تبیان، دستیار زندگی
هزار و اندی سال است علمای اسلام برای حفظ دین تلاش کرده‌اند و دشمنان اسلام نتوانسته‌اند بر حوزه‌های علمیه مسلّط شوند. اگر بزرگانی از علما فرموده‌اند نظم ما در بی‌نظمی ماست، منظورشان این بوده که نظم حوزه برای دشمنان قابل درک نیست، یعنی یک نوع نظمی است که پی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نظم در بی نظمی از دید یک طلبه برنامه‌نویس! (1)

نظم در بی نظمی از دید یک طلبه برنامه‌نویس! (۱)
هزار و اندی سال است علمای اسلام برای حفظ دین تلاش کرده‌اند و دشمنان اسلام نتوانسته‌اند بر حوزه‌های علمیه مسلّط شوند. اگر بزرگانی از علما فرموده‌اند نظم ما در بی‌نظمی ماست، منظورشان این بوده که نظم حوزه برای دشمنان قابل درک نیست، یعنی یک نوع نظمی است که پیر استعمار یعنی انگلیس نتوانسته از آن سر در آورد.

سیدمهدی موشح

یک وقتی خدمت آقای فرّخ‌فال (قائم مقام وقت مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه) خاطره‌ای از مرحوم آیةالله گلپایگانی – رحمه الله - بیان فرمودند که بعینه نقل می‌کنم:

«دوران بمباران صدام، خیلی کار برای ما در مرکز مدیریت حوزه دشوار بود. پرونده‌های طلاب علوم دینی را پیوسته از یک زیرزمین به زیرزمینی دیگر منتقل می‌کردیم که مبادا از بین برود و آسیب ببیند. با آمدن رایانه تصمیم گرفتیم اطلاعات را در یک نرم‌افزار ثبت نماییم. با آقای طالب‌پور صحبت کردیم و طبق پیشنهاد ایشان یک رایانه گران‌قیمت تهیه کرده و اطلاعات بیست هزار طلبه آن روز را به نرم‌افزار پاراداکس تحت داس منتقل ساختیم. تمام اطلاعات در فضایی کم تقریباً برابر با سه فلاپی‌دیسک ذخیره شده. خدمت آیةالله گلپایگانی رسیدم که گزارش این مطلب را عرض کنم. امام – رحمه الله - فرموده بودند امور حوزه را با ایشان مشورت کنید. ایشان بیمار بودند و در بستر. بخشی از گزارش این انتقال اطلاعات را که به عرض رساندم اصرار کردند که بنشینند و به کمک دوستان با حالت بیماری به سختی نشستند و باقی گزارش را با دقت و توجه شنیدند. در انتها حمد خدا را کردند و ابراز خوشحالی و البته تذکر مهمی را فرمودند. مضمون تذکر ایشان این بود که هزار و اندی سال است علمای اسلام برای حفظ دین تلاش کرده‌اند و دشمنان اسلام نتوانسته‌اند بر حوزه‌های علمیه مسلّط شوند. اگر بزرگانی از علما فرموده‌اند نظم ما در بی‌نظمی ماست، منظورشان این بوده که نظم حوزه برای دشمنان قابل درک نیست، یعنی یک نوع نظمی است که پیر استعمار یعنی انگلیس نتوانسته از آن سر در آورد. و گرنه چطور می‌شود ما که شیعه امیرالمۆمنین – علیه السلام - هستیم، توصیه ایشان به نظم را رها کنیم (اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم، نهج البلاغه: نامه47). یک وقت نشود این نظمی که شما به اطلاعات حوزه می‌دهید، دست دشمن را به حوزه باز کند».

آقای فرخ فال در ادامه فرمودند: «اگر دشمنان نظم ما را دریابند، قدرت پیش‌بینی نسبت به افعال ما پیدا خواهند کرد و این می‌تواند خطرناک باشد».

به نظرم آمد چند نکته‌ای درباره نظم عرض کنم، چون جمله «نظم ما در بی‌نظمی ماست» خیلی‌ها را به موضع‌گیری منفی یا مثبت کشانده در طول تمام این سال‌ها. از علامه جعفری – رحمه الله - نقل شده است:

«در زمان مرحوم آیت الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی در نجف، مرحوم آیت الله آقا سیدعلی، مد نظرش این بود که در حوزه، از نظر تحصیل علم و دریافت حقوق تجدیدنظری بشود، ولی از این پیشنهاد استقبالی نشد و اکثریت معتقد بودند که اگر حوزه ها نظم و نظام پیدا کند، بارور نخواهد بود و آن حالت خلوص و انقطاع الی الله کم می شود و مرجع وقت معتقد بود که نظم ما در بی نظمی ماست. به گمان من نگرانی آن ها از این جهت بود، چون وقتی که نظم در حوزه پیش می آمد، هدف‌های مجازی طرح می شود و علم و اخلاص و تقوا و اخلاق تحت‌الشعاع رسیدن به آن هدف قرار می‌گیرد؛ از طرف دیگر دخالت‌های ضرربار در مجموعه‌های منظم آسان‌تر است.» (حوزه و توجه به آرمان‌ها، مجله حوزه، ش140)

ایشان تلاش کرده با بیان دو دلیل، تز مذکور را توجیه کند.

