جایگاه درس خارج در مسیر طلبگی (1)
اشاره: آنچه در پی می آید و در قالب دو بخش تقدیم می شود، برگرفته از مصاحبه نشریه رهنامه پژوهش با آیت الله مومن است. آیتالله محمد مومن، در 1316 هجری شمسی در شهر قم چشم به جهان گشود. در 16 سالگی به تحصیل علوم دینی روی آورد. در فقه و اصول از حضرات آیات امام خمینی، آیتالله بروجردی، محقق داماد و حاج آقا مرتضی حائری بهره برد. استاد او در «فلسفه» و «شرح منظومه» سبزواری، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی بود و بعد از آن برای تحصیل الهیات «شفا» و «اسفار» به درس علامه سید محمد حسین طباطبایی رفت و سالها به حضور در درس تفسیر ایشان نیز توفیق یافت. برخی از کتب ایشان عبارتند از: یك دوره كامل اصول فقه استدلالی با نام «تسدید الاصول»، ده رساله فقهی در موضوعات و مسائل مستحدثه با نام «كلمات سدیده»، «ولایت امام و پیامبر بر امر قانونگذاری كلی» و حاشیه بر «اسفار» و «الشواهد الربوبیّة».
درس خارجی که در حوزههای علمیه رواج دارد، درس خارج مباحث فقهی است؛ یعنی درسی است که استادان در عالیترین سطح درباره مسائل فقهی مطرح میکنند.
بعد از [دوره] ادبیات، توجه عمده مدیران، استادان، حتی شورای عالی در حوزهها، چه حوزه برادران چه خواهران، روی مباحث فقه و اصول است. این مرحله را سطح میگویند و بعد از مرحله سطح، مرحله درس خارج آغاز میشود. آقایان فضلا و علمایی که خودشان کارکشته بوده اند و در حدّی هستند که میتوانند بر احکام شرع استدلال بکنند، کاملاً آیات و روایات را بررسی میکنند و مطالب را به طلاب جوان ارائه میدهند. درس خارج علم اصول، همان مسائل اصولی است که در جلد اول و دوم کفایه یا کتابهای قبلی خوانده اند و استادِ درس خارج، از اولِ مباحث الفاظ شروع میکند و کار را تا آخرِ مباحثِ تعادل و تراجیح پیش میبرد، که چند سالی طول میکشد. البته مقدار زمان، به کیفیت بحث استاد بستگی دارد. خدا امام (ره) را رحمت کند. یک دوره اصول ایشان، هفت سال طول میکشید.
استاد، این مباحث را یکی یکی مطرح، و مباحث را با استدلال، بیان میکند و نظریات و استدلال های علمای دیگر را میگوید و چیزی که به نظر استاد، صحیح و حق است، با استدلال برای طلبه بیان میکند و طلبه هم از استاد، روش و فرآیند رسیدن به نظر صحیح را میآموزد. از این رو، مسائل درس خارج، همان مسائل سطح است. چیز جدیدی نیست، منتهی با استدلال درست. اگر پیش از این، یک عالم دیگری، جور دیگری گفته است، این استاد مسئله را برایش تبیین میکند و احیاناً دلیلش را هم میگوید. آن وقت طلبه بعد از اینکه پیش استاد، این مسئله را آموخت، قهراً خودش باید بتواند در این مسئله وارد بشود و به نظر صحیح برسد. برای نمونه، در مباحث امر، به نتیجه برسد که «الامر دال علی الوجوب»، امر دلالت بر وجوب میکند؛ فرقی نمیکند که امر به هیأت باشد یا با ماده یجب. [همچنین] دلیل بر این مطلب چه چیزی است یا بالاخره چه باید گفت.
برخی استادان، مباحث اصول را در طول هفت سال، یک دور میگویند، ولی بعضی آقایان، آن را از ده تا هجده سال طول میدهند و بعضیها هم مختصر بحث میکنند. مثلاً در چهار سال، یک دوره اصول میگویند.
در فقه هم به همین نحو هست. حالا رسم بر این است که از مبحثِ اجتهاد و تقلید آغاز میکنند، بعد هم مَباحث طهارت و صلاة را میگویند و... . استاد این موارد را از طریق قرآن شریف و روایات معتبری که از ائمه -علیهم السلام - به دست میآید یا از طریق اجماع یا حکم عقلی، برای طلبه بازگو و استدلال میکند، تا اینکه طلبه به مهارتی میرسد که در آن درس ها میفهمد کیفیت استفاده از ادله باید چگونه باشد و در فقه هم همان مباحث را اجرا میکند و کیفیت فهم از قرآن و روایات را آموزش میبیند. این کیفیت، کاری است که در درس خارج مرسوم و معروفی که در حوزههاست، انجام میشود.
