شاید تو هم جزء شهدا باشی!
قرآن كریم می فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُون» «به آن هایی كه در راه خدا كشته می شوند مرده و اموات نگویید، بلكه آنها زنده اند و شما نمی فهمید.» مرگ انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر و وفات است، نه زوال و نابودی و فوت، و راز اینكه خدای سبحان در برخی موارد از كافران و منافقان به «اموات» تعبیر كرده است كه گاهی «موت» به معنای زوال اثر انسانی است؛ نه زوال هستی.
اطلاق مرگ بر كافران نیز به لحاظ بی اثر بودن آنان است، بر این اساس، نهی این آیه شریفه از كاربرد تعبیر «اموات» در باره شهیدان، هم توهم نابودی و هم توهم بی اثر بودن آنان را دفع می كند. شهید، زنده و منشأ اثر است، هم اهل دنیا و بازماندگان خود را بیدار و نورانی می كند و هم به برزخیان روح و ریحان می رساند. همه انسانها پس از مرگ زنده اند و هیچ كس مرگِ به معنای فنا و نابودی ندارد، لیكن راز نهی از توهم مرگ در باره شهیدان، آن گونه كه در باره دیگران پنداشته می شود، تذكر این نكته است كه آنان حیاتی برتر دارند. در آیات دیگر نیز با بیان بهره مندی شهید از رزق حسن و روزی خاص نزد خداوند، توهم اینكه شهادت سبب محرومیت و ناكامی شهید شود ردّ شده است.
امام علی می فرمایند:
ای بندگان خدا، بدانید اكنون كه زبانها باز است و گشاده، پیكرها سالم،اندامها به خدمت آماده و جولانگاه فراخ و گسترده. پیش از آن كه فرصت ازدست رود و مرگ شتاب آورد و گریبان بگیرد، به پیشواز مرگ روید و منتظرآمدنش نشوید.
پیام زیبای مولی الموحّدین به همه رادمردانی است كه راهشهادت برگزیدهاند؛ با هجرت از زندگی مادّی، به وادی ایمن و ملكوت اعلا رسیدهاند و در جست و جوی كمال، به سرچشمه حیات راه یافته و سرمست از جرعه «ارجعی الی ربك» به رۆیت جهان و كشف رضایت حق نائل آمدهاند. چه غافلند دنیا پرستان و بی خبرانی كه ارزش شهادت را در صحیفههای طبیعت میجویند؛ وصف آن را از حماسهها و شعرها میخواهند و در كشف آن از هنر تخیّل و كتاب تعقّل استمداد میكنند. البته حلّ این معمّا جز به مدد عشق میسّر نمیشود. هضم و فهم كلام مولا آن گاه میسّر است كه عقل و دل جان را سرمایه و ظرف آن سازیم؛ زیرا مخاطب كلام مولا بندگان خدایند نه بنده غیر، سخن حضرت دعوت راهی آكنده از نور و سرور است؛ توصیه به مرگی اختیاری است؛ زیرا هر حركت و تحولی، اگر مقّدر و محكوم و محتوم شد، نه سبب كمال است و نه پاداشی در پی دارد.از این رو همه حركات و رفتار و گفتار بندگان حقیقی و مقرّب خداوند از سر اختیار است. این سفارش امام است، كه هم رهشناس است هم رهپیما و هم رهنما.
اقسام شهادت
برخی روایات ما را از دایره كشته شدن در حین جهاد بیرون برده و پارهایاز مرگها یا ارزشهای دیگر را نیز در این گستره وارد كردهاند. در این بخش، به بررسی برخی از این روایات میپردازیم:
مادری كه پس از تحمل رنج فراوان هنگام تولد فرزندش از دنیا میرود،انسانِ بی گناهی كه كاشانهاش بر سرش خراب میشود و جان خویش را از دست میدهد، دانش پژوهی كه در راه كسب دانش و فضیلت بدرود زندگیمیكند و فرد زحمت كش كه در راه تأمین معاش خود و همسر و فرزندان و دیگر اعضای خانوادهاش از این جهان رخت برمیبندد، همگی مقام و پاداشی چون شهیدان دارند و نیز آنان كه در آرزوی شهادتند و در بستر مرگ میمیرند، همگی مرتبتی چون شهیدان دارند.
امام علی در نهج البلاغه به همتا بودن افراد دیگری با شهدا اشاره میكند. آن كه بر فعل حرام و خلاف و عفت قدرت داشته باشد، امّا پاكدامنی پیشه كند. اجر و پاداش جهاد كنندهای كه در راه خدا كشته میشود، بیشتر نیست از كسی كه بر حرام و ناشایسته توانایی داشته باشد و عفت و پاكدامنی به كار گیرد. نزدیك است شخص پاكدامن فرشتهای از فرشتگان خدا شود.
طبق این سخن امام رعایت عفاف و پاكدامنی و تأثیری كه این ارزش نیكو در شخصیت انسان دارد، از جهاد در راه خدا و شهادت كمتر نیست. آنحضرت در خطبهای دیگر ارزش و اهمیت «معرفت» را یادآور شده، میفرماید:
هر كه از شما در بستر خود بمیرد در حالی كه به حق پروردگارش و حق پیغمبر و فرستاده او حق اهل بیت آن حضرت آشنا و عارف باشد، شهید مرده است و مزد او با خدا است و سزاوار پاداش كردار نیكوییاست كه در اندیشه داشته و این اندیشه جای شمشیر كشیدن او را میگیرد و هر چیز را مدّت و به سر رسیدنی است.
