تبیان، دستیار زندگی
ازدواج امری مقدس و الهی است که بین دو نفر صورت می‌گیرد ولی برای افرادی که آمادگی ندارند، مناسب نمی‌باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برای ازدواج آماده اید؟


ازدواج امری مقدس و الهی است که بین دو نفر صورت می‌گیرد ولی برای افرادی که آمادگی ندارند، مناسب نمی‌باشد.

ازدواج

آمادگی مناسب لازمه ازدواج است. بسیاری از مردم بیش‌تر از آن‌که خود را آماده ازدواج کنند، برای مراسم عروسی مهیا می‌شوند! آمادگی برای ازدواج فرآیندی است که لازمه زندگی زناشویی موفق در آینده خواهد بود. این فرآیند را به امید خدا آغاز کنید. از آن‌جایی‌که ازدواج مسئولیت بزرگی است، مسئله مهم این است که از نظر ذهنی آماده‌تر، صبور‌تر و آرام‌تر باشید زیرا ازدواجی که بعد از آمادگی ذهنی صورت گیرد، ازدواجی موفق‌تر و بهتر خواهد شد.

تحقیقات نشان داده اند كه شركت در كلاس های مشاوره قبل از ازدواج، خطر اختلال عملكرد ازدواج را كاهش می دهد.

همسران شركت كننده در این كلاس ها ریسك كمتری را برای مواجهه با مشكلات زناشویی داشتند و سرانجام ازدواج در آنها بهتر بود.

 جهت ارائه آموزش و مشاوره موفق به زوجین آماده ازدواج، شناخت دلایل مبادرت افراد به ازدواج، آمادگی های لازم برای ازدواج عوامل موثر در برقراری ارتباطات و تداوم آن ضروری است. بدیهی است كه كسب آمادگی برای ازدواج از شرایط لازم برای ازدواج است.

در این‌جا نکاتی ذکر می‌شود که لازم است پیش از ازدواج آن‌ها را به دقت بخوانید تا بتوانید بعدا آن‌ها را به‌خوبی عملی و اجرا کنید؛

* رسیدن به بلوغ اجتماعی: هر انسانی سه مرحله از بلوغ را طی می كند. بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی. بلوغ جسمانی عبارت است از آغاز تغییر در سطح هورمون های جنسی كه باعث تغییرات جسمی و روانی می شود وتحت تاثیر عواملی نظیر آب و هوا،‌ شرایط اقلیمی، وراثت و تغذیه و غیره می باشد. بلوغ روانی عمدتا 3 تا 4 سال پس از بلوغ جسمانی اتقاق می افتد. نوجوانان در این مرحله دارای ثبات و آرامش نسبی روانی هستند. در این مرحله با تسلط نسبی روان بر جسم حالت خود شیفتگی و بروز عشق های رمانتیك افزایش می یابد. بلوغ اجتماعی آخرین مرحله بلوغ است كه حدود 4- 3 سال پس از بلوغ روانی ایجاد می شود. در این مرحله احساس مسئولیت نسبت به دیگران، غلبه بر احساس، علاقه به ازدواج و برقراری روابط عمیق و پایدار در فرد بوجود می آید.

* ثبات و قرار: انسانها در مسیر رشد به گونه ای حرکت می کنند که مانند گذشته نیستند. حتی مفهوم رشد تغییر در مسیر تکامل هست. این را با مثالی عرض میکنیم که اگر شما به مسافرت بروید و بخواهید برای خودتان کفشی بخرید اگر امکانات مالی داشته باشید می توانید پنج یا ده جفت کفش بخرید اما اگر برای پسر و دختری که سنشان ده یا دوازده ساله باشد چنین نمی کنید چون می دانید که کفشی را که برایش خریده اید شش ماه دیگر پایش نخواهد کرد. علتش این است که او در مسیر تغییر است. بنابراین هیچ کس در زندگی نمی تواند درگیر یک تعهد بلند مدت شود آن زمانی که هنوز در حال تغییر است. بنابراین مساله ثبات و قرار این هست که من و شما بعد از دو- سه سالی که دیدیم در اصول و جنبه های کلی تغییرات و دگرگونی هایی در ما پیدا نمی شود و به صورت فرد بزرگسال در آمده ایم حال می توانیم یک تصمیمی بگیریم برای تمام عمر.

