تبیان، دستیار زندگی
وقایع بزرگ تاریخی همواره برای هنرهای نمایشی چشمه جوشانی از ایده های ناب است که می تواند مخاطبان را در هر رده سنی مجذوب خویش سازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عاشورا در قاب سینما نمی گنجد


وقایع بزرگ تاریخی همواره برای هنرهای نمایشی چشمه جوشانی از ایده های ناب است که می تواند مخاطبان را در هر رده سنی مجذوب خویش سازد.

عاشورا در قاب سینما نمی گنجد

واقعه عظیم عاشورا و قیام امام حسین(ع) و یاران ایشان از شاخص ترین این وقایع تاریخی است که سرشار از مفاهیم ارزشمند دینی است که به خوبی قابلیت به تصویر کشیده شدن را دارد.

علاقه قلبی و ریشه دار مردم ایران به سالار شهیدان(ع) نیز عامل بسیار مهمی برای تولیدات اینچنینی است که می تواند به راحتی اقتصاد نحیف سینمای ایران را نیز تحت الشعاع قرار دهد.

اما در سال های گذشته با وجود داشتن چنین مخاطبان بالقوه میلیونی، به تعدادی انگشت شمار از فیلم های سینمایی در رابطه با عاشورا برمی خوریم که این امر نیز دلایل متفاوتی دارد.

نخستین دلیل به سرمایه و ضعف اقتصاد سینمای ایران در مدیریت آن بازمی گردد که عملا جلوی تولید آثاری در این رابطه را گرفته است.

بخش خصوصی عملا توانایی تامین بودجه های کلانی برای تولید این آثار را نداشته و بخش دولتی نیز در مدیریت سرمایه و به سرانجام رساندن کار با بودجه ای مشخص با مشکلاتی روبروست.

در وهله دوم باید به ضعف در فیلمنامه نویسی(چشم اسفدیار همیشگی سینمای ایران) اشاره کرد که نمی تواند از واقعه عظیم عاشورا و حواشی آن قصه هایی جذاب و تاثیرگذار با تکیه بر مستندات تاریخی خلق کند.

این در حالیست که این مقطع زمانی تاریخی، تمامی عناصر دراماتیک برای خلق یک فیلمنامه استاندارد و ماندگار را با خود دارد و نیازی به تخیل نویسنده ندارد.

برای مثال می توان به بسیاری از یاران امام حسین(ع) همچون «حر بن یزید ریاحی» اشاره کرد که هریک داستانی جذاب و تکان دهنده را با خود دارند که می تواند مخاطبان را مجذوب سازد.

کاری که داوود میرباقری در مجموعه «مختارنامه» تا حدودی انجام داد و نتیجه درخشانی هم گرفت.

در سوی دیگر حساسیت هایی است که نسبت به واقعه وجود دارد که منطقی هم به نظر می رسد.

همین حساسیت ها بسیاری از هنرمندان را از رفتن به سوی واقعه عاشورا بازداشته و از تعدد آثار تولیدی سینمایی در این رابطه کاسته است.

عاشورا در قاب سینما نمی گنجد

به همین خاطر نیز همه ساله در این ایام فقط چند اثر شاخص سینمایی را به یاد می آوریم که از شبکه های گوناگون تلویزیونی برای چندمین بار به روی آنتن می برند.

«سفیر» ساخته فریبرز صالح که در دو دهه اخیر غایب بزرگ سینمای ایران بوده، نخستین فیلم سینمایی ایران با محوریت عاشورای حسینی است که با وجود همه کمبودهای فنی مربوط به دهه 60 سینمای ایران، همچنان دیدنی و جذاب به نظر می رسد.

فیلم به روزهای پیش از این واقعه و ورود «قیس ابن مسهر» سفیر امام حسین(ع) به کوفه می پردازد که سر آخر با شهادت وی به پایان می رسد.

فریبرز صالح به خوبی قصه خود را براساس مستندات تاریخی پرورش داده و از شخصیت محوری خود قهرمانی به شدت دوست داشتنی، محکم و استوار ساخته که به تبعیت از مولای خود سر در برابر ظلم خم نمی کند.

