گرانترین وکیل ایران نابیناست
وقتی به دنیا آمد یک فرقی با دیگر نوزاد ها داشت او نابینا بود .ازدواج فامیلی این بار هم کار خود را کرده بود وثمره این ازدواج کودکی بود که با چشمانی نابینا پا به دنیا گذاشته بود.همه چیز برایش تاریک بود اما در این تاریکی تنها چیزی که به سراغش نیامد نا امیدی بود.39 سال از تولد ان نوزاد میگذرد و حالا دیگر او برای خودش کسی شده .وکیلی زبده که از شلوغی و زیادی پرونده ها وقت سر خاراندن هم ندارد.
علی صابری متولد تیرماه سال 52 در تهران است .وکیل پایه یک دادگستری و شاید بهتر است بگویم گران ترین وکیل ایران که پرونده هموفیلی ها را به سرانجام رساند.
شاید برای ما خیلی جالب باشد یک ادم نابینا در بین این همه ادم های که چشم دارند اما کار ندارند توانسته به این جایگاه برسد اما از نظر صابری او با ادم های دوربرش هیچ فرقی ندارد و اصلا کار خواستی انجام نداده .
مدرسه در موشک باران
صابری که حالا به قول خودمان چله نشین عمرش است زمان کودکی اش را به خوبی در خاطرش دارد.
سال 59 بود و اوج موشک باران عراقیها بر سر مردم ایران .ان موقع ها من به همراه خانواده ام در شهر ری زندگی میکردیم . نیمه دومی تیرماه بودم و به همین خاطر یک سال دیرتر به مدرسه رفتم .پدر ومادرم فکر میکردند که تنها مدرسه ای که برای کودکان استثنایی وجود دارد مدرسه شهید محبی در آریا شهر بود اما جالب اینجا بود که وقتی برای ثبت نام به مدرسه شهید محبی آریا شهر رفتیم تازه متوجه شدیم که در محله خودمان مدرسه ای برای بچه هایی با شرایط من وجود دارد.سه سال را در شهر ری درس خواندم و بعد از ان پدرم خانه ای در اریا شهر خرید تا من برای رفتن به مدرسه شهید محبی مشکلی نداشته باشم
مدرسه نابینایان باعث شد صابری کمتر احساس مشکل کند و شاید همین موضوع سکوی پرتابی برای او شد تا روزی گران ترین وکیل تاریخ ایران شود.
برای کنکور استرس نداشتم
سال ها یکی بعد از دیگری میگذشت و صابری در کنا ر هم نوعان خود روزگار را سپری میکرد تاینکه سال 69 زمانی برای رویارویی او با محیطی وسیع تر از مدرسه بود.محیطی که شاید به گفته صابری برایش زیاد پر از هیجان نبود اما دوازه ای بود برای رسیدن به ارزوهای دیروزش
رتبه دو رقمی در کنکور
این وکیل موفق میگوید :در فامیل چند تا بچه درس خون داشتیم که انها باعث شدند تا من هم به درس علاقه پیدا کنم سال 69 بود که کنکور دادم وبا اینکه در ان سال کنکور دو مرحله ای بود توانستم رتبه دوم را در کشور به دست بیاورم
ورود صابری به دانشگاه باعث شد تا او با اقای شهبازی که او هم جز دانشجویان نابینای دانشگاه بود اشنا شود و این اشنایی چند سال بعد کار در مجتمع قضایی لواسان را برای او رقم زد
او درمورد 1/5 میلیارد حق الوکاله خود در این پرونده میگوید:طبق تعرفه سازمان وکالت دستمزد من در این پر ونده همچین مبلغی بود که متاسفانه دادگستری تمام ان را به من پرداخت نکرده اما 600 میلیون از ان پولی را که دریافت کردم به سازمان حمایت از هموفیلی ها هدیه دادم
روحیه اجتماعی این جوان باعث شد رشته حقوق اولین گزینه تحصیلیش شود .رشته ای که چند سال بعد او را به عنوان وکیلی زبده به جامعه معرفی کند .
سال 77 همان سالی بود که بعد از گرفتن مدرک فوق لیسانس خود در آزمون وکالت شرکت کرد و این بار هم توانست جز برترین برگزیدگان در این رشته شود
او هنوز اولین وکالت خود را که مربوط به یک پر ونده طلاق بود به یاد دارد و میگوید:احساس میکردم وقتی برای بار اول به دادگاه میروم استرس نگذارد کارم را به درستی انجام دهم اما بر خلاف این فکرها با تجربه ای که در دو سال کار در مجتمع قضایی لواسان به دست اورده بودم بدون هیچ مشکلی پرونده به سرانجام رساندم
هموفیلی ها پرونده جنجالی وکیل صابری
او در مورد این پرونده میگوید:سا ل 81 بود که از طرف کانون هموفیلی ایران من را در جریان پرونده هموفیلی ها قرا ردادند .این پرونده مربوط به 2500 بیمار هموفیلی بود که به خاطر استفاده از فراورده های آلوده ای که توسط سازمان انتقال خون و وزارت بهداشت به انها انتقال داده شده بود به بیماری ایدز و هپاتیت مبتلا شده بودند .من هم قبول کردم تا از حق انها دفاع کنم و با توکل به خدا توانستم بعد از 23 ماه پرونده را به جایی برسانم که وزارت بهداشت و سازمان انتقال خون موظف به پرداخت غرامت به انها شود.
او درمورد 1/5 میلیارد حق الوکاله خود در این پرونده میگوید:طبق تعرفه سازمان وکالت دستمزد من در این پر ونده همچین مبلغی بود که متاسفانه دادگستری تمام ان را به من پرداخت نکرده اما 600 میلیون از ان پولی را که دریافت کردم به سازمان حمایت از هموفیلی ها هدیه دادم
پرونده دیگری که صابری به عنوان وکیل حضور داشت گل های هلندی بود که او درموردش میگوید:همزمان با پرونده هموفیلی ها پرونده دیگری بود که مربوط به چند گلخانه دار در اطراف تهران بود که به دلیل پایه های گل رزی که از لحاظ ژنی مورد ازمایش قرار نگرفته بود تمامی محصولات دیگر انها را از بین برده بود که متاسفانه به خاطر نبود یک تشکیلات مناسب برای این صنف پرونده به حال مسکوت در دادسرا هنوز باز است
این وکیل 35 ساله دو سالی است که با یکی از همکاران خود ازدواج کرده واین درحالی است که همسر او بینا است وان دو توانسته اند با بروز مشکلاتی که در سر داشتند زندگی خود را اغاز کنند
صابری به همه نشان داد یک انسان توانایی دارد با هر نقصی در بدنش قله های افتخار را صعود کند
در سالهای اولی که وکالت را شروع کرده دفتری نداشت و از منزل خود برای جلسات استفاده میکرد اما همین سماجت او در وکالت باعث شد تا سرانجام بعد از تحمل بسیاری از سختی ها دفتر خود را در آریا شهر بخرد .
او جمله ای زیبا را سرلوحه کار خود قرار داده و ان را به همه کسانی که میخواهند در رشته وکالت قدم بگذارند پیشنهاد میکند:
یک وکیل زمانی باید از برنده شدن در یک پرونده خوشحال شود که در مقابل ان پیروزی اثری را برای ادبیات حقوقی کشور به ارمقان بیاورد
منبع : وبلاگ پاکزاد نیوز