هیچ کس نمیتواند در دنیای امروز وارد زندگی زناشویی شود اگر آدم مسئول و متعهدی نباشد. مساله تعهد این است که من با تو قراری را میگذارم که خوب است و پای آن می مانم وقتی که بد است. بنابراین در بحث ازدواج اگر آدمی نیستید که اهل تعهدباشید به درد این کار نمی خورید

دلیل اصلی و اساسی که ازدواج یک پسر و دختر هجده یا نوزده ساله تقریبا با شکست همراه است این است که هر دو تغییر می کنند و بنابراین آنچه را که دوست داشتند دوست نخواهند داشت و آنچه را که می پذیرفتند و می پسندیدند نخواهند پذیرفت به همین جهت است که اهمیت دارد من و شما به مرحله ثبات و قرار رسیده باشیم. افرادی که خودشان را مخصوصا در وقت ورود به یک فرهنگ دیگر دستخوش تغییر و دگرگونی می بینند باید مدتی صبر کنند تا مطمئن شوند به قرار رسیده اند زیرا آنهایی که به قرار نرسند این نقطه قرار یکیش می گریزد و به فرار تبدیل می شود و این همان چیزیست که در برخی زندگی ها می بینید افراد به جای اینکه به قرارشان بروند به دنبال فرارشان هستند.

*داشتن هدف و معنا در زندگی: شما روزی می توانید ازدواج کنید که جهت و هدف و معنی را تا حدودی یافته باشید و با آن آدم بتوانید آن را تعقیب کنید. کسانی که هدفی ندارند و معمولا راه و هدفی ندارند و زندگی برایشان معنی ندارد ازدواج هم برایشان معنی ندارد.نکته ای که مهم است و مایلم به آن توجه کنید این هست که شما یا کسی که میخواهید با او ازدواج کنید جهت هدف و معنی را در زندگی پیدا کرده باشید. شما در راهی باشید و در این مسیر و راه باید همراهی را پیدا کنید نه اینکه سرگردان و حیران مانده اید و منتظرید کسی بیاید و شما را نجات دهد.

* سلامت فیزیکی و روانی: اول سالم باشید بعد ازدواج کنید. شما میدونید یکی از بیماریهای رایج فرهنگ ما این است که بیماران روانی مخصوصا اسکیزوفرنی را میگویند اگر زنش بدهند خوب میشود. اما یک مورد بسیار مهم است و اینکه مطمئن باشید از نظر جنسی مشکلی ندارید یعنی سلامت فیزیکی و روانی مخصوصا سلامت جنسی مهم است.

* مسئولیت و تعهد: هیچ کس نمیتواند در دنیای امروز وارد زندگی زناشویی شود اگر آدم مسئول و متعهدی نباشد. مساله تعهد این است که من با تو قراری را میگذارم که خوب است و پای آن می مانم وقتی که بد است. بنابراین در بحث ازدواج اگر آدمی نیستید که اهل تعهدباشید به درد این کار نمی خورید.

ازدواج

*مساله امنیت اعتماد و اطمینان: شما نمیتوانید وارد ازدواج شوید اگربه مرحله امنیت نرسیده باشید. مساله امنیت و اطمینان و بدون تردید اعتماد و به ویژه اعتماد به نفس مساله اصلی و اساسی است. اگر برایش آمادگی ندارید زندگی زناشویی میتواند برای شما یک جهنم باشد. هر جمله ای هر حرفی هر مهمانی ای هر نگاهی هر خنده ای شما را از پا در بیاورد و هیچ دلیلی ندارد که انسان برای گرفتن چیزی اینچنین کم برای اینگونه آدمها که اسمش ازدواج است یک چنین هزینه سنگینی را بپردازند.

