از دنیا خسته شدم! چطور رها شوم؟
بعضی مواقع است انسان به این نتیجه میرسد که واقعا دنیای مذموم شده ناپسند است و از صمیم قلب میخواهد که از آن دل کنده و زندگی الهی داشته باشد؛ اما راهکار آن و اینکه چگونه این امر را به واقع محقق کند را نمی داند. در این مجال برآنیم که در این زمینه با هم مروری داشته باشیم به میان راههای رسیدن به این مقصود.
1. شناخت خدا:
منشأ محبت به دنیا غفلت از خدا است. قرآن مجید میفرماید: «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه؛(1) خداوند دو قلب درون هر فردی قرار نداده است». یعنی محبت به دنیا با محبت به خدا جمع نمیشود. بنابراین، راه دل کندن از دنیا پیوستن به معشوق واقعی(خدا)است.
آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند.
2. توجه به ناپایداری دنیا:
قرآن مجید با بیان بیاعتباری و فنای دنیا، پیروانش را از دام وابستگی به دنیا برحذر داشته و دنیا را بازیچه و بیهوده معرفی کرده است.(2)
بر این اساس امام علی(علیه السلام)می فرماید: در عزت و ارجمندی دنیا رغبت نکنید. فخر دنیا بریده شدنی و آرایش و نعمتش تمام شدنی است.(3)
3. شناخت آثار محبت به دنیا:
اگر کسی بداند دلبستگی به دنیا چه آثار و نتایج زیانباری دارد، از آن فاصله خواهد گرفت. در این جا به بعضی از آن آثار میپردازیم:
الف- منشأ گناهان:
در روایات از محبت به دنیا به عنوان امالفساد یاد شده است. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «رأس کلّ خطیئه حب الدنیا؛(4) محبت به دنیا سرچشمه همه گناهان است».(5)
ب- سخت مردن:
هر اندازه علاقه و محبت به زندگی دنیا بیشتر باشد، جدایی از آن سختتر خواهد بود، چنان که امام علی(علیه السلام) میفرماید: «من کانت الدنیا همّته اشتدّت حسرته عند فراقها؛(6) کسی که هم و غم او دنیا باشد، حسرتش در موقع جدا شدن از دنیا بیشتر خواهد بود».
ج- اندوه بیحد:
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هر که دل به دنیا بندد، به سه خصلت دل بسته است: اندوهی که پایان ندارد و آرزویی که به چنگ نیاید و امیدی که بدان نرسد».(7)
د- حرص شدید:
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «خداوند دری از دنیا بر بنده نگشاید جز این که مانند آن دری از حرص بر او بگشاید».(8)
4. نیایش و مناجات:
یکی از عواملی که انسان را به رهایی از تعلقات مادی کمک میکند، انس با خدا از طریق نیایش است. هر چه رابطه با خدا بیشتر باشد، بریدگی از دنیا و تعلقات مادی نیز بیشتر خواهد بود. در دعاها این انقطاع دیده میشود، به ویژه در دعای پر محتوای شعبانیه که همه امامان آن را زمزمه میکردهاند. در آنجا امامان میفرمایند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک؛ خدایا انتهای انقطاع را به من ارزانی دارد».
5. معاشرت با اهل دل:
از آن جا که گرایش و صفات اخلاقی دوست و همنشین اثر مستقیم در آدمی دارد، معاشرت با افرادی که توجه به آخرت دارند، انسان را از وابستگی به دنیا رهایی میبخشد. این نکته در روایات آمده است:«حواریون به عیسی گفتند: با چه کسی معاشرت کنیم؟ فرمود: با کسی که دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد و علمش آگاهی شما را بیشتر کند و شما را نسبت به آخرت ترغیب نماید».(9)
6. شناخت دنیا:
یکی از راه های دل کندن از تعلقات مادی شناخت دنیا است که از راه هایی حاصل می شود. نخستین منبع شناخت دنیا، دین است؛ زیرا هیچ کس بهتر از خداوند دنیا را نمیشناسد. یکی از اهداف بعثت انبیا نیز شناساندن حقیقت دنیا بوده است: «او خدایی است که دنیا را مسکن آفریدگان برگزید و پیامبرانش را به راهنمایی جن و انس فرستاد تا دنیا را آن گونه که هست، بشناسانند و از زیانهایش برحذر دارند و با مطرح کردن مَثَلها عیوب دنیاپرستی را نشان دهند».(10)
منبع دیگر شناخت دنیا، خود دنیا است. خود را در گردش درسآموز خویش برای ما وصف میکند، اما ماییم که فریفته میشویم. رساترین نصیحت از آن است؛ اگر سخن صادقانه آن را دروغ نشماریم.
دنیا در سخنان حضرت علی(علیه السلام)، معرفی خوب برای خویش است؛ زیرا اولاً، راست میگوید: «دنیا خانهای راستگو است برای کسی که آن را تصدیق کند».(11)
دوم: در معرفی خود هرگز انسان را فریب نمیدهد:
چه هنگام تو را فریب داد؟! آیا با گورهای پدرانت که پوسیدهاند، تو را فریب داد یا با آرامگاههای مادرانت که در زیر خاک آرمیدهاند؟! دنیا با سرنوشت آنان حال تو را مجسم کرده و با گورهایشان گور تو را به نمایش گذاشته است.(12)
اما اگر دنیا هرگز انسان را فریب نمیدهد، پس چرا در سخنان حضرت به فریبکاری و نیرنگ بازی شهره است(13) و چرا بارها بشر را از فریب دنیا برحذر داشته ؟(14) چگونه است که دنیا فریب نمیدهد، اما باید از فریبش بر حذر ماند؟ این بدان دلیل است که حضرت، مجرم راستین را در فریب انسان میداند، نه دنیا.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: «راست میگویم؛ دنیا نیست که تو را فریفته است، بلکه تویی که فریفته دنیا شدهای؛ چرا که دنیا پندها را بیپرده با تو گفته و دور از هر تبعیضی از حقایق آگاهت کرده است. بیگمان دنیا با این همه هشدارهای پی در پی ـ از فرود آمدن بلا در تن و کاستن نیرویت ـ صادقتر و وفادارتر از آن است که دروغت بگوید یا فریبت دهد. چه بسیار پندهایی از دنیا را که متهم کردی و خبرهای راستی را که دروغ انگاشتی».(15)
سوم: در معرفی خود دلسوز است و میخواهد انسان را از تباهی نجات دهد:
اگر در خانههای فروپاشیده و ویرانههای خلوت و خاموش به شناخت دنیا برخیزی، با یادآوریهای زیبا و پندهای رسایش، او را دوستی دلسوز و یاری مهربان مییابی که تباهی تو را دریغ میدارد.
پینوشتها:
1. احزاب(33)، آیه 4.
2. حدید(57)، آیه 20.
3. امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، 1 جلد، انتشارات دار الهجره قم، خطبه 98.
4. میزان الحکمه، ج 2، ص 896.
5. بحارالانوار، ج 68، ص 181.
6. ثقة الاسلام كلینى، الكافى ، دار الكتب الإسلامیة تهران، ج 4، ص 9.
7. همان، ص 7.
8. بحارالانوار، ج 14، ص 331.
9. نهج البلاغه، خطبه 183.
10. همان، حکمت 131.
11. همان.
12. برای نمونه: «فاحذروا الدنیا فأنّها غداره غراره خدوع»؛ نهج البلاغه، خطبه 230.
13. برای نمونه: «و لا تغرنکم الدنیا»؛ همان.
14. همان، خطبه 223.
15. همان.
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع: مرکز پاسخگویی به سوالات دینی