرها.

2.   معدود عددهای اصلی (بجز معدود یک) مانند: ده کتاب و صد هزار مرد. در این مورد عدد را باید به جای نشانه جمع گرفت.

3.   ضمیر شخصی جمع مانند: ما و شما و ایشان.

4.   ضمیر مشترک جمع مانند: "ما خود آمدیم" که امروز می گویند " ما خودمان آمدیم".

5.   جمع های مکسر عربی را هم در فارسی باید از جمع های بی نشانه شمرد زیرا تنها وزن آنهاست که دلالت بر جمع بودنشان می کند. افعال (اخبار)، فعال ( رجال)، فعول (علوم)، فعل (شعب)، افاعل ( اکابر) و......

ادامه دارد.............

آسیه بیاتانی

بخش ادبیات تبیان


منابع:

دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشید ورد

دستور زبان فارسی، حسن احمدی گیوی