شعرهایی که ورد زبان شدند
به كجا چنین شتابان؟ (محمدرضا شفیعی كدكنی)
نفسم گرفت از این شب، دَرِ این حصار بشكن... (محمدرضا شفیعی كدكنی)
حال همهی ما خوب است اما تو باور مكن (سید علی صالحی)
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه كسی برخیزد؟ (حمید مصدق)
...باغچهی كوچك ما سیب نداشت (حمید مصدق)
و ناگهان چقدر زود دیر میشود (قیصر امینپور)
لبخند تو خلاصهی خوبیهاست... (قیصر امینپور)
سراپا اگر زرد و پژمردهایم / ولی دل به پاییز نسپردهایم... (قیصر امینپور)
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟ (شهریار)
بغض چندین سالهی ما باز شد / یا علی گفتیم و عشق آغاز شد (محمود اكرامی)
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است؟ (محتشم كاشانی)
مرغ سحر ناله سر كن / داغ مرا... (ملكالشعرای بهار)
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو / شرح دهم غم تو را نكته به نكته مو به مو (طاهر قرهالعین)
با هر چه عشق / نام تو را میتوان نوشت (محمدرضا عبدالمكلیان)
یاران چه غریبانه رفتند از این خانه (ابراهیم حسنبیگی)
زندگی کردن من مُردنِ تدریجی بود / آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردم (فرخی یزدی)
باز باران با ترانه / با گهرهای فراوان... (گلچین گیلانی)
زندگانی، خواه تیره، خواه روشن / هست زیبا! هست زیبا! هست زیبا! (گلچین گلیلانی)
صد دانه یاقوت، دسته به دسته / با نظم و ترتیب یكجا نشسته (مصطفا روحماندوست)
از خواب گِران، خواب گِران، خواب گِران خیز! (اقبال لاهوری)
از خون جوانان وطن لاله دمیده (عارف قزوینی)
داد معشوقه به عاشق پیغام / كه كند مادر تو با من جنگ (ایرجمیرزا)
آه دست پسرم یافت خراش! / آخ پای پسرم خورد به سنگ! (ایرجمیرزا)
بیا رهتوشه برداریم / قدم در راه بیبرگشت بگذاریم (مهدی اخوان ثالث)
لحظهی دیدار نزدیك است / باز من دیوانهام مستم (مهدی اخوان ثالث)
پادشاه فصلها؛ پاییز! (مهدی اخوان ثالث)
قاصدك هان چه خبر آوردی؟ (مهدی اخوان ثالث)
هوا بس ناجوانمردانه سرد است (مهدی اخوان ثالث)
و این منم! / زنی تنها در آستانهی فصلی سرد (فروغ فرخزاد)
پرواز را به خاطر بسپار (فروغ فرخزاد)
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد (فروغ فرخزاد)
تنها صداست كه میماند (فروغ فرخزاد)
صدا كن مرا / صدای تو خوب است... (فروغ فرخزاد)
باد ما را خواهد برد (فروغ فرخزاد)
نبستهام به كس دل، نبسته كس به من دل... (سیمین بهبهانی)
دستبهگوش و فشردهپلک و خمیده / یکسره جیغی بنفش / میکشد (هوشنگ ایرانی)
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود (محمدعلی بهمنی)
تنهاییام را با تو قسمت میكنم سهم كمی نیست... (محمدعلی بهمنی)
دل من یه روز به دریا زد و رفت... (محمدعلی بهمنی)
این جا برای از تو نوشتن هوا کم است... (محمدعلی بهمنی)
به سراغ من اگر میآیید / نرم و آهسته بیایید / مبادا كه ترك بردارد / چینی نازك تنهایی من (سهراب سپهری)
آب را گل نكنیم (سهراب سپهری)
خانهی دوست كجاست؟ (سهراب سپهری)
و خدایی كه در این نزدیكیست... (سهراب سپهری)
زندگی چیزی نیست كه لب طاغچهی عادت از یاد من و تو برود (سهراب سپهری)
چشمها را باید شست... (سهراب سپهری)
زندگی آبتنی كردن در حوضچهی اكنون است (سهراب سپهری)
گاه زخمی كه به پا داشتهام / زیر و بمهای زمین را به من آموخته است (سهراب سپهری)
كار ما نیست شناسایی راز گل سرخ (سهراب سپهری)
دل خوش سیری چند؟ (سهراب سپهری)
بزرگ بود و از اهالی امروز بود (سهراب سپهری)
به كجای این شب تیره / بیاویزم قبای ژندهی خود را (نیما یوشیج)
تو را من چشم در راهم شباهنگام (نیما یوشیج)
آی آدمها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانید! / یك نفر در آب دارد میسپارد جان (نیما یوشیج)
میتراود مهتاب / میدرخشد شبتاب... (نیما یوشیج)
غمِ این خفتهی چند / خواب در چشم تَرَم میشكند... (نیما یوشیج)
هر كه باشی و به هر جا برسی / آخرین منزل هستی این است (پروین اعتصامی)
عشق را ای كاش زبان سخن بود (احمد شاملو)
روزگار غریبیست نازنین (احمد شاملو)
كه خاموشی / با هزار زبان / در سخن است (احمد شاملو)
تو بزرگی مث شب.. (احمد شاملو)
من درد مشتركم / مرا فریاد كن (احمد شاملو)
اگر كه بیهده زیباست شب / برای چه زیباست؟ / شب / برای كه زیباست؟ (احمد شاملو)
مرا تو بیسببی نیستی / بهراستی / صلت كدام قصیدهای / ای غزل؟ (احمد شاملو)
آی عشق! / آی عشق! / چهرهی آبیات پیدا نیست (احمد شاملو)
نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شكفت / در خانه زیر پنجره گل داد یاس پیر... (احمد شاملو)
بیتو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم... (فریدون مشیری)
یاد آر ز شمع مرده یاد آر (علیاكبر دهخدا)
در این سرای بیكسی كسی به در نمیزند (هوشنگ ابتهاج، سایه)
با منِ بیكسِ تنهاشده یارا تو بمان / همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان (هوشنگ ابتهاج، سایه)
ای عشق همه بهانه از توست / من خامشم این ترانه از توست (هوشنگ ابتهاج، سایه)
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا / سایهی او گشتم و او برد به خورشید مرا (هوشنگ ابتهاج، سایه)
نشود فاشِ كسی آنچه میان من و توست / تا اشاراتِ نظر نامهرسانِ من و توست (هوشنگ ابتهاج، سایه)
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم / پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست (هوشنگ ابتهاج، سایه)
عشق شادیست، عشق آزادیست / عشق آغاز آدمیزادیست (هوشنگ ابتهاج، سایه)
این فصل را با من بخوان باقی فسانهست / این فصل را بسیار خواندم عاشقانهست (علی معلم دامغانی)
وفا نكردی و كردم، خطا ندیدی و دیدم / شكستی و نشكستم، بریدی و نبریدم (مهرداد اوستا
بخش ادبیات تبیان
منبع: هفت صبح