عامل نجات جوامع از فسادهای کشنده
قرآن کریم میفرماید : «و در راه خدا، انفاق کنید و با ترک انفاق خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد».
هر علمی جز علوم اهلبیت، اگرچه معرفتی در درون داشته باشد، به منزلهی آب شور است و بر تشنگی میافزاید و هیچ فایدهای جز هلاکت ندارد.
اگر امروزه علم و مسیر آن، صحیح بوده است، چرا جامعه روز به روز به قهقرا حرکت میکند؟! چرا اختلاف فراوان رفاهی و درآمدی طبقاتی با چنین فقر موحش، نه تنها در قارههای مختلف بلکه در داخل کشورها و شهرها با وجود ارائه آخرین روش و الگوی رشد و برنامههای توسعه، همچنان گسترده است و نابرابریهای فزاینده ثروت رفع نشده است؟!
با اینکه که دانشمندان و مکتبهای اقتصادی جهان به فکر چاره و حل مشکل بزرگ اجتماعی، فاصلهی طبقاتی بوده و هر کدام راهی را انتخاب کردهاند، کمونیسم از راه القای مالکیت فردی و سرمایه داری از راه گرفتن مالیاتهای سنگین و تشکیل مۆسسات عام المنفعه که به تشریفات بیشتر شبیه است تا به حل فاصله طبقاتی به گمان خود به مبارزه با آن برخاستهاند، ولی هیچ کدام نتوانستهاند گام مۆثری در این راه بردارند؛ زیرا حل این مشکل با روح مادیگری که بر جهان حکومت میکند، ممکن نیست.
اسلام برای از بین بردن اختلاف طبقاتی غیر عادلانهای که در اثر بیعدالتیهای اجتماعی در میان طبقه غنی و ضعیف پیدا شده، برنامهی وسیعی در نظر گرفته است که تحریم رباخواری به طور مطلق، وجوب پرداخت مالیاتهای اسلامی از قبیل زکات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به انفاق، وقف و قرضالحسنه قسمتی از این برنامه را تشکیل میدهد و از همه مهم تر زنده کردن روح ایمان و برادری در میان مسلمانان است.
قرآن کریم میفرماید: «و در راه خدا، انفاق کنید و با ترک انفاق خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد».[1]
این آیه بیانگر این حقیقت اجتماعی است که انفاق به طور کلی سبب نجات جامعهها از مفاسد کشنده است؛ زیرا هرگاه مسئلهی انفاق به فراموشی سپرده و ثروتها در دست گروهی معدود جمع شود و در برابر آنها اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشد، هرگز آن جامعه به سعادت واقعی نخواهد رسید و دیری نخواهد گذشت که انفجار عظیمی در جامعه به وجود میآید که نفوس و اموال ثروتمندان هم در آتش آن خواهد سوخت و از اینجا رابطه مسئله انفاق و پیشگیری از هلاکت روشن میشود. بنابراین انفاق، قبل از آنکه به حال محرومان مفید باشد، به نفع ثروتمندان است؛ زیرا تعدیل ثروت حافظ ثروت است. امیرمۆمنان علی علیه السلام فرمودهاند:«حصّنوا أموالکم بالزّکاة؛[2]اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید».
«آیا چیزی هست که تو مالک آن باشی؟ اگر گمان می کنی آنچه داری، تو مالک واقعیاش هستی، اشتباه بزرگی کردهای، و اگر میدانی آنچه داری، مالک واقعی آن نیستی، چرا از آن نمیبخشی؟ و حق خدا و مردم را نمیپردازی تا از وبال و گرفتاری آن روزی که مال و فرزندان به حال کسی نفعی ندارند و جز برای کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا رفته در امان باشی؟»[3]
پیامبر عالیقدر اسلام در مقام مقایسه میان فقر و غنا و اینکه کدام یک برای سعادت انسان بهتر است، میفرماید:
«تهیدستی از ثروت بهتر است، مگر ثروت ثروتمندی که از مال خود، قرض اشخاص پریشان حال و مقروض را ادا کند و آنان را از زیر بار قرض و فشار زندگی نجات دهد و به مسلمانان بیبضاعت و گرفتار کمک کند».[4]
قطعاً آنچه بر پایه محکمی استوار نباشد، دوام نخواهد آورد، فرو خواهد ریخت و درهم خواهد شکست. از این رو، انفاق و بخشش و بالاتر از آن ایثار، به زیر بناهای محکمی نیازمند هستند. مادام که این پایه ها استوار نباشند، انفاق شکل نخواهد گرفت و رشد نخواهد کرد. بنابراین درمورد انفاق باید از ارزش، انگیزه، اندازه، شکل و روش، مصرفها، مانعها، وسعت و گستردگی آن گفتگو و بحث شود.