حال اگر بخواهیم مقداری درباره درس خارج صحبت کنیم، یک صحبت کلی میتوانیم نسبت به مباحث درس خارجی داشته باشیم که آموزش علم اصول و فقه است و اینکه چه کاری باید انجام بشود که فراتر از آن چیزی است که الان در حوزهها رایج است. طلاب باید بدانند آنچه نسبت به این دروسی که مرسوم است ـ که راجع به مبحث علم فقه و اصول است ـ چیز جدیدی نیست و در آن ده سال سطح همه آن مطالب را در یک سطح پایینتر دیدهاند. این، همان مباحث است، منتهی گستردهتر و با استدلال متقن و به صورت جامع. مثلاً [یکی از] مباحث کفایه، جلد اول، درباره این است که امر [با] «هیأت افعل»، اگر گفته این کار را انجام بده، این دلالت بر وجوب دارد و حتماً باید انجام داد یا دلالت بر صرفِ مطلوبیت دارد. این موضوع، در کتاب معالم و نیز اصول فقه و کفایه بوده است. همین موضوع را هم با ادلهاش در درس خارج بررسی میکنند. پس این چیز تازهای نیست یا مثلاً اگر طلبه در علم فقه، در کتاب شرح لمعه، در باب میاه، اقسام آب را می شناسد و میداند آب کر در ملاقات با نجاست، نجس نمیشود، مگر اینکه از نظر بو و رنگ و مزه تغییر بکند، این موضوع را آنجا خوانده، ولی برای این موضوع، استدلال روشنی در شرح لمعه نداشته است. از این رو، در درس خارج، استادی که بحث میاه را مطرح میکند، همان مسائل را می گوید، منتهی دلیل آن را به صورت تام بیان میکند. هدفِ درس خارج هم این است که در همین استدلال و استنتاج و رفت و برگشت علمی، طلبه مثل استاد یا قوی تر از استاد بشود؛ کسی بشود که خودش بتواند از قرآن شریف و روایات حکم خدا را بفهمد.
اگر طلبه بخواهد از درس خارج، خوب استفاده کند، قاعدهاش این است که در ده سالی که درس سطح را میخواند، درست بخواند. صِرف اینکه در آن درسها حضور پیدا بکند و سیاهی لشکر باشد، موجب پیشرفت علمی وی نمیشود. قاعده کار هم این است که وقتی درس سطح را میخواند، بفهمد صاحب کتاب چه میخواسته بگوید و برایش چه استدلالی آورده است. از این رو، توجه به استدلالها مهم است و چه بسا کتاب رسائل و مکاسب مرحوم شیخ، خلاصه درسهای خارجش باشد. درس خارج را گفته و بعد نوشته و در اختیار گذاشته است. علمای بعد هم با توجه به اینکه اینها کتابهای خوبی هستند، اینها را کتاب درسی قرار دادند.
صاحب کفایه بعد از اینکه چند دوره اصول گفته، کتاب کفایه را نوشته و در کفایه، به ترتیب، مباحث الفاظ را شروع کرده تا آخر جلد اول کفایه، و به ترتیب مباحث قطع و ظن و شک و تعادل و تراجیح، جلد دوم را نوشته است. از این رو، طلبه در مرحله سطح هم، با درس خارج بیگانه نیست. آن بزرگواران این خلاصه بحث های علمی را گذراندند و در اختیار دیگران گذاشتند. البته تنظیم کفایه، [نسبت به بقیه کتب] بهتر است و طلبهها بهتر میتوانند از آن استفاده کنند. حالا استاد درس خارج هم همان مباحث را مطرح میکند. ممکن است به استدلال کفایه اشکال بکند تا اینکه مطلب، جا افتاده، پخته شود و به نتیجه خوب برسد.
پس قاعده این است که طلاب محترم که میخواهند به مراحل عالی علمی برسند، وقتی آن ده سال را میگذرانند، حواسشان جمع باشد که محتوای کتابشان را از استاد، خوب یاد بگیرند و طلابی که در ابتدای درس خارج هستند، از همان اول، حواسشان باشد که چیز جدیدی نیست که هنوز مثلش را ندیده باشند. اگر استاد، اصول میگوید، معلوم است که چه بحثی را میگوید. قاعده بر این است که طلبه، بحث هایی را که استاد میخواهد فردا مطرح کند، مخصوصاً در بحث اصول، پیشتر مطالعه ای داشته باشد و کلمات علمایی را هم ببیند که در آن باره بحث کردند. خودش هم دقت و تأمل کند. اگر با پیشمطالعه در درس شرکت کرد، باز به حرفهای علما توجه کند و مباحثه هم داشته باشد. در این صورت، نتیجه میگیرد.
تنظیم:محسن تهرانی-گروه حوزه علمیه تبیان