*صمیمیت: مقصود از آن این است که من می توانم با تو خودم باشم. خود خودم. همینه که هست. و بنابراین راحتم. حتی اول حرف می زنم و بعد راجع به حرفم فکر می کنم و هیچ ناراحت هم نمی شوم و تازه خوشحال هم می شوم که حرف خودم را خودم تصحیح کنم برای اینکه با تو این چنین راحتم نه اینکه فکر میکنم مواظبم مراقبم و حرفها را اینچنین می زنم. چون در آن صورت چیزی به اسم صمیمیت وجود ندارد. صمیمیت عبارت است از اینکه من نه می خواهم چیزی را ثابت کنم نه رد کنم. نه میخواهم ثابت کنم مهربانم باهوشم خوبم... نمیخواهم چیزی را رد کنم حالت حمایتی و دفاعی ندارم.

*حل مسایل خانوادگی و کودکی: مسایل کودکیتان را حل کنید. برخی از شما چاه های روانی دارید که در آن میافتید. فقط کافی است یک اتفاق کوچکی بیافتد و شما در آن سرازیری هستید. برخی از شما مسایل جدی خانوادگی دارید. خشمی که با پدر دارید. مشکلی که با مادر دارید. گرفتاری ای که با خواهر و برادر داشتید. شما به عنوان یک پسر و دختر از دست خواهر و برادرتون بسیار آسیب دیده اید و بنابراین شما با جنس مخالف در حال جنگید. برای اینکه من تمام عمرم اگر با خواهر یا برادرم جنگیده ام فکر میکنم که جنس مخالف یا مقابل یا جنس مطلوب را باید باهاش جنگید و بنابراین بسیاری از اوقات شما می دانید که این انگاره در من به صورتی حرکت می کند نتیجتا مسایل کودکی و خانوادگی را باید حل کرد.

* تمام کردن روابط گذشته: روزی که می خواهید با کسی نزدیک و جدی شوید بعد از جلسه چهارم و پنجم بقیه را خاک کنید. آنها مرده اند. بیخودی عکسها،خاطرات و فیلم هایشان را نگهشان ندارید. بسیاری از افراد حرفشان این است که این جزیی از گذشته است. جزگذشته تو هست اما همچین گذشته خوبی نبوده به علاوه به دیگری ارتباط ندارد دیگری با گذشته تو کاری ندارد. پرونده های گذشته را ببندید یعنی آنها را نیمه تمام نگذارید.

مساله شناخت و آگاهی ضرورت دارد و این را باید از طریق علمی سیستماتیک انجام داد. شما امروز بسیاری از اوقات با زن و مردهایی روبرو می شوید که تصویر و تجسمشان از مرد از ظاهر گرفته تا باطن اصلا حیرت انگیز است

* وقتی آمادگی برای ازدواج دارید که بتوانید یک نفر برای شما نفر اول بشود و شما هم برای او نفر اول باشید. او برای شما تنها و شما هم برای او تنها. این مهمترین و تنها معنایش بهترین برای شماست نه اینکه بهتر از دیگران است. اگر این آمادگی را ندارید گرفتاریست. متاسفانه بسیاری از شما در حالیکه ازدواج هنوز هم میخواهید بکنید حواستان جای دیگر است.اگر یک چنین آمادگی را ندارید فعلا بی زن بی شوهر بمانید. کسی را هم اذیت نکنید. شما آمادگی برای ازدواج ندارید.

*شناخت خود و جنس مخالف: بسیاری از ما خودمان را نمی شناسیم که کی هستیم. بسیاری از ما اصلا جنس مخالف نمی شناسیم. مخصوصا آنهایی که در خانه چهارتا پسر بودید نه می دانید مرد چیست و نه مخصوصا می دانید دختر چیست.

بنابراین مساله شناخت و آگاهی ضرورت دارد و این را باید از طریق علمی سیستماتیک انجام داد. شما امروز بسیاری از اوقات با زن و مردهایی روبرو می شوید که تصویر و تجسمشان از مرد از ظاهر گرفته تا باطن اصلا حیرت انگیز است.

فرآوری: نسرین صفری

بخش کلوب ازدواج تبیان


منابع:وبلاگ ماما سایت/باشگاه فعلن مجردها/سایت روانشناسی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.