امام(ره) هم که نظر معروفی در این باب دارند:

«شاید تز نظم در بی‌نظمی است، از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه‌گران باشد» (وصیتنامه، ص21)

مطلب این است که ما دو جور نظم داریم؛ نظمِ Clock time و نظمِ Raise event. هر دو نظم هستند، ولی تفاوت‌های فاحشی با یکدیگر دارند. اگر چه همه ما در مقام عمل هر دو نوع نظم را به کار می‌گیریم، ولی نسبت این به کارگیری متفاوت است و آدم‌ها نیز از همین رو در رفتار متفاوت می‌شوند. طبیعتاً «بی‌نظمی» که نقیض آن‌هاست نیز بالتَبَع دو معنای متفاوت پیدا می‌کند، بی‌نظمیِ به معنای نفیِ نظمِ Clock time و بی‌نظمیِ به معنای نفیِ نظمِ Raise event.

نظمِ Clock time را همه می‌شناسیم، نظمی است رایج که شاید ساده‌ترین و بی‌ارزش‌ترین نظمی باشد که با آن در زندگی روزمره مواجه هستیم. تصور کنید یک آقای دکتر هر روز 8 صبح به مطب می‌رود، برای 16 بیمار نسخه می‌نویسد و ساعت 12 ظهر به منزل باز می‌گردد. سه ساعت استراحت می‌کند و... . چنین نظمی که مبتنی بر یک رفتار روزمره است، نه رشدی در آن لحاظ شده و نه هدف و غایت قابل توجهی مترتب بر آن است. چنین نظمی را غالباً نظم ماشینی می‌نامیم، چیزی که در زندگی مدرن بشر پدید آمده و مغز انسان را تحت تأثیر قرار داده و قدرت تفکر را ضعیف می‌کند. آیا دیده‌اید کسانی که به فِرَق صوفیه تمایل می‌یابند، ساعت‌ها «هوهو» می‌کنند و از این کار لذت می‌برند؟ اساساً مغز انسان در برخورد با روندهای تکراری به حالت خلسه می‌رود، یک‌جور Stand by  که قدرت تفکر را از بشر می‌گیرد و نوعی مستی پدید می‌آورد. همان‌کاری که «دوپس‌دوپس»! موسیقی‌های غربی و بعضاً مداحی‌های مدرن امروزی! می‌کند. این‌که در اسلام گفته شده موسیقی اراده را ضعیف می‌نماید، شاید ناظر به همین تضعیف قدرت استدلال و تفکر و تصمیم‌گیری است. زندگی ماشینی را چاپلین خوب در کمدی خود نشان داد، انسانی که به صورت منظم باید یک رفتار را تکرار نماید (سفت کردن دو عدد مهره با دو آچار)، درست مانند یک روبوت. این انسان دیگر نمی‌تواند فکر کند و قدرت قضاوت درباره افعال خود را از دست می‌دهد. تمامی فرقه‌های باطل از همین طریق پیروان خود را مسخ می‌نمایند و شستشوی مغزی می‌دهند، با درگیر کردن آن‌ها در کارهای تکراری....

اما نظمِ Raise event بسیار هوشمندانه است. همین است که تمامی پلت‌فرم‌های برنامه‌نویسی نیز به سمت و سوی این نوع نگرش سوئیچ کرده‌اند. مدیریت رویداد امروزه جای رفتارهای تکراری و بیمارگونه را گرفته است. تصور کنید همان آقای دکتر را، در مطب نشسته و مشغول مطالعه است، هنگامی که بیماری نیاز به جراحی دارد، او را فرامی‌خوانند، می‌رود جراحی را انجام داده و باز می‌گردد. دوباره حالتِ Listening پیدا می‌کند و منتظرِ Event بعدی است که Raise شود. اگر چه این‌جا هم سطحی از نظمِ Clock time مشاهده می‌شود، ولی بسیار اندک و به طور کلی در امور بسیار Low  level [= سطح پایین]. مثلاً در سطوح نزدیک به سخت‌افزار نیز تمامی امور به صورت Clock time است. پردازنده یک رایانه، یا حتی یک موبایل هم با نظمِ Clock time کار می‌کند. اما نرم‌افزارهای قدرتمند امروزی رویکردی کاملاً مبتنی بر مدیریت رویداد دارند.

قسمت بعدی را اینجا بخوانید...


منبع:

rastan.parsiblog.com/Posts/141 (بااندکی تصرف)

تنظیم:محسن تهرانی-گروه حوزه علمیه تبیان