جلوههای صبر در کربلا
در این مطلب، بحث صبر و شکیبایی را با نمونههایی از صبر امام حسین (ع) ذکر میکنیم که صبرِِ گسترده حسین (ع)، بیانگر ایمان وصفناپذیر آن حضرت (ع) است.
امام حسین (ع) میفرماید: هر جا حقی بر گردن تو لازم میافتد، اگر آن را خوش نداشتی، بر ناخوشی، شکیبا باش و در هر چه که هوای نفس تو دوست دارد و تو را بدان میخواند نیز شکیب بورز.
آن حضرت (ع) در روز عاشورا به یارانش فرمود: گواهی میدهم که شهادتِ شما امضا شده است. پس از خدا پروا کنید و شکیبا باشید.
دعوت فرزندش علی اکبر (ع) به شکیبایی
امام صادق (ع) از امام باقر (ع) و ایشان از امام زینالعابدین (ع) نقل میکنند که: چون علی اکبر برای مبارزه به سوی لشکر عمر سعد رفت، امام حسین (ع) چشمش گریان شد و گفت: «خدایا؛ تو بر آن گواه باش که فرزند پیامبرت و شبیهترین مردم به او در شکل و خو، به سوی آنان بیرون شد». علی اکبر، شروع به رجز خوانی کرد و گفت: من، علی بن حسین بن علیام. ما و آل خدا به پیامبر (ص) سزاوارتریم. آیا نمیبینید که چگونه از پدرم حمایت میکنم؟
آنگاه ده تن از دشمنان را کشت. سپس به نزد پدرش بازگشت و گفت: ای پدر، عطش.
امام حسین (ع) فرمود: «پسر عزیزم شکیبا باش. جدت با کاسهی پر، تو را سیراب میکند».
علی اکبر بازگشت و باز جنگید تا چهل نفر از آنان را کشت. سپس، خود به شهادت رسید. درود خدا بر او باد. (16)
صبر امام (ع) در مصیبت علی اصغر (ع)
در روز عاشورا پس از آن که تیر بر گلوی نازکتر از گل حضرت علی اصغر (ع) نشست، امام گریه کرد، دو دست خود را زیر گلوی فرزند شیر خوارش نهاد، سپس فرمود: «ای نفس، شکیبایی پیشه کن و آنچه را بر تو وارد میشود، به حساب خدا قرار ده. خدایا؛ آنچه را در حال حاضر بر ما واقع میشود، میبینی، پس آنرا پشتوانهای برای روز قیامتمان قرار ده». (17)
سپس بر جنازه او نماز گذارد. امام، خود به این امر واقف بودند که خواندن نماز بر روی جنازه طفل شیرخوار، واجب نیست، اما از آنجا که این مصیبت بر امام حسین (ع) تمام شد، میخواست که مطابق آیه 45 سوره بقره، از صبر و نماز، هر دو یاری جوید، تا طاقت و توان تحمل مصیبت به این سنگینی را داشته باشد. (18)
نمونه صبر و شکیبایی امام حسین (ع) در هنگام شهادت
امام حسین (ع) در شکیبایی نمونه بود و در همهی مراحل به شکیبایی سفارش میکرد. او به هنگام آخرین وداع با خاندانش، آنان را توصیه به صبر کرد و ضمن اندرز حکیمانه، آنان را از وارد آوردن خراش و صدمه بر چهره و پاره کردن گریبان و جزع و بیتابی، نهی فرمود، ولی از گریه بازشان نداشت. آری، تنها از دخترش خواست تا پدر زنده است، نگرید و قلب او را شعلهور نسازد.
آنگاه که با زخمهای بیشمار و فرق شکافته و پیشانی شکسته و سینه در هم کوبیده و سوراخ شده از تیر سه شعبه بر ریگهای تفتیده نینوا افتاده است و در همان حال تیرهای ستم بر جسم مطهرش فرو نشسته، و زبان از شدت عطش و بسیاری حرکت، مجروح شده و جگر، شعلهور و لبها خشک است، قلب مبارکش از سویی با دیدن انبوه شهیدان بر خون غلتیدهاش سوخته و از دگر سو، با نظاره بر خاندان محاصره شدهاش، سخت در تب و تاب است.