در حدیث دیگری آمده است: همه شیعیان ـ بنابر آیه الذین امنو بالله و رسله اولئك هم الصدیقون و الشهداء عند ربهم ـ صدیق و شهیدند؛ اگر چه در بسترشان بمیرند.
همچنین گاه خداوند به انسانهایی اجر شهید میدهد؛ مانند مردی كه در خانه در خدمت خانوادهاش باشد، زن غیرتمند و بلادیدهای كه صبر پیشه كند، همگی اجر و مقام شهید را دارند. از سوی دیگر، در روایت آمده است: چه بسیار كسانی كه سلاح به آنها اصابت كرده امّا شهید نیستند و چه بسیار كسانی كه در بسترشان مردهاند امّا نزد خدا صدیق و شهیدند.
بنابراین، شهادت درجات و مراتب مختلف دارد و آنچه قتل در حین جهاد ارزشمند است كه با معرفت و اختیار صورت گیرد نه از سر جبر و اضطرار. در واقع مقام صداقت و شهادت رابطه متقابل دارند. مۆمنی كه با گفتن شهادتین با خداوند پیمان بندگی میبندد، چنانچه بر سر این پیمان صادق باشد و به حقیقت لا اله الاّالله جامه عمل پوشاند، شهید از دنیا رفته است. همان گونه كه ذكر شد، یكی از معانی شهادت عملی كردن قول به یگانگی خداوند و ربوبیت او است.
چرا شهادت؟
چه بسا برای بی خبران از عشق و عاشقی و مستی این پرسش پیش میآیدكه راز این شوریدگی عاشقان شیدایی مقرّبان چیست؟ بار دیگر در كلامامام غوطه میخوریم تا از بحر حكمت او درّی بیرون آورده، از آب حیات كلامش جرعهای بنوشیم. ابتدا زندگی و مرگ و دنیا و آخرت را از دیدعلی معنا میكنیم تا اشتیاق او را برای شهادت بهتر دریابیم.
ایها الناس، انَّما الدنیا دارُ مجاز والا´خره دارُ قرار...؛ ای مردم، جز این نیست كه دنیا سرای گذر است و آخرت جای قرار ماندن. پس، از گذرگاه برای قرارگاهتان توشه برگیرید و نزد كسی كه اسرارتان رامیداند، پردهدری مكنید. و اخرجوا من الدنیا قلوبكم من قبل أنتُخرَجَ منها ابدانكُم؛ دلهاتان را از دنیا خارج كنید پیش از آن كه بدنهایتان را از آن بیرون برند. دنیا محل آزمون و ابتلا است و خلق شما برای آخرت بوده است.
... اهل دنیا چون كاروانی هستند كه در آن فرود آمدهاند و ناگاه جلودارشان بر آنان بانگ میزند و آنان را به كوچ فرا میخواند.
بدان كه تو برای آخرت آفریده شدهای نه برای دنیا. نیستی نه برای هستی و برای مردن نه برای زندگانی. بدان كه در مقام كوچ و در سرای موقت و در راه به سوی آخرت هستی. تو رانده مرگی كه گریزنده از آن رهایی نمییابد و جوینده، آن را از دست نمیدهد و ناچار مرگ او را درمییابد.
امام از انسانها میخواهد ماهیت فناپذیر دنیا را عمیقاً درك كنند و برای رهایی از تنگنای حیاتِ مادی راهی برتر برگزینند. برترین انتخاب انسان برای پاسخ به نیازها و تمایلات درونی مرگ سرخ است.
آن حضرت ما را به دلكندن از وابستگی میخواند و از دنیازدگی بر حذر میدارد. دنیا در چشم امام علی، از استخوان بی گوشت خوك در دست بیمار مبتلا بهخوره خوارتر است.
او دنیا را چنین خطاب میكند:
ای دنیا؛ ای دنیا؛ از من بگذر! آیا خود را به من عرضه میكنی و مینمایی؟ یا به من شوق داشته، مرا خواهانی؟ چه دور است آرزوی تو! دیگری را بفریبد كه مرا به تو نیازی نیست. تو را سه طلاقه كردهام كه در آن بازگشتی نمیباشد. پس زندگانی تو كوتاه و اهمیت تو اندك و آرزوی تو پست است. آه از كمی توشه و درازی راه و دوری سفر و سختی ورودگاه.
مولای متقیان از همه انسانها میخواهد جز سعادت جاودانگی راهی برنگزینند و با كردار خود بر مرگ پیشی گیرند:
با كردارتان بر مرگهای خود پیشی گیرید؛ زیرا شما گروگان چیزی هستید كه از پیش فرستادهاید.
بخرید چیزی را كه برای شما باقی میماند نه آنچه كه از كفتان میرود.
مگر نه آن كه خدا فرموده است: ان الله اشتری من المۆمنین انفسهم. كدام معاملهای از داد و ستد با خداوند نیكتر و پرسودتر است؟! پس شایسته است انسان دل به دریای حق جویی سرپارد، جرعه جرعه شراب عشق نوشد و جانش را به خریدار حقیقی فروشد تا حیات جاودانی كسب كند و در جوار حق آرام گیرد. بنابراین، شهیدان برترین معامله را انجام میدهند.
فرآوری: فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
قران کریم
نهج البلاغه
شهید و شهادت در قرآن؛ آیت الله جوادی آملی- با تخلیص از تسنیم، ج 7 شهید و شهادت از نگاه امام علی (علیه السلام)؛ دکتر طوبی کرمانی سایت اندیشه قم
مطالب مرتبط:
پرونده چه کسانی تا قیامت بسته نمی شود ؟!
معرفی شهدای كربلا از بنی هاشم (6)
حیات برزخی شهدا با سایر افراد متفاوت است