روضه محرم
در اوایل محرم، در مجلس حسین (ع) دوست داریم تا سعهی وجودی خاصی نصیبمان شود و محرمی شویم. باور کنیم اگر سعهی وجودی نصیبمان نشود، نمیتوانیم محرمی شویم و محرمی بمانیم.
سعهی وجودی، همین است که عزاداران حسین (ع) دارند. در یک لحظه، دلهاشان حسینی میشود و از دروازههای عالم ماده عبور میکند. قلب عزادار حسینی، چندان وسیع است که از گوشهی خانهاش، به پنجرههای ضریح شش گوشهی حسین (ع) گره میخورد. این قلب، چنان انبساطی مییابد که از همین مجالس، کربلایی میشود.
اگر قرار بود که قلبهای گِلی مَحرَم شوند، معلوم نبود در غیر از مُحرَّم در چه زمانی، مَحرم میشدند.
عاشقی را جگــر میباشد | احتمــــال خطــــــر میباید |
نتوان رفت در این راه به پای | عشق را بال و پری میباید |
با پای گل نمیتوان پرواز کرد، باید از ملائکهی عرش، بال و پر پرواز گرفت. باید از جبرئیل، پر و بال مُحرَّمی شدن گرفت. در این ایام، حاجی مُحرِم وارد کربلا میشود و هر اهل دلی میخواهد که پشت سر او وارد شود.
لباس احرام کربلا، اشک است. بیاشک و سوز دل، نمیتوان در پی مُحرمِ کربلا وارد مُحرَّم شد.
گریهی نیمه شبی در کار است | نـــــــور آه سحــــــری میباید |
مدرسهی اباعبدالله (ع) همه را عاشق میکند همهی چشمها در این مدرسه گریان است. معلم عشق اجازه نمیدهد تا چشمی خشک بماند، دیدهی اشکبار، دیدهی زائر مجالس حسین (ع) است.
عجب حاجیای این روزها وارد کربلا میشود، گویا علقمه به پیشوازش میآید و مسیرش را آبپاشی میکند.
عقلمه، روبروی او و پشت سرش، آب میپاشد. پشت سر مسافر باید آب پاشید. علقمه، این روزها با حسین (ع) حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
این رود با همهی وجودش به حسین فاطمه (س) سلام میکند. شاید او اولین موجود این عالم است که گفت: السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین» و گَرد و غبار حج را از چهرهی مطهّر اباعبدالله (ع) شست. علقمه، امروز افتخار میکند که به استقبال حسین رفته است، اما اما اما...
چه شرمنده است این رود! چه شرمگین و سرافکنده است این رود! خوشیهای امروز، چه فرداهای تلخی را در پی دارد! چه خوشیهای کوتاه و زودگذری! چه خوشیهای ناپایدار و فانیای! چه خوشیهای ناخوشی! چه شده است که علقمه سر بلند نمیکند.
این رود، شادمانِ آن بود که در خدمت حسین (ع) و اصحابالحسین است. او گمان میکرد میتواند لبان تشنهی حسین (ع) را سیراب کند، اما چه گمان انجام ناشدنیای! چه فکر بینتیجهای! یک لحظه فکر کنید آن لحظه که حسین (ع) قنداقهی علی اصغر (ع) را به دست گرفت، علقمه چه حالی داشت؟
چه دردناک است سرنوشت علقمه! چه سوزناک است نالههای این رود در روزی که کاروان اُسرا از کربلا راهی کوفه شدند. چه شرمنده است این نهر! میدانید چرا علقمه چنین شرمسار است؟
چون هر یک از هاشمیان که آب را میدیدند میگفتند: «قتل ابی عطشانا - قتل اخی عطشانا» این زمزمهی سوزناک هاشمیان، نهری از اشک، کنار علقمه روان میکرد.
ای قافله سالار کاروان کربلا؛ این روزها به کربلا رسیدهای و در تدارک خیمه زدنی. تو خوب میدانی که خیمهی زینب (س) را کجا باید برپا کنی، خوب میدانی كه هاشمیان باید در چه حریمی باشند که کسی متعرّض خیمههای آنان نشود.
دلهایمان را میبریم به زیارت حاجی از حج برگشته، روایت میگوید: «من زار زائرنا کمن زارنا» اگر کسی زائر ما را زیارت کند، گویا خود ما را زیارت کرده است.
حسین (ع) زائر خداست و ما زائر حسین (ع)
در روایت آمده است كه اگر کسی حسین (ع) را زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده است. میرویم تا به این حاجی با زبان دل بگوییم «حجّکم مقبول، سعیکم مشکور» و به او بگوییم دعایمان کن تا خدا ما را حاجی کند.
روایت میگوید: اگر مۆمنین در حق یکدیگر دعا کنند، دعایشان اجابت میشود.
حال اگر این مۆمن، حاجی باشد و این حاجی، امام باشد و این امام، ثارالله باشد، چه اجابتی در پی دعای او خواهد بود. دلمان را میبریم کنار دختران اباعبدالله (ع) کنار خواهر اباعبدالله (ع) تا شاید خدا اجازه دهد خدماتی برای این حجاج داشته باشیم، خدمت به حاجی، عبادت است. حال اگر حاجی زینب (س)، امکلثوم، رباب و ... باشد، کنار هر یک از اینها میایستیم و تنها یک عبارت را تکرار میکنیم. «السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (ع) »
گویا آهنگ نوای حسینی شنیدن، برای تازه واردان به کربلا، از هر کمکی بهتر است. «السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین...»
منبع: سایت امام رئوف
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: heaven_h
برگرفته از انجمن: معارف
مطالب مرتبط:
کارت تسلیتهای ماه محرم - سال 92
كارت تسلیتهای ماه محرم - سال 91
مجموعه كارت تسلیتهای ماه محرم
این حسین را عاقبت تفسیر باید، کردگار
جایگاه زیارت امام حسین(ع) در روایات
زیارت عاشورا، کلید گشایش مشکلات
برنامه عزاداری هیئت ها و مساجد تهران