غرور و لجبازی در اداره جامعه؟!
جامعهای که داعیه پیاده کردن فرهنگ اسلام و نیز ادعای جامعیت و جهانی بودن مکتب خود را دارد، لازم است که در تمامی زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی مورد نیاز جوامع بشری چه در زمان حال و چه در آینده، هم الگو و روش نظری و هم الگوی عملی ارائه دهد. یکی از مباح مهم جوامع بشری، بحث مشارکت عمومی در جهت توسعه و اعتلای جامعه میباشد که از منظر شور و مشورت میتوان بدان پرداخت.
پرداختن به موضوع مشورت از این جهت اهمیت پیدا میکند که با تخصصی شدن امور، هیچ کس نمیتواند همه کارها را به تنهایی انجام دهد و افراد جامعه برای پیشبرد امور به یکدیگر وابستهاند؛ دیگر اینکه مشارکت عمومی یکی از ضروریات هر جامعه پویا است. در این راستا پرداختن به فرمایشات و سلوک امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه و حکومت آن حضرت میتواند هم نیاز الگوی نظری را برطرف نماید و هم یک الگوی عملی از زندگانی آن حضرت فراروی جامعه قرار دهد.
فواید مشورت از دیدگاه امام علی (علیه السلام)
1ـ دوری از استبداد و خودرأیی
توجه به مشارکت عمومی و نگرش نقدپذیری و قبول حق نظر برای دیگران چه از طرف مردم و چه افراد بالادست یکی از موارد لازم برای مدیریت در سطح خرد و کلان است. یکی از امتیازات نگاه علی (علیه السلام) به حکومت، نفی نگرش مستبدانه و تأکید بر بهرهمندی از افکار و پیشنهادها و مشاورههای دیگران است. آن حضرت متذکر میشود که در غیر از مواردی که حکم روشن الهی وجود دارد، باید با مشورت از انتقادها و پیشنهادهای مردم استفاده کرد.
ایشان در امور مختلف با نزدیکان و یاران خود مشورت میکرد و آنگاه خود تصمیم میگرفت، چنانکه به عبدالله بن عباس درباره نظری که داده بود و امام (علیه السلام) با آن موافق نبود فرمود: «این حق توست که نظر مشورتی خود را به من بگویی و اگر نپذیرفتم از من اطاعت کن».
امام علی (علیه السلام) در ضرورت و لزوم مشورت میفرماید: «استبداد در رأی و تحمیل عقیده، انسان را به هلاکت میرساند، ولی مشورت با مردم، شریک بودن در عقول و بهره گرفتن از افکار آنهاست».
امام علی (علیه السلام) در جای جای نهج البلاغه در هنگام منصوب نمودن والیان به آنان سفارش مینماید که برای نیفتادن به ورطه خودرأیی و استبداد با مردم مشورت کنند و به آرای آنان احترام بگذارند.
2ـ اداره بهتر امور جامعه
امیر المۆمنان اصرار داشت که از دادن نظر مشورتی خودداری نکنند، چنانکه در پیکار صفین ضمن خطبهای، حقوق متقابل مردمان و زمامداران را بیان کردهاند. امام علی (علیه السلام) یکی از راههای برپاداشتن بهتر امور جامعه و نیز اصلاح آن را در آن میدانست که حکام نظر مشورتی خبرگان و اندیشمندان جامعه را در نظر بگیرند به طوری که میفرماید: «در جهت استحکام و استوار ساختن اصول و پایهها و روشهای اصلاحی کشورداری و برپاداشتن اصولی که ملل گذشته بر آنها تگیه نموده، با دانشمندان و اندیشمندان نظرخواهی و مشورت کن». (نهج البلاغه، ص 100)
انسان خردمند مدیریتی خردمندانه دارد و از نشانههای مدیریت خردمندانه مشورت کردن است؛ یعنی انسانهای خردمند آرای صاحبنظران را برای خود میافزایند و از خرد دیگران برای تصمیمگیری به درستی بهره میگیرند. روایت شده است که امیر المۆمنان (علیه السلام) فرموده است: «سزاوار است که خردمند رأی خردمندان را به رأی خود، و دانش و آگاهی دانشمندان را به دانش خود بیفزاید».