در همان شرایط از یک طرف فریاد دادخواهی خاندان را میشنود و از طرف دیگر، صدای شادمانی و شماتت دشمنان را؛ چون چهره از خاک برمیدارد و دیده به این سو و آن سو میگشاید، پیکرهای به خون آغشتهای را مینگرد که در کنار هم چیده شدهاند، ولی با همه این پیشامدهای سهمگین و مصائب بزرگ و طاقتفرسا، چون کوهی ثابت و استوار بر موضع بر حق و قهرمانانهاش ایستاده است، نه آهی میکشد، نه دریغی میدارد و نه یک قطره اشک ضعف در برابر دشمن میریزد، تنها زیر لب زمزمه دارد که:
«صبراً علی قضاءک لا معبود سواک، یا غیاث المستغیثین» بار خدایا؛ من در برابر حکم تو شکیبایم؛ جز تو معبودی نیست، ای فریاد رس دادخواهان. (19)
که «عبدالله بن عمار بن یغوث» میگوید:
فوالله! ما رایتُ مکثوراً قط ّ قد قُتلَ وُلدهُ اهلُ بیتهِ وصَحبُه، اربَطَ جاشاً و لا امضی جناناً؛ سوگند به خدا؛ هرگز مرد مغلوب و گرفتاری مانند حسین (ع) ندیدم که فرزندان و خاندان و یارانش کشته شده باشند و در عین حال، دلاورتر، استوارتر و قویتر از آن حضرت (ع) نباشد. حضرت در لحظههای آخر عمر نیز در مناجاتش با خدا از صبر و استقامت میگفت و عرض میکرد: پروردگارا؛ بر قضای تو صبر و استقامت میکنم. (20)
صبر زینب (س)
و اما شخصی که قهرمان همه جانبه «صبر و بردباری» در حماسهی عاشورا است، همان زینب کبری (س) است.
آن حضرت (ع)، قطع نظر از مصائبی که در فراق جد، پدر و مادر و برادر خود متحمل شد، تنها در قضیهی عاشورا، شهادت و به خون غلتیدن بیش از بیست نفر از نزدیکان خود را به چشم دید و به حق میتوان او را «ام المصائب» نامید. از این رو، زینب (س) مادر سه شهید، خواهر هشت شهید، عمه نه شهید و خاله سه شهید و مادر و خواهر دینی و عاطفی همه شهیدان کربلا به حساب میآمد.
از سوی دیگر، او سرپرست کاروان آزادگان از کربلا تا کوفه و شام بود و ایراد خطبهها در آن شهرها و مبارزه سرسخت و بیامان با یزیدیان و ادای وظیفه سنگین پیامرسانی خون شهیدان و … بر مصیبتهای آنجناب میافزود. اما با این همه، زینب (س)، با تحمل و صبر تمام، این بار را به دوش کشید و به مقصد واقعی آن رسانید که امام سجاد (ع) میفرماید: با همه مصیبت و مشقتی که بر عمهام وارد شد، نماز شبش ترک نشد؛ و حتی نقل شده که امام حسین (ع) در آخرین وداع به خواهرش فرمود: «یا اٌختاه؛ لا تَنسَیَِّنی فی نافلة اللیل: ای خواهر؛ برادرت حسین (ع) را در نماز شب فراموش نکن».
این درخواست امام (ع) از خواهرش زینب (س)، صرف نظر از این که مقام بسیار والا و جایگاه معنوی و عرفانی فوقالعادهی زینب را گوشزد میکند، بیانگر پیشبینی آن امام از صبر و بردباری حیرتانگیز زینب در صحنهی قربانی دادنها و قبول نیابت خاص از سوی امام معصوم (ع) و ایراد خطبههای روشنگر در جمع دشمن نابکار و توجه خاص به انجام عبادتهای مستحب و نمازهای نافله و… در این ایام دشوار ،بیانگر شخصیت معنوی و عرفانی حضرت زینب (س) است که برای ارائهی الگوی صبر و برد باری از او باید نام برد. (21)
نتیجهگیری
آن چه از روایات مذکور بدست میآید این است که انسان در تمام لحظات و مراحل زندگی خود، چه امور شخصی، چه اجتماعی، چه معنوی، در جنگ و جهاد، در ادب و اخلاق و در مقابل گناه و طاعت، فقر و غنا، بیماری و سلامت، مصائب و خوشیها و … همه و همه نیازمند صبر و شکیبایی است؛ که اگر انسان در مقابل آنها صبر کند، میتواند پیروز شود و هم در دنیا به موفقیتهایی دست یابد و هم در آخرت، مژده و بشارت برای اوست و بهشت جاویدان از آن او خواهد بود، آن گونه که امام حسین (ع) به خاطر صبر و بردباری که در راه طاعت و اجرای امر و فرامین خداوند داشت، هم در دنیا نام و یاد و راهش جاودانه ماند و هم در آخرت به بالاترین مقام و جایگاه بهشتی نزد خداوند متعال رسید.
پینوشتها:
16- حکمتنامهی امام حسین (ع)، ج 1، ص 359,
17- فضایل و سیره امام حسین (ع) در کلام بزرگان، ص 81,
18- فضایل، مصائب و کرامات حضرت علی اصغر (ع)، ص 123,
19- فضایل و سیره امام حسین (ع) در کلام بزرگان، ص 214,
20- فلسفه و عوامل جاودانگی کربلا، ص 77 .
21- فلسفه و عوامل جاودانگی کربلا، ص 199
منبع: باشگاه خبرنگاران