حضور بازیگر خوبی همچون فرامرز قریبیان نیز نقش مهمی در کیفیت والای نقش «قیس ابن مسهر» داشته و به خوبی به عمق آن نفوذ کرده است.

صالح در بخش های حادثه محور فیلم با توجه به بضاعت اندک آن سال های سینمای ایران نیز خوب عمل کرده و کاملا مخاطب را با فراز و فرودهای داستان همراه می کند.

موفقیت تجاری چشمگیر «سفیر» نیز نتوانست تهیه کنندگان سینمای ایران را به ورود در این حوزه فیلمسازی تشویق کند و تنها یک دهه بعد شهرام اسدی با فیلم تحسین برانگیز «روز واقعه» قیام عاشورا را بر پرده سینما روایت کرد.

علاقه قلبی و ریشه دار مردم ایران به سالار شهیدان(ع) نیز عامل بسیار مهمی برای تولیدات اینچنینی است که می تواند به راحتی اقتصاد نحیف سینمای ایران را نیز تحت الشعاع قرار دهد.

البته پیش از این رسول ملاقلی پور و جمال شورجه در دو فیلم «پرواز در شب» و «شب دهم» تلاش هایی برای به تصویر کشیدن مفاهیم قیام ظلم ستیزانه امام حسین(ع)در فضای معاصر به خرج دادند.

«پرواز در شب» با الهام از این واقعه گردانی را در محاصره نیروهای عراقی به تصویر می کشد که تا آخرین نفس مقاومت کرده و همچون مولای خود با لبان تشنه به شهادت لبخند زدند.

سکانس آخر این فیلم که فرمانده «مهدی نریمان» قمقمه ها را از آب پر کرده اما خود پیش از همرزمانش لب به آب نمی زند، فوق العاده تاثیرگذار از کار درآمده و به بهترین شکل مفاهیم مورد نظر فیلمساز را به مخاطبان منتقل می سازد.

«روز واقعه» از معدود آثار سینمای ایران است که تمامی اجزا و عناصر آن به شکل مطلوبی در کنار هم قرار گرفته و هریک در جای خود وظیفه اش را به نحو احسن انجام می دهد.

در حقیقت هیچیک از این عناصر، ساز جداگانه ای کوک نکرده و مکمل یکدیگر بوده اند.

برای مثال می توان به طراحی لباس، صحنه و چهره پردازی آن اشاره کرد که هیچیک جلوه فروشانه عمل نکرده و در تعامل با یکدیگر قرار دارند.

عاشورا در قاب سینما نمی گنجد

در کنار آنها باید به فیلمبرداری خوش رنگ و لعاب فیلم و موسیقی گوشنواز مجید انتظامی اشاره کرد که در دیدارهای مجدد نیز همچنان جذاب به نظر می رسند.

«عبدالله» جوان نصرانی تازه مسلمان شده ای که در شب عروسی خود ندای یاری طلبیدن سالار شهیدان(ع) را شنیده، قهرمانی اسطوره ایست که دل از تعلقات دنیوی کنده و عشق زمینی خود را به عشقی آسمانی و ابدی پیوند می زند.

اسدی این شخصیت را به خوبی پرورش داده و بگونه ای به باور مخاطب می نشاند که تا مدتها پس از تماشای آن به او می اندیشد.

وی در عین حال از شخصیت های فرعی و مکمل هم غافل نشده و شخصیت های جذابی را خلق کرده که بعضا به ماندگاری رسیده اند. برای مثال می توان به مرد میانسال ژولیده ای اشاره کرد که به بت های ایام جاهلیت پدرانش سنگ می زند.

اما سینمای ایران پس از «روز واقعه» اثر شاخصی در رابطه با قیام عاشورا خلق نکرده و در این زمینه آنچنان که باید تلاش نکرده است.

در این میان امید بسیاری از عاشقان امام حسین(ع) به فیلم «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش با محوریت قیام سالار شهیدان(ع) و یاران ایشان است که با هزینه بالا تولید شده و این روزها مراحل پایانی ساخت را می گذراند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : ایرنا