3ـ استفاده از تجربیات دیگران
از مسائلی که بسیار شایان ذکر است مسئله تبادل نظر و مشورت در اتخاذ تصمیم و انتخاب راههای معقول و صحیح است که علم روز نیز به این نکته اهمیت زیادی میدهد. علی (علیه السلام) مالک اشتر را در آنچه مۆثر در صلاح مملکت و کشورداری است موظف میکند که با علما و دانشمندان، حکما و اندیشمندان تبادل نظر و گفت و گو نماید و جهت تصمیمگیری در انتخاب روشهای مخصوص برای اداره کشور و اصلاح امور مردم جامعه به عقل و فکر و تجربیات خود اکتفا نکند؛ زیرا در گفتههای آنان نیز هدایت و راهنماییهایی خواهد بود که در مجموع با آنها میتوان به یک نظریه صحیح و تصمیم قویتری رسید.
از نظر امام (علیه السلام) این یک اصل کلی است که هر کس مستبد به رأی خود باشد هلاک میشود و هر کس با دیگران مشورت و همفکری نماید در عقل و تجربه با آنان شریک است.
شرایط مشاور و مشورت از دیدگاه امام علی (علیه السلام)
امام علی (علیه السلام) در سراسر نهج البلاغه هر جا صحبت از مشاور و مشورت میشود علاوه بر اینکه برای امر مشورت ارزش قائل شده و پیروان خود را به مشورت در تمامی امور سفارش میکند، شرایطی را نیز برای مشاور برمیشمارد. در سفارشات علی (علیه السلام) بهترین مشاوران؛ اشخاص امین و مجرب، خردمند و دوراندیش معرفی شدهاند، چنانکه روایت شده که فرمودند: «بهترین کسی که با وی مشورت کنی، آن است که دارای تجربه باشد و بدترین کسی که با او همراه باشی، آن است که دارای عیب باشد. اشخاصی را که متصف به صفات مذموم و اهل کردار نادرستند، شایسته مشورت نمیداند و از مشورت با چنین اشخاصی پرهیز میدهد و نتیجه انتخاب مشاور نادرست را تباهی و هلاکت میداند».
از آداب مهم مشورت آن است که مشاور باید همه همت خود را در ارائه راه صحیح به کار گیرد و حق امانتداری را رعایت نماید، چنانکه در سخنان حکیمانه امیر المۆمنان (علیه السلام) آمده است: «بر مشاور است که تمام تلاش خود را در ارائه نظر صحیح به کار گیرد، اما او ضامن به نتیجه رسیدن نظرش نیست».
در کلامی دیگر بهترین مشاوران را چنین معرفی کرده است: «بهترین کسانی که با آنان مشورت کنی صاحبان خرد و دانش، و خداوندان تجربه و دوراندیشیاند».
ایشان در عهدنامه مالک اشتر به او چنین نوشتهاند: «بخیل را در مشورت خود دخالت مده؛ زیرا تو را از احسان منصرف میکند و از نیازمندی میترساند، و نیز با اشخاص ترسو مشورت مکن؛ زیرا در کارها روحیهات را تضعیف میکند. همچنین حریص را به مشاورت نگیر که با ستمگری، حرص را در نظرت زینت میدهد».
نتیجه
توجه به مشارکت عمومی یکی از اصولی است که امام علی (علیه السلام) در سراسر کتاب ارزشمند نهج البلاغه به آن توصیه و سفارش نموده است، به طوری که در حد اکثر احکامی که برای والیان و زمامداران بلاد مختلف اسلامی صادر میکند؛ توصیه مینماید که کردم را در اداره امور دخالت دهند و از طریق بالا بردن مشارکت عمومی زمینه پویایی و بالندگی جامعه را فراهم آورند. امام علی (علیه السلام) اصل مشارکت عمومی را بیشتر در موضوع شور و مشورت متجلی میبیند و به حکام بلاد سفارش اکید مینماید که در اداره بهتر امور و رفع مشکلات اساسی جامعه اسلامی از عقول و تجربه خردمندان و قاطبه جامعه استفاده نمایند. تا از این طریق هم اعتماد عمومی به نظام جلب شده و امیدواری در سراسر جامعه گسترده شود و هم زمینه مشارکت همگانی فراهم آمده و توده مردم خصوصاً کسانی که از تجربه و اندیشه لازم برخوردارند احساس مسئولیت کنند و در جهت حل مشکلات و اداره امور، نهایت همکاری را با نظام حکومتی ابراز نموده، نظام اسلامی را از خودشان بدانند.
فرآوری: زینب مجلسی راد
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع: مقاله اصل مشورت در نهج البلاغه، جواد مۆمنی.
مطالب مرتبط:
ولایت فقیه انتصابی است یا انتخابی؟!