تبیان، دستیار زندگی
فقیران با مشاهده تنعم قدرقدرتان و متمولان نه تنها عذاب روحی جانکاهی می کشند، به همان مقدار بغض و کینه آنان را در سراچه دل خود می پرورانند و هر لحظه در اندیشه انتقال از متمولان بی درد لحظه شماری می کنند و باز به قول مولا علیه السلام الفقر یخرس الفطن عن حجت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسئولین داغ فقر را چشیده اند؟!

فقر

اگر برای مجموعه احتیاجات مادی و روانی انسان سلسله مراتبی قائل باشیم، نیاز به غذا و مسکن اولی ترین نیازهاست، بدین معنا غذا به انسان توان و زندگی می دهد و مسکن به تن و روان سکونت و آرامش می بخشد، بعد از آن زندگی زناشویی و حرمت و اعتبار اجتماعی اهمیت می یابد. درنتیجه، عدم دسترسی به غذای کافی و نداشتن خانه و کاشانه ایی که تن و جان در آن سکونت یابد، نشانه فقر شدید اقتصادی است.

فقر و ناداری، سوء تغذیه و فقدان مسکن و همینطور فقدان شغل و درآمد مکفی و محرومیت جنسی نه تنها تن را فرسوده و رنجور می سازد بلکه اعصاب و اخلاق آدمی را از اعتدال خارج نموده و فکر و ذکر و همه توانش های روحی و معنوی را معطل آب و نان می کند، به ویژه وقتی طبقات فقیر و نادار در جنب و جوار خود شاهد تنعم و ترفه اغنیاء و صاحبان قدرت سیاسی و خانه های مجلل و سفره های رنگین متمولان برآمده از حاکمیت باشند. در آن صورت داغ محرومیت بس زجرآور و کشنده خواهد شد. اصولاً درگیری انسان با ابتدایی ترین نیازها موجب فراموشی خود راستین انسانی و از خود بیگانگی می شود، آدمی به جای آنکه نیاز به آب و نان و مسکن را واسطه ای برای وصول به نیازهای عالی و معنوی قرار دهد، خود آن نیازهای سافل را همه هدف خود قرار می دهد و از بام تا شام در اندیشه اشباع بطن و تسکین روان خویش مستغرق می شود.

آنجا که رسول اللّه صلی الله علیه و آله می فرماید: کاد الفقر ان یکون کفرا، می خواهد به تلازم بین فقر و کفر اخلاقی اشاره فرماید، چون ظاهر زندگی انسان فقیر و مسکین (فاقد مسکن) تفاوتی با زندگی شخص کافر ندارد، او نه تنها همواره غرق درمادیت زندگی است بلکه ناچار از هر نوع نیرنگ و تزویر و دروغ و خیانت هم بهره می برد، زیرا هم خود و هم خانواده اش گرسنه و بی خانه اند.

به همین جهت رسول اللّه صلی الله علیه و آله می فرماید: اللّهم بارکنا لنا الخبز لو لاالخبز ما صُمنا و ما صلّینا.

خدایا نان مرابرکت بده که اگر نان نباشد من نمی توانم نماز گزارم و روزه بگیرم.

امام علی علیه السلام فقر را مرگ بزرگ تر از مرگ طبیعی می داند (الفقر الموت الاکبر) و در توصیه خود به فرزندش می فرماید: یا بُنی انی اخاف علیک الفقر فاستعذّ باللّه منه فان الفقر منقصة للدین و مدهشة للعقل و داعیة للمقت.

فقیران با مشاهده تنعم قدرقدرتان و متمولان نه تنها عذاب روحی جانکاهی می کشند، به همان مقدار بغض و کینه آنان را در سراچه دل خود می پرورانند و هر لحظه در اندیشه انتقال از متمولان بی درد لحظه شماری می کنند و باز به قول مولا علیه السلام الفقر یخرس الفطن عن حجته و المقّل غریب فی بلدته. یعنی فقر آدمی را در دفاع از حق خویش گنگ می سازد، فقیر در شهر خودش هم غریب است

یعنی پسرم من برای تو از فقر می ترسم، از بدی فقر به خدا پناه آور زیرا فقر دین را ناقص و عقل را پریشان می کند و انگیزه خصومت می شود.

فقیران با مشاهده تنعم قدرقدرتان و متمولان نه تنها عذاب روحی جانکاهی می کشند، به همان مقدار بغض و کینه آنان را در سراچه دل خود می پرورانند و هر لحظه در اندیشه انتقال از متمولان بی درد لحظه شماری می کنند و باز به قول مولا علیه السلام الفقر یخرس الفطن عن حجته و المقّل غریب فی بلدته. یعنی فقر آدمی را در دفاع از حق خویش گنگ می سازد، فقیر در شهر خودش هم غریب است.

جامعه ای که اکثریت مردم آن در محرومیت مادی غوطه می خورند نه تنها از تکامل علمی و اخلاقی و انگیزه تلاش و کوشش بی بهره می ماند بلکه ترس همراه با خشم و کینه، ضعف نفس همراه با تهّور و تملق و تسلیم همراه با عصیانگری و طغیان و بالاخره دزدی وخیانت و احتکار و ارتشاء و اختلاس و فساد و فحشاء موج می زند، اگر چه درهمین گونه جوامع شاهد فراوانی تظاهرات دینی و تعهد ظاهری به شعائر مذهبی می باشیم، در واقع فقیران به تجربه در می یابند که دین ورزی تا حدودی می تواند مرهمی بر آلام جگر سوز آنان باشد. داغ فقر و ناداری هرگز فراموش نمی شود، فقر عقده سوزانی است که به سادگی و سرعت قابل درمان نمی باشد ولو آنکه فرد پس از تحمل دوران سخت فقر و ناداری در اثر تلاش به ثروت و مکنت نائل شود یا در اسراف و اتراف فرو می رود و یا در خسّت و بخل و امساک و حرص و زیاده خواهی هلاک می شود، جز آن قلیل افرادی که دل و جان خویش را به آب مصفای عرفان دینی شستشو داده اند و به معرفت معنوی دست یافته اند.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: آسیب شناسی روانی اجتماعی جامعه عصر علی (علیه السلام)؛ نویسنده: هاشمی رکاوندی، سیدمجتبی

مطالب مرتبط:

چه تلخ است فقر و نداری!!

عوامل فقر زا در کلام امیرالمومنین علیه السلام(1)

نتایج شوم فقر بر جامعه!

راه نجات از فقر و تنگدستی(2)

علل فقر و محرومیت در جامعه

عوامل فقر را بشناسیم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.