ارزش هر چیز، وابسته به سودها و نتیجههایی است که به دنبال میآورد. انفاقی که با سازندگی و همبستگی و یگانگی همراه باشد، انفاق ارزشمندی است و اگر، فقط صرف پر کردن شکمها شود و یا نمایش دارائیها باشد، نه تنها ارزشی ندارد، که ضد ارزش است.
ارزش انفاق بر اساس هدفها و دیدهایی است که انفاق کننده به آن رسیده و با آن کار میکند. کسی که با انفاقش، بدنها و مغزها و دلها و روحیهها را سرشار و بارور میکند و روشنفکریها، روشندلیها، سازندگیها، همبستگیها و یگانگیها را به ارمغان میآورد، با دیگران برابر نیست. «آیا آنها که میدانند با آنها که نمیدانند، برابرند؟»[5]
ارزش و اهمیت انفاق به اندازهای است که در قرآن مجید، در بیش از هشتاد آیه بدان پرداخته شده است. قرآن وقتی سیمای پرهیزکاران را بیان میکند، یکی از اوصاف نیک آنان را انفاق کردن ذکر کرده؛ تا آنجا که در اولین آیات قرآن، خدواند انفاق را از صفات بارز متقین بیان میکند : «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ.»[6]
در روایات اسلامی، بر این مسئله تأکید بسیار شده و در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده که: «الصدقة تکسر ظهر الشیطان [7]؛ صدقه کمر شیطان را میشکند».
خداوند میفرماید چیزی را که شما انفاق میکنید، من عوض آن را میدهم:
«و هر چیزی را که در راه او انفاق کنید، عوض آن را میدهد و او بهترین روزی دهندگان است».[8]
پرهیزکاران، انفاق کردن را کم شدن مال نمیدانند ، بلکه غنیمت میشمارند، ولی کسانی که از معارف قرآن بهرهای ندارند و از سویی به دنیا علاقمند هستند، انفاق کردن را غرامت میدانند.
برای اینکه اهمیت مسئلهی انفاق روشن شود ، خدای سبحان برای تشویق انسانها فرمود که من شخصاً صدقه را میگیرم؛ همچنان که در بخش زکات ، به رسولش امر کرد که از اموالشان صدقه بگیر تا مالشان پاک گردد و شخص نیز پاک شود[9] چون تا زمانی که اشخاص پاک نشوند، نمیتوانند از قرآن بهره بگیرند: «آیا نمیدانند که تنها خداوند، توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد و خداوند، توبه پذیر و مهربان است».[10] وقتی که مۆمن صدقه میدهد، درمرحله اول به دست خدا میرسد و روایات در این زمینه بسیار است.
با این دیدها و هدفها و دانشها و بینشهاست که انفاق ضریب میگیرد، بهرههایی زیاد، از کارهای کم، سر میکشد، که عمل با این دیدها و این نیتها رقم میخورد.
این انفاق در این شکل و وسعت، نیازمند زیربنا و اساس و انگیزه نیرومندی است که بتواند این همه بار را تحمل کند و بر سر بگیرد.و این فرهنگ قرآنی باید در میان همه مسلمانان زنده شود که حتی برای انفاق، بهترین را انتخاب کنند.
پی نوشت ها:
[1]:«وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ».[بقره/ 195.]
[2]: [ نهج البلاغه، حکمت 146.]
[3]:«کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ ؛وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَریمٍ؛ وَ نَعْمَةٍ کانُوا فیها فاکِهینَ».[دخان/ 25 – 27.]
[4]:[ بحارالانوار، ج72، ص56.]
[5]: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ».[زمر/ 9 .]
[6]:«الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ»[ بقره/ 2.]
[7]:[سفینة البحار، حاج شیخ عباس قمی، ج2، ص24.[
[8]:«وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ».[سباء / 39.]
[9]:«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ».[ توبه/103.]
[10]:«أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ».[ توبه/104.]
بخش قرآن تبیان
منبع: سایت رهروان ولایت